تاریخ انتشار: ۲۷ شهریور ۱۴۰۱
کیم وو چونگ از جمله افراد موفقی است که دوران سختی را برای رسیدن به هدفش طی کرد به گونه ای که از بی پولی به مالک و مووسس کمپانی دوو رسید. او کتابی نوشت که در آن زندگی خود را به طور کامل توصیف کرد، کتابی که “سنگ فرش هر خیابان از طلاست” نام دارد. سرنوشت او را به جایی رساند که به یکباره نامش در لیست افراد تحت تعقیب قضایی قرار گرفت.
در این بخش از زندگینامه افراد موفق قصد داریم؛ قصد داریم بیوگرافی کیم وو چونگ را مورد بررسی قرار دهیم، پس در ادامه با ما در سایت جادوی باور همراه باشید.
محتویات
کیم وو چونگ (Kim Woo jung) در تایگو، شهری در جنوب شرقی کره جنوبی، در ۱۹ دسامبر ۱۹۳۶ میلادی (۲۸ آذر ۱۳۱۵ شمسی) به دنیا آمد.
در آن زمان کره تحت اشغال ژاپن بود و اکثر مردم کره، در پی این اشغال در فقر و بدبختی به سر می بردند. خانواده کیم نیز از این فقر بی بهره نبودند و کیم از ۱۴ سالگی برای رفع نیاز های خود و خانواده اش به روزنامه فروشی می پرداخت.
در این هنگام (۱۹۵۰-۱۹۵۳)، کره جنوبی پس از آزادی از اشغال ژاپن، با کره شمالی وارد جنگ شد.
پدر کیم نیز در زمان جنگ داخلی بین دو کره، فرماندار شهر تایگو بود. او تحصیلات خود را در دبیرستان کیونگی واقع در سئول گذراند و برای ادامه تحصیل به رشته اقتصاد روی آورد. او فارغ التحصیلی خود را در دانشگاه یونسی به کمک یکی از دوستان پدرش به نام پارک چونگ هی دریافت کرد.
یکی دیگر از سختی های راهش به جز بی پولی، ۲ ساعت پیاده روی از محل زندگی اش تا دانشگاه بود که کیم برای صرفه جویی در هزینه هایش از خوا و استراحتش می گذشت تا پولی برای کرایه خرج نکند.
هان سونگ، یکی از اقوام کیم بود، او از هیئت مدیره شرکتی به نام “صنایع هان سونگ” بود. او در سال ۱۹۶۱ به فعالیت در این شرکت پرداخت و به طور قلبی از جایگاهش راضی نبود زیرا که دوست داشت خودش رئیس خودش باشد.
این ذهنیت او باعث شد که پس از ۶ سال با پس انداز ها و وامی ده ها هزار دلاری، شرکتی کوچک به نام دوو با تولیدات اولیه منسوجات (مواد بافتنی) را تاسیس کند.
سیاست دولت کره در آن زمان این بود که باید تولیدات را بیشتر کنند تا بازدهی در اکثر محصولات بیشتر شود، زیرا که در پی اشغال ژاپن سپس جنگ با کره جنوبی، صنعت کره با بحران شدیدی همراه بود و این نیاز را با تشویق و حمایت تولید کننده بر طرف می شد.
کیم نیز که در اول راه خود بود با حمایت از رئیس جمهور وقت کره، سر و سامان گرفت و تولیدات خود را زیاد کرد.
او توانست شرکت دوو را به بزرگترین شرکت فعال در زمینه نساجی تبدیل کند. کیم در پی گسترش فعالیت های خود در زمینه های گوناگون به دنبال چیزی بود که با تولید آن علاوه بر رفع نیاز مردم، سود قابل توجهی کند.
این عامل باعث شد تا در سال ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۳ دو شرکت با زمنیه فعالیت در کشتی سازی و ساخت لوازم خانگی را به نام خود ثبت کند. او کره را کشوری که بتواند از آن سود ببرد ندانست و با سفر به خارج از کشور ماجراجویی خود را آغاز کرد.
او با ریسکی فراوان با سفر به کشور های لیبی، پاکستان، سودان و لهستان تجارت خود را گسترش داد. او در این کشور ها صنعت لوازم خانگیو نساجی خود را عرضه کرد و با تاسیس شعبه های شرکت دوو، نام خود را بر سر زبان ها انداخت.
کیم وو چونگ بخشی از سود های حاصل از این شعبه ها را صرف نیازمندان همان کشور ها کرد تا آرزوی بچگیاش را محقق کند زیرا که خود در فقر بزرگ شد و دوست نداشت تا بچه یا خانواده ای در فقر به سر ببرند.
او در طی سفر ها به آمریکا نیز سفر کرد و طی یک برآورد، حدود ۴۰ درصد از واردات لوازم خانگی آمریکا، توسط شرکت دوو با مدیریت کیم وو چونگ صورت پذیرفت.
پس از بازگشت از آمریکا و بر سر زبان افتادن شرکت دوو و محصولات این شرکت، رئیس جمهور کره جنوبی در طی دعوتی از کیم، از کیم خواست تا رونق و بازسازی کمپانی ورشکسته خودرو سازی به نام چونگ را بپذیرد.
کمپانی چونگ سابقا توسط رئیس جمهور به شرکت های هیوندا و سامسونگ پیشنهاد به بازسازی شده بود اما مورد قبول این شرکت ها قرار نگرفت. کیم که به عنوان فردی شناخته می شد که از صفر پروژه ای را تحویل می گرفت و با سود زیاد همه را شگفت زده می کرد، تصمیم به بازسازی این کمپانی خودرو سازی کرد.
او آنقدر در تولید خودرو موفق بود که کمتر از یک سال این شرکت ورشکسته را با سود همراه می کرد.
اغلب فعالیت های مدیریتی او در زمینه تحویل گیری شرکت های ورشکسته یا تازه تاسیس بود که در عوض این شرکت ها را همواره با سود همراه می کرد.
در مصاحبه ای کیم چنین گفته است:
من همیشه فکر میکنم که مردم فکر میکنند من از راه غیرقانونی، صاحب بزرگترین برج کره شدم در حالی که این طور نیست. من در این برج هنوز اتاق هایی دارم که کارکنان حتی از آن جا بازدید نکرده اند. (کنایه از بزرگ بودن برج و کارکنان زیاد)
کیم وو چونگ علاوه بر زندگی اش، در تجارت و معاملات با اخلاق بود و سعی نمیی کرد که همیشه سود دریافت کند.
در یک بازه زمانی کمپانی “دی” که در اندونزی واقع است در طی معامله ای با کیم به خاطر قوانینی که جدیدا تدوین شده بود، به مشکل خورد.
شرکتی که بخاطر تجارت بین المللی سرپا بود، در آن زمان منزوی و تنها شده بود و در معرض ورشکستگی قرار گرفت. در این زمان کیم، با اهدای وامی به مدیران این شرکت، از مصادره این شرکت توسط بانک ها جلوگیری کرد.
او هیچ موقع مایل به ارثیه کذاشتن برای خانواده نبود و می کوشید تا روستاییان کره را از فقر آزاد کند. کیم وو چونگ در این زمینه بسیار تلاش کرد و شاید به همین خاطر او را محترم ترین فرد در کره می دانند. او در زمینه پزشکی نیز کمک های زیادی کرد و ایجاد بیمارستان های روستایی تنها گوشه ای از کمک های کیم وو چونگ است.
او در مصاحبه ای در مورد ثروت این گونه سخن گفت:
پول ها خرج می شوند و دوباره بدست می آیند اما تنها چیزی که از شما باقی می ماند ارزش و اعتبار شما است.
مردمان کره جنوبی هنوز از مردم کره شمالی به خاطر جنگی که بینشان رخ داد آزرده خاطر اند اما کیم در اقدامی در کره جنوبی حدود ۱۰ کارخانه تولید محصولات پوشاکی از جمله لباس و کفش، تاسیس کرد.
او در این باره این گونه سخن گفته است:
بهتر است دعوا بر سر تکه ای از یک کیک را متوقف کنیم و با هم برای ساخت یک کیک بزرگ اتحاد ایجاد کنیم.
یکی از ریسک هایی که کیم در آن حیرت انگیز عمل کرد، تجارت لاستیک در سودان بود که اتفاقا با موفقیت همراه شد. این تجارت از آنجایی ریسک بود که تا به حال شناختی در زمینه لوازم یدکی در بین الملل نداشت و علاوه بر آن کشوری را برای تجارت انتخاب کرد که در آفریقا بود و طبیعتا از خیلی مواد و لوازم محروم بود.
سودان کشوری با مساحت گسترده و اغلب بیابانی است و در این کشور خانه لاستیک سازی وجود ندارد و دولت این کشور لاستیک را از کشور های دیگر وارد می کنند.
ساخت شرکت لاستیک سازی در نهایت انجام شد و مردم با خرید لاستیک ها دیگر در زمینه لاستیک وابسته نبودند.
در اوایل جنگ میان ایران و عراق، کیم طی نامه ای به دولت با این مفهوم که، ایران منبع های ارزشمندی دارد که برای تجارت بی نظیر است. با ایجاد خطوط ریلی و راه آهن برای تجارت، ایران می تواند خود را قدرتمند و بی نیاز در زمینه تجارت تبدیل کند. (در آن زمان اغلب کشور ها به ایران کمک نمی کردند)
پس از جنگ تحمیلی، به سفارش ایران یک کشتی به نام” ایران صدر” توسط شرکت دوو که در زمینه کشتی سازی خودکفا شده بود، ساخته شد.
کمپانی کشتی سازی دوو در پی قراردادی با ایران، یک شرکت جدید در ایران ثبت کرد.
مجله فرچون در مورد دوو در سال ۱۹۹۸، اینگونه خبر داده است که این شرکت در بین ۵۰۰ کمپانی برتر دنیا، در پله ۱۸ ایستاده است. کمپانی دوو متشکل شده از کشتی سازی، خودروسازی، سازه های الکترونیکی، سیالات و نساجی، است.
کیم به یکباره تصمیم به نوشتن یک کتاب کرد، کتابی که ماهیت انگیزشی داشت و در بخشی از این کتاب زندگی خود را نیز شرح داده است. کتابی که “سنگفرش هر خیابان از طلا است” نام دارد.
پس از انتشار این کتاب، مردم کره جنوبی با خرید کتاب محترم ترین فرد در کره، به رکوردی بی نظیر در کره دست یافتند، در عرض ۵ ماه یک میلیون از این نسخه فروش رفت.
در مارس ۱۹۹۸ که زندگی روی خوشش را به کیم نشان داده بود، در ادامه او ریاست فدراسیون صنایع کره( اف کی آی FKI) را برعهده گرفت. این عنوان بدین معناست که به قدرتمند ترین فرد در زمینه تجارت کره جنوبی تبدیل شده است. فردی که به عنوان نماینده هر شرکت می تواند هر کاری انجام دهد. در همین موقع بحران اقتصادی گریبان گیر کره جنوبی شد و کیم به دنبال رهایی از این وضع بود تا به اقتصاد کشور لطمه ای وارد نشود.
اما همه چیز همانطور که کیم می خواست پیش نرفت، زیرا که می خواست همه سرمایه شرکت دوو را در خارج از کشور برای تولید و توزیع محصولات خرج کند. او فکر می کرد با این کار موفق می شود ولی شرایط را بد تر کرد و در حدود یک سال و نیم، دوو ورشکسته شد و در اعلامیه ای در سال ۲۰۰۰ گفتند که شرکت دوو قادر به پرداخت وام ها و بدهی های خود نمی باشد.
ابتدا دولت خواست با گرفتن نیمی از سهام شرکت دوو، تا حدی بدهی های کیم را حساب کند ولی کیم پس از استعفا از ریاست فدراسیون صنایع کره، به صورت غیرقانونی به اروپا متوالی شد. کیم پس از ۵ سال به میل خود به وطن خود بازگشت و به جرم اختلاس، به ۱۰ سال حبس و پرداخت ۱۰ میلیون دلار محکوم شد. او یک سال بعد توسط ریاست جمهور وقت کره به دلیل بیماری آزاد شد. کیم در بیمارستان دانشگاه آجو در ۹ دسامبر ۲۰۱۹ (۱۸ آذر ۱۳۹۸) بر اثر بیماری ذات الریه فوت کرد.
ذهنیت و باور کیم وو چونگ چیزی بود که از یک فرد بی پول و یا در ادامه زندگی اش که می توانست در شرکت اقوامش به کارمندی بپردازد و در نهایت با حقوق ماهانه و بیمه بازنشست شود ولی با خلاقیت و ریسک های باور ناپذیر، توانست کمپانی دوو را تاسیس کند و شعبه های فراوانی در کشور های مختلف با ماهیت فروش و ساخت لوازم خانگی و محصولات نساجی دایر کرد. او سیاست را همیشه مقدم می دانست و با ملت هایی که با وطنش جنگ داشتند، تجارت کرد.
مرد بزرگی بود