تاریخ انتشار: ۵ تیر ۱۴۰۱
برای تعریف مدیریت ذهن ابتدا باید با سیستم عملکرد ذهن آشنا شوید.
در مورد مغز اطلاعات بسیار زیادی وجود دارد که شما از آنها اطلاعی ندارید. نکته جالب اینجاست که با وجود اطلاعات بسیار زیادی که محققان در مورد مغز به دست آورده اند، هنوز بسیاری از سوالات مرتبط با ذهن و مغز بی پاسخ مانده اند.
در مورد مدیریت مغز همین را بدانید که تمام افراد موفقی که می شناسید یا نامشان را شنیده اید برای موفقیت اشان راز مبهمی داشته اند. راز موفقیت تمام آنها کنترل کردن ذهنشان بود.
در این بخش از سایت جادوی باور قصد داریم مدیریت ذهن و فواید آن را به طور کامل مورد بررسی قرار دهیم. پس در ادامه با ما همراه باشید.
محتویات
برای توضیح بهتر عملکرد سیستم مغز برای شما مثالی می زنیم که شما را در فهم بهتر این سیستم پیچیده راهنمایی می کند. سیستم کلی مغز را یک ابر رایانه در نظر بگیرید. همان طور که می دانید رایانه ها دارای قطعات سخت افزاری و برنامه های نرم افزاری هستند.
در این مثال ما به قسمت های مختلف سیستم، مغز می گوییم. در واقع مغز ساختار سخت افزاری این ابر رایانه است.
از طرف دیگر به تمام برنامه های نرم افزاری موجود در ابر رایانه، ذهن می گوییم. ذهن تمام توانایی ها و کاربردهای سیستم را شامل می شود.
سیستمی که شما در سر خود دارید دقیقا مثل یک ابر رایانه عمل می کند. ذهن شما قادر به یادگیری، خلق، کشف، جواب دادن به سوالات، تصویر سازی (توهم) و بازی کردن (تفریح) است.
این دقیقا نکته ای است که افراد موفق از آن آگاه هستند و با دانستن همین نکته به موفقیت های چشمگیری می رسند.
اما افراد عادی چون از این راز بی خبر هستند تا اخرین لحظه زندگی خود یک کامپیوتر با گرافیک (تصویر سازی ذهنی) و سی پی یو (عملیات پردازش مسائل و مشکلات) پایین باقی می مانند.
تنها کاری که باید افراد عادی برای به دست آوردن موفقیت انجام دهند کنترل ذهن (نرم افزار های ابر رایانه) است.
تمام افرادی که به موفقیت می رسند ادعای می کنند که در هر زمینه ای وارد شوند می توانند پیروز و موفق شوند چرا که به عملکرد مغز خود پی برده اند.
شما هرگز یک آدم موفق غمگین و افسرده و ناامید نسبت به آینده پیدا نمی کنید. افراد موفق معتقد هستند که چون می توانند ذهن خود را کنترل کنند، به خواسته هایشان خواهند رسید و در این راه تمام مشکلات را برطرف خواهند کرد. افراد عادی اما برعکس آنها هستند.
مدام مشکلات جامعه را به عنوان دلیل اصلی عدم پیشرفتشان به بقیه معرفی می کنند.
فراموش نکنید که ما اولین انسان های روی زمین نیستیم. قبل از ما، انسان های زیادی به دنیا آمده اند و از دنیا رفته اند.
مشکلات زندگی ما در برابر آنها بسیار کوچک است اما آنها موفق به انجام کاری شدند که می خواستند.
با خواندن زندگی نامه های افراد موفق امروزی متوجه می شوید که همه آنها با سختی ها و گرفتاری های زیادی دست و پنجه نرم کردند تا به این جایگاه رسیده اند. در این مسیر هرگز به خود نگفته اند که نمی توانند.
باور، افکار و رفتار ما حاصل ذهن ما هستند و هر رفتار، کردار و احساسی که بروز می دهیم از ذهن سرچشمه می گیرد. به شیوه کنترل این افکار، رفتار و احساسات مدیریت ذهن می گویند.
فرق کسی که با علم مدیریت ذهن اشنایی کامل دارد و آن را در زندگی اش پیاده کرده است با یک انسان معمولی فقط یک جمله است: من می توانم با وجود مشکلات و مسائل فراوان به خواسته ام برسم.
این یک راز است، که افراد عادی را به افراد موفقی که شما در مورد آنها می شنوید و می خوانید، تبدیل کرده است.
اگر ۶ ساعت وقت داشته باشم که یک درخت را با تبر قطع کنم، ۴ ساعت از وقتم را صرف تیز کردن تبرم می کنم. همه ما با مسائل و مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کنیم. مشکلات و زندگی دو دوست جدایی ناپذیر از هم هستند.
اگر فکر کنید که با موفق شدن، مشکلات کمتری خواهید داشت، سخت در اشتباهید و بدانید که مشکلاتتان بزرگ تر خواهد شد.
کاری که افراد موفق در موقع به وجود آمدن مشکل انجام می دهند فکر کردن (تیز کردن تبر) است.
اما افراد عادی از به وجود آمدن مشکل سخت دلسرد می شوند و دست و پای خود را گم می کنند.
اگر همین تبر را به افراد معمولی بدهید ۴ ساعت از زمان خود را صرف غر زدن که چرا باید این کار را انجام دهم، می پردازند و باقی زمان را با تلاش بدون برنامه و نا امیدانه تمام می کنند.
در نهایت هم درختی به شما تحویل می دهند که قطع نشده نیست ولی قطع شده هم نیست. (کار نصف و نیمه و بدون نتیجه)
آنها اعتقاد دارند که هر مشکلی برایشان پیش بیاید می توانند حل کنند و دقیقا همین کار را هم انجام می دهند.
باز به مثال تبر زنی افراد عادی باز گردیم. وقتی که فرد عادی در حال غر زدن نسبت به قطع کردن درخت است، ذهنش به او دستور می دهد غر بزند یا خود فرد تصمیم گرفته است که غر بزند؟
کنترل ذهن به شما اجازه می دهد که موقع به وجود آمدن مشکلات، ذهنتان را کنترل کنید و به فکر پیدا کردن راه حل باشد به جای این که غر بزنید و وقتتان را تلف کنید.
افراد عادی اعتقادی به کنترل ذهن ندارند چرا که در مواقع حساس تحت تاثیر ذهنشان هستند.
سوال این است که این تصمیمات حساس و ناخوداگاهی که افراد عادی هنگام مواجه شدن با مشکلات می گیرند چطور انجام می پذیرد؟ یعنی چطور فرد بدون این که فکر کند ، شروع به غر زدن می کند؟
سیستم مغز ما دارای الگوریتم های بسیار پیچیده ای است. وظیفه مغز تامین نیازهای بدن انسان است.
وقتی سنگی به سمت شما پرتاب می شود ناخودآگاه دستان شما جلو صورت شما قرار می دهد. چرا که از قبل به مغز خود آموخته اید که سر مهم تر از دستان است و دردی که از برخورد سنگ به سر حس می شود خیلی بیشتر از دردی است که از برخورد سنگ به دست حس می شود.
مغز طبق اطلاعاتی که خودتان از قبل به آن آموخته اید، دستان را فدای سر می کند. این یک عمل ناخودآگاه است که مغز برای محافظت از جسم و به صورت غیر ارادی انجام می دهد.
به این اقدام مغز در اصطلاح عمومی عادت گفته می شود. موقع مواجه شدن با دیگر مشکلات نیز اگر نتوانید ذهنتان را کنترل کنید مغز شروع به فراخوانی عادت های از پیش تعیین شده می کند.
فرد عادی که موظف است در مدت ۶ ساعت درختی را با تبری نه چندان تیز، قطع کند؛ از روی عادت تصمیم به غر زدن می کند. چرا که فرد به ذهن خود این موضوع را آموخته که نمی تواند درخت را در این مدت قطع کند.
از این رو مغز برای محافظت از احساسات فرد دستور غر زدن را (طبق عادت) فراخوانی می کند.
ذهن شما راز دیگری دارد که شما از آن آگاه نیستید. ذهن شما علاقه خاصی به بی فعالیت شدن بدن شما دارد. به اصطلاح تن پرور است و دستور به تنبلی شما می دهد.
اگر ذهنمان را کنترل نکنیم، ذهن در موقع مواجه شدن با مشکلات تصمیمی می گیرد که باعث کار نکردن شما شود. فرد عادی تبر زن در مثال قبل را به یاد بیاورید. که به جای کار کردن و قطع درخت، مدام غر میزد.
ذهن تمایل دارد تا تمامی موارد زیر را در خوی و خصلت شما جای دهد:
در این قسمت قصد داریم به شما قابلیت هایی را معرفی کنیم که در زمان به دست آوردن مدیریت ذهن در شما ایجاد می شود:
عادات شما تا به حال به مغز معرفی شده است.مغز به خوبی می داند که در مواجه شدن با مشکلات کدام عادت را فراخوانی کند.دست به تغییر عادت هایتان بزنید و از اول آنها را به مغز معرفی کنید.
برای تغییر عادت نیاز دارید که با عادت های قبلی مبارزه کنید و مدیریت ذهن را در دست بگیرید.
دیدگاه‌ها