تاریخ انتشار: ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۱
ارسطو یکی از بزرگان فلاسفه در یونان باستان است. از ارسطو، افلاطون و سقراط به عنوان گسترش دهنده ی فلسفه غرب یاد میشود.
هنوز بعد گذشت قرن های بسیار، ارسطو به عنوان یکی از بزرگان و متفکران در زمینه روانشناسی، اخلاق و سیاست به حساب می آید.
زمانی که او ۱۷ سال سن داشت، در آکادمی افلاطون، برای حضور در کلاس های آموزشی سقراط نام نویسی کرد.
بعد ها او به عنوان معلم اسکندر مقدونی در سال ۳۳۸ قبل از میلاد مسیح شروع به کار کرد.
ارسطو مدرسه خود یعنی لایسیوم، را در سال ۳۳۵ قبل از میلاد مسیح در شهر آتن تاسیس نمود. ارسطو بیشتر زندگی خود را وقف نوشتن، تدریس و تحصیل در مدرسه لایسیوم کرد.
از آثار مشهور و ارزشمند ارسطو می توان به سیاست، اخلاق، فن شعر و متافیزیک اشاره کرد.
در این بخش از سایت جادوی باور قصد داریم زندگینامه کامل ارسطو را مورد بررسی قرار دهیم پس در ادامه با ما همراه شوید.
محتویات
سال ۳۸۴ قبل از میلاد مسیح، ارسطو (Aristotle) در سواحل شمالی یونان در شهر کوچکی به نام استاگیرا (Stagira) به دنیا آمد.
زمانی که ارسطو هنوز یک کودک بود پدر او یعنی نیکوماخوس درگذشت.
نیکوماخوس به عنوان یک پزشک ماهر، در دربار آمونتاس دوم امپراطور مقدونی طبابت می کرد.
مرگ پدر ارسطو برایش بسیار سخت بود اما فوت پدرش باعث شد تا او به معلم “اسکندر مقدونی” تبدیل شود و تا پایان عمرش، از اعضای نزدیک و محبوب دربار مقدونی باشد.
اطلاعات زیادی درباره ی فاستیس یعنی مادر ارسطو در دسترس نیست. اما به اعتقاد بسیاری از تاریخ دان ها فاستیس نیز در دوران کودکی ارسطو درگذشته است.
پروکسنوس شوهر خواهر ارسطو پس از مرگ پدر او، سرپرستیش را بر عهده گرفت. پروکسنوس زمانی که ارسطو به سن ۱۷ سالگی رسید او را برای ادامه تحصیل به شهر آتن فرستاد.
زیرا در آن زمان شهر آتن به عنوان بزرگترین مرکز علمی جهان شناخته می شد. برای ادامه تحصیل در آکادمی افلاطون ثبت نام نمود و جایگاه خود را به عنوان دانشجوی برتر در این آکادمی تثبیت کرد.
او با دانشمند بزرگ یعنی افلاطون به مدت دو دهه در ارتباط بود و این ارتباط تا زمان مرگ افلاطون در سال ۳۴۷ قبل از میلاد مسیح ادامه داشت.
مدیران آکادمی افلاطون پس از مرگ افلاطون به دنبال جانشینی برای وی بودند. ارسطو یکی از گزینه آنها بود اما هیچوقت او را انتخاب نکردند چراکه ارسطو مخالفت شدیدی با برخی از رساله های افلاطون داشت.
آثار ارسطو را در حدود ۲۰۰ اثر تخمین زده اند. این آثار شامل سیاست، اخلاق، یادداشت ها، علم، پیش نوشته هایی پیرامون استدلال و روانشناسی است.
این آثار در قالب تجربیات، مشاهدات علمی، دیالوگ ها و یادداشت های منظم می باشند.
تئوفراستوس شاگرد ارسطو به گردآوری یادداشت های او پرداخت و آن ها را به نلیوس شاگردش منتقل کرد.
نلیوس به خوبی از آثار ارسطو محافظت کرد و برای اینکه پژوهشگران از آن ها استفاده کنند یادداشت های ارسطو را با خود به روم برد.
آثار او در حدود ۲۰۰ اثر تخمین زده اند، اما آثاری که از او اکنون به دست ما رسیده فقط ۳۱ مورد می باشند. بیشتر آثاری که اکنون از وی موجود می باشد مربوط به دوره ای است که در مدرسه لایسیوم مشغول به تحصیل بوده است. که می توان به چند مورد از این آثار اشاره کرد:
فن شعر “بوطیقا” مطالعات علمی درباره نگارش و شعر می باشد که وی به بررسی و تحلیل اشعار تراژدی و حماسی پرداخته است.
این احتمال داده میشود که نام “کتاب اخلاق نیکوما های”، برای ادای احترام به نیکوماخوس (پدر ارسطو) نامگذاری شده است.
ارسطو در این کتاب برای داشتن یک زندگی بهتر به توصیف اخلاق پرداخته است.
ارسطو می گوید:
هر فرد با توجه به شرایطی که در جامعه موجود است باید بتواند بهترین تصمیم گیری را با استدلال های شخصی اش انجام دهد.
یکی دیگر از رساله های مهم و اصلی او، کتاب اخلاق اودمیا است، برای داشتن یک زندگی بهتر و خوب به توصیف طرز رفتار و داوری پرداخته است.
در کتاب متافیزیک ارسطو، به تفاوت بین ماده و شکل پرداخته است.
در کتاب سیاست به بررسی رفتار انسان در متن جامعه و دولت می پردازد.
او بر این باور است که هر دولت باید الویتش شادکامی و خوشبختی شهروندان باشد.
او در این اثر به بررسی و تحلیل سخنرانی های عمومی پرداخته و به خوانندگان آموزش می دهد چگونه سخنران های بهتر و موثرتری داشته باشند.
وی اعتقاد دارد که سخنوری برای قانونگذاران و سیاستمداران بسیار لازم و ضروری است و به عدالت و حقانیت کمک شایانی می کند.
ارسطو در کتاب “the Soul” یا روح، به بررسی روان انسان می پردازد.
یادداشت های او در مورد چگونگی درک و فهم مردم از دنیا، بر اساس بسیاری از قواعد و اصول روانشناسی مدرن می باشد.
ارسطو آثاری در زمینه علوم زمین، هواشناسی، آسمان و نجوم تالیف نموده است.
او در کتاب هواشناسی شرح حال تمامی عواملی که بر آب و هوا و سایر عناصر طبیعی بر زمین تاثیر می گذارند را مورد بررسی قرار میدهد.
او در این کتاب، چرخه آب را تعریف نموده و درباره بلایای طبیعی و ستاره شناسی بحث کرده است.
تمرکز اصلی کتاب فلسفه ارسطویی بر روی معنی و مفهوم منطق است.
هدف مهم او این بود که استدلالی به دست آورد که واقعیت ها در مورد انسان قابل تصورتر باشند.
نخستین گام، تعریف اشیاء بر مبنی ویژگی ها، حالت ها و رفتار آن ها است.
او برای دست یافتن به اطلاعات اشیاء از روش کسر و استنتاج در رساله فلسفی خود استفاده کرده است.
در تجزیه و تحلیل اولیه، او به معرفی مولفه های اصلی استدلال پرداخته و آن ها را توصیف می کند.
به جز این اثر، یادداشت های بسیار مهمی در باب منطق دارد.
اگر چه ارسطو از نظر علمی بر اساس توصیف های دنیای امروز دانشمند به حساب نمی آید.
ولی او در زمانی که در مدرسه لایسیوم بود به مباحثی علمی بسیار زیادی می پرداخته است. او اعتقاد داشت که از طریق تعامل با اشیاء دانش به دست می آید.
ارسطو بر این باور بود که اجسام تحت شرایطی خاص از انرژی واحدی شکل گرفته اند.
او در رابطه با علوم زیست شناسی مطالعاتی داشت.
وی ایراداتی به دسته بندی جانوران بر اساس ویژگی های مشابه آن ها داشت و دسته بندی جدیدی ارائه نمود.
او این دسته بندی را بر اساس قرمز بودن یا نبودن رنگ خونشان انجام داد. جانورانی که خونشان به رنگ قرمز بود اکثرا مهره داران بودند و جانوران بدون خون را سفالوپود می نامیدند.
با وجود صحت نسبی بودن نظریه او، این دسته بندی به عنوان سیستم استاندارد، قرن ها در نظر گرفته می شد.
یکی دیگر از علایق ارسطو زیست شناسی موجودات دریایی بود. او به وسیله کالبد شکافی، به بررسی آناتومی این موجودات از نزدیک می پرداخت.
مشاهدات و گزارش های او در زمینه بدن موجودات دریایی بسیار دقیق بود.
ارسطو با همسر اول خود در زمان اقامت ۳ ساله خود در میسیا، با خواهرزاده پادشاه هرمیاس که پیتیا نام داشت ازدواج نمود. حاصل این ازدواج، دختری به نام پایتیاس بود.
همسرش پیتیا در همان سالی که ارسطو لایسیوم را افتتاح کرد در سال ۳۳۵ قبل از میلاد مسیح درگذشت.
پس از مرگ پیتیا، مدت کوتاهی بعد با هیراپولیس زنی که به گفته برخی مورخین کنیز خانه اش بود آشنا شد. این باور نیز وجود دارد که ارسطو ابتدا او را آزاد و سپس با او ازدواج کرد. حاصل ازدواج او با هیرپولیس پسری بود که به یاد پدرش نام او را نیکوماخوس گذاشت.
ارسطو برای تدریس به اسکندر مقدونی ۱۳ ساله فرزند فیلیپ دوم در سال ۳۳۸ قبل از میلاد به مقدونیه سفر کرد. اسکندر و پدرش فلیپ احترام بسیاری زیادی به وی می گذاشتند.
پس از مرگ فیلیپ دوم و جانشینی اسکندر در سال ۳۳۵ قبل از میلاد، او به آتن بازگشت.
آکادمی افلاطون در آن دوران به وسیله زنوکرات اداره می شد.
او مدرسه لایسیوم خود را با اجازه اسکندر در آتن افتتاح نمود.
ارسطو پس از آن به عنوان محقق، معلم و نویسنده، بیشتر عمر خود را در مدرسه لایسیوم گذراند.
شاگردانش مجبور بودن بخاطر آنکه او در حین تدریس به قدم زدن در اطراف مدرسه می پرداخت به دنبالش بروند. به این خاطر به شاگرد های او لقب “Peripatetics” دادند، که به معنی ( افراد همیشه در حال حرکت) می باشد.
شاگردهای مدرسه لایسیوم پیرامون موضوعات زیادی مانند ریاضیات و علوم تا سیاست و فلسفه تحقیق پژوهش و مطالعه می کردند.
یکی از موضوعات مهم دیگر مدرسه لایسیوم که به آن بسیار می پرداختند هنر بود. شاگردان مدرسه لایسیوم یافته های خود را به صورت نسخه خطی مکتوب می نمودند.
با انجام این عمل، آنان توانستند مجموعه ی کامل و گسترده ای از علوم مختلف را به رشته تحریر درآوردند و یکی از اولین کتابخانه های بزرگ جهان را تشکیل دهند.
در سال ۳۲۳ قبل از میلاد مسیح با مرگ اسکندر مقدونی، در لایسیوم وضعیتش ناپایدار شد.
دیگر در دولت مرکزی از محبوبیت برخوردار نبود و برای اینکه دستگیر یا اعدام نشود مجبور به ترک آتن شد. او به کلسیس که در جزیره یوبیا واقع شده بود فرار کرد.
یک سال پایانی عمر خود را در آن جزیره گذراند. یک سال پس از فرار در سال ۳۲۲ قبل از میلاد در کلسیس، ارسطو دچار بیماری گوارشی شد و به خاطر همین بیماری درگذشت.
بسیار عالی بود تشکر