تاریخ انتشار: ۸ اسفند ۱۴۰۱
کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید اثر ناپلئون هیل کتابی پرفروش در تمام دوران، راهنمای اساسی قانون جذب و ضمیر ناخودآگاه در دگرگونی زندگی شما است.
در پاییز ۱۹۰۸ میلادی (۱۲۰۷ شمسی) نجیب زاده اندرو کارنگی (Andrew Carnegie)، روزنامه نگار جوان ناپلئون هیل را به چالش کشید. او از ناپلئون هیل خواست تا بر اساس تجربه موفق ترین و ثروتمندترین افراد جهان، یک فلسفه مشخص از موفقیت را ایجاد کند.
کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید حاصل چند دهه تلاش و هزاران صفحه تحقیق است، که به یکی از پرفروش ترین کتاب های بین المللی تبدیل شده است.
در این بخش از معرفی کتاب قصد داریم معرفی و خلاصه کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید را برای شما ارائه دهیم، پس در ادامه با ما در جادوی باور همراه باشید.
محتویات
بیندیشید و ثروتمند شوید (Think and grow rich)، ترکیب تجربیات بیش از ۵۰۰ نفر از موفق ترین افراد آمریکاست.
سپس بینش آنها به ۱۳ اصل دسته بندی شده است که ناپلئون هیل (Napoleon Hill) از آن به عنوان یک فلسفه دستاورد یاد می کند.
همچنین، ناپلون هیل بر این باور است که کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید صرفاً به عنوان یک روش یا سیستم موفقیت تعریف نمی شود، بلکه از نوشتن این کتاب اهدافی دارد که این اهداف عبارت اند از:
۱۳ اصل موفقیت ناپلئون هیل، فلسفه ای از موفقیت را ارائه می دهد که قرار است در مورد آن بحث کنیم.
در این خلاصه کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید، به نوبه خود به هر یک از ۱۳ اصل نگاه می کنیم. این اصول به شرح زیر هستند:
کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید که یک کتاب منحصر به فرد فلسفی و معنوی است. امروزه به کتابی مهم برای کارآفرینان، مدیران عامل و متفکران فردی تبدیل شده است.
با خواندن نکات کلیدی این خلاصه کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید، یاد خواهید گرفت که چگونه به ضمیر ناخودآگاه خود مسلط شوید و به سرنوشت خود فرمان دهید.
هیل بیان می کند که کلید موفقیت این است که یک هدف را برای خود مشخص کنید و تمام انرژی، قدرت و تلاش خود را برای رسیدن به آن صرف کنید.
ممکن است سال ها طول بکشد تا موفق شوید، اما اگر به خواسته خود پایبند باشید، در نهایت به آنچه می خواهید خواهید رسید.
تنها آرزوی پول داشتن شما را به جایی نمی رساند. با این حال، برای ثروتمند شدن از طریق یک هدف وسواسی، یک برنامه ریزی دقیق و عدم پذیرش شکست به عنوان یک گزینه، ثروتمند خواهید شد.
برای کمک به شما در انجام این کار، ناپلئون هیل ۶ مرحله در کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید را ارائه می کند:
در ابتدا ممکن است تجسم کردن خود به عنوان ثروتمند چالش برانگیز به نظر برسد، اما فقط آن دسته از افرادی که “آگاه به پول” هستند موفق می شوند.
آگاه بودن از پول به این معناست که قبل از دستیابی به آن، خود را در اختیار داشتن ثروت زیادی قرار دهید.
شما تنها زمانی ثروتمند خواهید شد که میل عمیقی به پول داشته باشید.
ایمان حالتی از ذهن است که باید یاد بگیرید آن را پرورش دهید.
از طریق تکرار تاکیدات و دستورالعمل ها، یک حالت ایمان در ناخودآگاه ایجاد می شود.
هر انگیزه فکری که به طور مداوم تکرار شود وارد ضمیر ناخودآگاه می شود و در نهایت تبدیل به یک حلقه پیوسته از افکار شما خواهد شد.
لازم به ذکر است که، این می تواند عواقب منفی نیز داشته باشد.
علاوه بر الگوهای فکری مثبت، می توانیم الگوهای منفی را نیز اعمال کنیم. مثلا می توانیم باور کنیم که شایسته نیستیم، محکوم به شکست هستیم.
بنابراین هیل استدلال می کند که این باور های ما هستند که به تنهایی ماهیت ناخودآگاه ما را تعیین می کنند. با تکرار جملات تاکیدی، می توانید ذهن خود را برای تجسم هدف، برنامه ریزی مجدد کنید.
در نتیجه احساس و باور کنید که موفقیت شما تضمین شده است.
ذهن مثبت برای ایمان بارورتر است و ایمان نقطه شروع همه موفقیت هاست.
بزرگترین عاملی که شما را از موفقیت باز می دارد عدم اعتماد به نفس است.
ناپلئون هیل ۵ تمرین را در کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید به شما پیشنهاد می دهد. تا آن را به صورت نوشتاری تکرار کنید. سپس آن ها را در حافظه بسپارید تا اعتماد به نفس خود را افزایش دهید:
پیشنهاد خودکار مترادف با خود پیشنهادی است. این پل بین ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه است.
تنها خواندن کلمات با صدای بلند هیچ تاثیری نخواهد داشت. شما باید احساسات را به کلمات متصل کنید.
هنگام خواندن جملات تاکیدی خود، همانطور که در بخش قبل بیان شد، باید تلاش خود را برای رسیدن به تمایلات خود تشویق کنید.
ناخودآگاه شما فقط بر اساس افکاری که احساس می شوند عمل می کند.
ناپلئون هیل توصیه میکند ۳ مورد زیر را به مواردی که قبلا در کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید ارائه شده بود، اضافه کنید:
دو نوع دانش وجود دارد: تخصصی و عمومی.
دانش عمومی در هنگام تلاش برای انباشت ثروت کاربرد چندانی ندارد. دانش تنها زمانی پول تولید می کند که سازماندهی شده باشد و به طور خاص به یک هدف معین هدایت شود.
برای موفقیت، باید دانش خاصی در زمینه ای که قصد دارید ثروت خود را در آن کسب کنید، نیاز دارید.
اگر میزان دانش مورد نیاز بیش از ظرفیت های شما باشد، ناپلئون هیل توصیه می کند یک گروه مستر مایند “Master Mind” ایجاد کنید.
این گروه باید متشکل از افرادی باشد که دانش مورد نظر شما را داشته باشند و بتوانید آن ها را برای رسیدن به هدف خود مدیریت کنید.
تخیل شما جایی است که همه برنامه ها ایجاد می شوند و شکل می گیرند.
تنها محدودیت هایی که با آن روبرو هستید بستگی به این دارد که چقدر می توانید تخیل خود را گسترش دهید.
به گفته ناپلئون هیل، دو نوع تخیل وجود دارد: مصنوعی و خلاق.
از طریق تخیل مصنوعی، مفاهیم، ایده ها و برنامه های موجود را به شکل های جدیدی فرموله میکنید. هیچ چیز به این شکل از تخیل ایجاد نمی شود زیرا با مواد ذهنی موجود کار می کند.
تخیل خلاق چیزی است که از الهام سرچشمه می گیرد. در درون آن، ایده های جدیدی شکل می گیرد. تنها زمانی می توان به این نوع تخیل رسید که ذهن خودآگاه شما از طریق میل تحریک شود. این ماهیچه ای است که باید تمرین شود.
ایده ها نقطه شروع همه ثروت ها هستند و محصول تخیل اند.
نگاهی به برخی از موفق ترین شرکت های تمام دوران ها، مانند کوکاکولا، می تواند مفید باشد.
دائما به خود یادآوری کنید که این ثروت به عنوان یک ایده شروع شد.
در واقع، یک فروشنده واقعاً عاقل می داند که ایده ها را می توان در جایی که کالاهای ملموس نمی توانند پولساز باشند به کار گرفت.
تقریباً تمام ثروت های قابل توجه زمانی شروع می شود که فردی با یک ایده عالی با فردی که کالا می فروشد ملاقات می کند.
وقتی ایده ها با میل مطابقت داشته باشند، نیروهایی غیرقابل توقف تولید می شود.
آن ها قدرتمندتر از مغزهایی هستند که آن ها را ایجاد کرده اند. بنابراین، شما باید گوش دهید، تزکیه کنید و تمایلی برای رسیدن به آن ها ایجاد کنید.
ناپلئون هیل برای اجرای طرح خود توصیه می کند این چهار مرحله فکر کنید و ثروتمند شوید را دنبال کنید:
برای به دست آوردن ثروت خود، باید با دیگران همکاری کنید.
هیچ فردی نمی تواند آن را به طور کامل به تنهایی بسازد. اگر برنامه هایتان شکست خورد، به مرحله اول برگردید و به تلاش خود ادامه دهید تا زمانی که یک طرح عملی شود.
توماس ادیسون قبل از اینکه لامپ رشته ای را کامل کند، ۱۰۰۰۰ نقشه شکست خورده داشت.
کلید موفقیت او این بود که هرگز تسلیم نشد و در زمانی که برنامه های قبلی شکست خورده بود به تدوین برنامه های جدید ادامه داد.
برنامه ریزی هوشمندانه کلید تضمین ثروت شماست.
پس از تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از مصاحبه با بیش از ۲۵۰۰۰ مرد و زن، هیل به این نتیجه رسید که عدم تصمیم گیری، به عنوان مثال، اهمال کاری، یکی از دلایل اصلی شکست است.
موفق ترین افراد به سرعت و به طور قطع تصمیم می گیرند.
کسانی که برای تصمیم گیری تلاش می کنند اغلب به راحتی توسط نظرات دیگران متقاعد می شوند.
با این حال، هیل بیان می کند که به راحتی متقاعد شدن به این معنی است که شما فاقد میل هستید و بنابراین به اهداف خود نخواهید رسید.
یاد بگیرید که به خودتان اعتماد کنید و اگر به اطلاعات نیاز دارید، آن را فقط از منابع قابل اعتماد دریافت کنید.
کسانی که سریع تصمیم می گیرند می دانند که چه می خواهند و چگونه به آن برسند.
دنیا به سوی کسانی خم می شود که اعمال و گفتارشان نشان می دهد که می دانند به کجا می روند.
تصمیم گیری شجاعت می خواهد. فقط جسورها هستند که به ثروت های بزرگ دست می یابند.
پشتکار بر اساس قدرت اراده ساخته می شود. وقتی میل با اراده ترکیب شود، چیز کمی می تواند شما را از رسیدن به اهدافتان باز دارد.
بیشتر افراد در لحظه ای که همه چیز خیلی چالش برانگیز می شود تسلیم می شوند. پافشاری در برابر ناملایمات تنها راه پیشرفت است.
اگر با کمبود پشتکار دست و پنجه نرم می کنید، با تلاش هماهنگ، می توانید بر این مانع غلبه کنید.
اینکه چقدر راحت بتوانید دوام بیاورید، منحصراً به شدت تمایل شما برای رسیدن به اهدافتان بستگی دارد.
در اینجا، هیل پیشنهاد می کند که جملات تاکیدی روزانه خود را به خود یادآوری کنید.
علاوه بر این، اگر گروه Master Mind خود را با دقت جمع آوری کرده باشید، آنها می توانند در تشویق شما به ماندن در مسیر مفید باشند.
هیل یک برنامه عملی هشت مرحله ای در کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید را برای پرورش پایداری ارائه می دهد. که به شرح زیر است:
برای جمع کردن پول، باید قدرت داشته باشید. بدون قدرت، نمی توانید برنامه های خود را عملی کنید.
هیل سه راه برای انباشت قدرت وجود را ارائه می دهد که عبارتند از:
دانش با سازماندهی آن به برنامه های معین به قدرت تبدیل می شود. با این حال، دانش را نمی توان به تنهایی به دست آورد.
اگر برنامه های شما کامل باشد، پس نیاز به دانش دیگران دارد.
با استفاده از دانش اعضای گروه مستر مایند (Master Mind) خود می توانید قدرت تولید کنید.
اتحادهای تعاونی زیربنای تقریباً هر ثروت بزرگی است که تا به حال انباشته شده است.
مجموعه ای از ذهن ها نتایجی بسیار بیشتر از مجموع اجزای خود ایجاد می کنند.
کلمه دگرگونی به معنای تبدیل یک عنصر یا شکل انرژی به عنصر دیگر است.
هیل استدلال می کند که رابطه جنسی اولیه ترین و قوی ترین انگیزه ماست. این میل به قدری قوی است که افراد اغلب زندگی و شهرت خود را به خطر می اندازند تا در آن افراط کنند.
با این حال، هیل استدلال میکند که وقتی این انرژی جنسی به سمت فعالیت های دیگر هدایت شود، می تواند تأثیر بسیار قوی تری داشته باشد.
در حالی که این به مقدار قابل توجهی از اراده نیاز دارد، او معتقد است که تلاش ارزش آن را دارد.
هیل اشاره می کند که او از سرکوب میل جنسی حمایت نمی کند، بلکه باید به آن راه های جایگزینی داد که می توانند ذهن، بدن و روح را غنی کرد.
میل جنسی تغییر یافته منجر به توانایی خارق العاده ای می شود.
هیل بیان می کند که تخیل خلاق، حس ششم نوع بشر است. خلاقیت از درون ما سرچشمه می گیرد، اما توسط ما هدایت نمی شود.
شما نمی توانید ضمیر ناخودآگاه خود را کنترل کنید. اما می توانید برنامه ها، خواسته ها یا اهداف خاصی را که می خواهید به آن ها برسید را به آن پیشنهاد دهید.
ضمیر ناخودآگاه فقط می تواند به طور داوطلبانه از طریق فرآیند عادت هدایت شود.
از آنجایی که ضمیر ناخودآگاه شما به صورت ۲۴ ساعته کار می کند، باید مراقب انواع الگوهای افکار منفی و عادات غیرمولد باشید.
شما باید برای دور شدن از چنین تأثیرات منفی اقدام کنید و به سمت پرورش حالات ذهنی مثبت تر و تمایل محور حرکت کنید.
ضمیر ناخودآگاه بیشتر پذیرای افکاری است که با یک احساس همراه می شوند.
هیل بیان می کند که فقط افکار هیجانی هستند که به عمل تبدیل می شوند.
بنابراین، ارزشمند است که خود را با آنچه به عنوان یک احساس منفی یا مثبت تشکیل می دهد، آشنا کنید.
هیل از این مثل استفاده می کند که عواطف مرتبط با فکر مانند مخمر در یک قرص نان هستند. آن ها عمل را تشویق می کنند، به عنوان مثال، باعث می شوند نان آماده شود.
هیل معتقد است که مغز قادر است ارتعاشات فکری مغزهای دیگر را دریافت کند.
با این حال، او اظهار داشت که تنها افکاری به نرخ بسیار بالایی از ارتعاش «افزایش یافته» دست میابند که بین ذهن ها حمل می شوند.
هیل استدلال می کند که اگر فردی درگیر تغییر خود باشد، افکارش با فرکانس بیشتری ارتعاش خواهند کرد.
هیل پیشنهاد میکند برای اینکه توانایی های ذهنی «پخشکننده» خود را به بهترین شکل انجام دهید، به لطف هنر پیشنهاد خودکار، روی پرورش ناخودآگاه و تخیل خلاق خود تمرکز کنید.
هیل به یک «هوش بی نهایت» اعتقاد داشت که می توان آن را زمانی که ضمیر ناخودآگاه با فرکانس بالا و مثبت ارتعاش می کرد، به کار برد.
او همچنین بیان میکند که این امکان وجود دارد که هوش نامتناهی با فردی ارتباط برقرار کند که از قبل وضعیت ذهنی مناسبی را پرورش داده باشند.
هیل به تخیل خلاق به عنوان حس ششم اشاره می کند.
ناپلئون هیل معتقد بود آنچه مردم «درخشش الهام» یا «حس ششم» می نامند پیام هایی از سوی هوش بی نهایت است. بنابراین حس ششم ترکیبی ذهنی و معنوی است.
وقتی یاد بگیرید که به پیام های حس ششم خود گوش دهید، می دانید چه زمانی از خطرات اجتناب کنید و چه زمانی از فرصت ها استفاده کنید.
هوش مطلق به عنوان یک فرشته نگهبان عمل می کند.
ناپلئون هیل بیان می کند که اگر فصل های قبلی کتاب او را پذیرفته باشید، اکنون آماده خواهید بود که این مفهوم حس ششم را بدون شک و تردید بپذیرید.
توانایی گوش دادن به این قدرت در حالی که سایر اصول در حال تحقق هستند به تدریج اتفاق می افتد.
کتاب ۱۶ قانون موفقیت و دوره ۱۷ اصل موفقیت آقای ناپلئون هیل به مراتب کامل تر و گسترده تر از کتاب بی اندیشید و ثروتمند شوید است. اگر به دنبال همان اصول موفقیت معروف ایشون هستید پیشنهاد میکنم دوره و کتابی که پیشتر معرفی کردم رو مشاهده کنید.
تو کتابی که دست منه هیچ چیزی درمورد مستر مایند نوشته نشده البته احتمال داره ناشرها یا مترجمان قسمتی از کتاب رو حذف کنند البته کوین میگه که همین کتاب هم سانسور شده و کتاب ۱۶رمز موفقیت ناپلیون هیل رو بخونید که کاملتره