تاریخ انتشار: ۲ مرداد ۱۴۰۲
لئوناردو دی کاپریو یک بازیگر و تهیه کننده محبوب و برجسته آمریکایی می باشد.
وی برای اولین بار در فیلم مخلوقات ۳ (Critters 3) در سال ۱۹۹۱ میلادی (۱۳۷۰ شمسی) به عنوان یک بازیگر حرفه ای، نقش آفرینی نمود.
دو سال بعد یعنی در سال ۱۹۹۳ میلادی (۱۳۷۲ شمسی) با حضور در فیلم سینمایی چه چیزی گیلبرت گریپ را آزار می‌دهد (What’s Eating Gilbert Grape) به عنوان نامزد جایزه اسکار برگزیده شد.
نقش آفرینی لئوناردو دی کاپریو در درام تایتانیک (Titanic) به کارگردانی جیمز کامرون در سال ۱۹۹۷ میلادی (۱۳۷۶ شمسی) باعث شد تا وی به یکی از ستاره های سینمای هالیوود تبدیل شود.
از مهم ترین آثار این هنرمند برجسته میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
در این بخش از زندگینامه افراد موفق قصد داریم زندگینامه لئوناردو دی کاپریو را مورد بررسی قرار دهیم، پس در ادامه با ما در سایت جادوی باور همراه باشید.
محتویات
لئوناردو ویلهلم دی کاپریو (Leonardo Wilhelm DiCaprio) متولد ۱۱ نوامبر ۱۹۷۴ میلادی (۲۰ آبان ۱۳۵۳ شمسی) در لس آنجلس واقع در ایالات متحده آمریکا می باشد.
او تنها فرزند ارملین و جورج دی کاپریو است.
پدر وی یعنی جورج دی کاپریو و مادر اش ارملین در زمان کودکی وی از یکدیگر جدا شدند.
پس از جدایی والدین اش او توسط مادرش که منشی حقوقی متولد آلمان بود بزرگ شد.
علیرغم طلاق زود هنگام والدین اش، لئوناردو دی کاپریو همچنان با هر دوی آنها رابطه خوب و صمیمی ای دارد.
با اصرار والدین اش، وی جنبه خلاقانه خود را کشف کرد و متوجه علاقه اش به بازیگری و هنر شد.
دی کاپریو در این باره گفته است: من دوست داشتم از مردم تقلید کنم… دوست داشتم با والدینم شوخی کنم و شخصیت های مختلف خلق کنم.
با این وجود او تا زمانی که به اوایل نوجوانی برسد موفقیت چندانی در هالیوود نداشت.
لئوناردو دی کاپریو سال ها برای حضور در فیلم های سینمایی مطرح در تکاپو بود.
در این مسیر او با پیشنهادات متفاوتی از طرف دوستان و آشنایان اش مواجه شد.
اکثر دوستان وی به او توصیه کردند که نام خود را به لنی ویلیامز تغییر دهد تا از جذابیت بیشتری برخوردار باشد.
با این حال وی تا اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی (۱۳۶۹ شمسی) به موفقیت چندانی دست پیدا نکرد.
آثار اولیه او شامل حضور به عنوان مهمان در برنامه هایی مانند The New Lassie و Roseanne بود.
در آن سال ها او همچنین در کمدی دراماتیک د نیو لسی (The New Lassie) ایفای نقش نمود.
حضور لئوناردو دی کاپریو در این سریال باعث شد تا وی با توبی مگوایر آشنا شود. دوستی این دو هنرمند تا به امروز نیز ادامه دارد.
او در همان سال توانست از دنیای تلوزیون خارج شود و در فیلم مخلوقات ۳ (Critters 3) نقش آفرینی کند.
مخلوقات ۳ (Critters 3) یک فیلم نیمه ترسناک با بودجه ساخت بسیار ناچیز بود که موفقیت چندانی بدست نیاورد.
لئوناردو دی کاپریو پس از اثبات توانایی ها و استعداد هایش، شانس این را پیدا کرد تا در فیلم زندگی این پسر (This Boy’s Life) در سال ۱۹۹۳ میلادی (۱۳۷۲ شمسی) در کنار رابرت دنیرو نقش آفرینی کند.
در این فیلم نویسنده یعنی توبیاس ولف به رابطه دشوار بین یک پسر جوان و ناپدری ای می پردازد.
استعداد لئوناردو دی کاپریو پس از حضور در این سینمایی، منتقدان را تحت تاثیر قرار داد.
دو سال بعد با حضور در فیلم سینمایی چه چیزی گیلبرت گریپ را آزار می‌دهد (What’s Eating Gilbert Grape) در سال ۱۹۹۳ میلادی (۱۳۷۲ شمسی) به عنوان نامزد جایزه اسکار برگزیده شد.
او در این سینمایی با جانی دپ هم بازی بود. در واقع همبازی شدن با ستارگان دنیای هالیوود به وی کمک کرد تا با استفاده از تجربیات آنها در ایفای نقش هایی که به وی سپرده می شود موفق تر عمل کند.
زندگی شخصی لئوناردو دی کاپریو به دلیل وجود حواشی زیاد همیشه مورد توجه مردم و رسانه ها بوده است.
رابطه او با ژیزلی بینچنی (Gisele Caroline Bündchen) از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵ میلادی (۱۳۷۹ تا ۱۳۸۴ شمسی) مورد علاقه مجلات و وب سایت های مشهور بود.
دی کاپریو سپس برای چندین سال با بار رافائلی (Bar Refaeli) رابطه ی خود را شروع کرد.
در سال ۲۰۱۱ میلادی (۱۳۹۰ شمسی) او برای مدت کوتاهی با بلیک لایولی (Blake Lively) رابطه برقرار نمود.
از آن زمان تا کنون، او با مدل های مختلفی قرار ملاقات داشته است.
در دوران نوجوانی لئوناردو دی کاپریو همچنان به دنبال پروژه های سینمایی جالب و متنوع بود.
او در سال ۱۹۹۵ میلادی (۱۳۷۴ شمسی) در درام دوران بلوغ (The Basketball Diaries) بازی نمود.
در همان سال با راسل کرو، شارون استون و جین هکمن در وسترن سریع و مرده (The Quick and the Dead) همکاری کرد.
وی همچنین در سینمایی رومئو و ژولیت (Romeo and Juliet) 1996 میلادی ( ۱۳۷۵ شمسی) با کارگردانی باز لورمن، بازگوی مدرن داستان عشق غم انگیز ویلیام شکسپیر شد.
او در نقش رومئو و کلر دنز در نقش ژولیت ایفای نقش نمودند.
در بخش زیر برترین آثار لئوناردو دی کاپریو را مورد بررسی قرار خواهیم داد. پس در ادامه با ما همراه باشید.
فیلم تایتانیک سال ۱۹۹۷ میلادی (۱۳۷۶ شمسی) یکی دیگر از شاهکارهای هنری تاریخ هالیوود بود که به پیشرفت دی کاپریو در عرصه بازیگری کمک شایانی کرد.
او با کیت وینسلت در فیلم تایتانیک به کارگردانی جیمز کامرون که درباره غرق شدن کشتی اقیانوس پیما بود، همبازی شد.
او در این فیلم نقش جک، هنرمند فقیری را بازی نمود که در طی مدت حضور اش بر روی کشتی تایتانیک، عاشق رز دختری ثروتمند و زیبا (وینسلت) می شود.
این فیلم با بودجه تولید بیش از ۲۰۰ میلیون دلار، گران ترین فیلم ساخته شده در آن زمان بود.
پس از اکران، تایتانیک به موفقیت بزرگ هنری و تجاری دست یافت.
این فیلم ۱۴ نامزدی جایزه اسکار را به دست آورد و ۱۱ نامزدی را از آن خود کرد و افتخارات متمایزی مانند بهترین فیلم و بهترین کارگردانی را به خود اختصاص داد.
تا به آن روز تایتانیک اولین فیلمی بود که در فروش بین المللی به مرز میلیارد دلار رسید.
موفقیت فیلم همچنین نشان داد که دی کاپریو می تواند نقش های اصلی مرد سنتی هالیوود را عهده بگیرد.
او به سرعت به یک سلبریتی مشهور جهانی تبدیل شد و طرفداران زیادی را از سرتاسر دنیا پیدا نمود.
جذابیت و ظاهر جوان پسند اش او را در فهرست یکی از ۵۰ مرد بسیار زیبا مجله People در سال های ۱۹۹۷ و ۱۹۹۸ میلادی ( ۱۳۷۶ و ۱۳۷۷ شمسی) قرار داد.
پس از تایتانیک، لئوناردو دی کاپریو با کمی رکود شغلی مواجه شد.
حضور او در سینمایی مردی با نقاب آهنین سال ۱۹۹۸ میلادی (۱۳۷۷ شمسی) و ساحل سال ۲۰۰۰ میلادی (۱۳۷۹ شمسی) ثمری برای وی نداشت. چراکه هر دو فیلم نامبرده شده با یک شکست تجاری روبرو شدند.
با این حال، دی کاپریو به زودی توانست به جایگاه پیشین خود دست یابد.
او در دو شاهکار هنری در سال ۲۰۰۲ میلادی (۱۳۸۱ شمسی) حضور پیدا کرد که شامل سینمایی اگر می توانی مرا بگیر استیون اسپیلبرگ و دارودسته‌های نیویورکی مارتین اسکورسیزی می شدند.
فیلم دارودسته‌های نیویورکی (Gangs of New York) به عنوان اولین پروژه ای بود که لئوناردو دی کاپریو با کارگردان مشهور مارتین اسکورسیزی همکاری نمود.
این همکاری بعد ها چندین مرتبه تکرار شد به نوعی که مارتین اسکورسیزی با لئوناردو دی کاپریو تبدیل به یک ترکیب فراموش نشدنی شدند.
در فیلم هوانورد سال ۲۰۰۴ میلادی (۱۳۸۳ شمسی) با کارگردانی اسکورسیزی، دی کاپریو چالش ایفای نقش یکی از مشهورترین تاجران آمریکایی را بر عهده گرفت و برای بازی در نقش هاوارد هیوز عجیب و غریب و منزوی، نامزدی جایزه اسکار دیگر را دریافت کرد.
او سومین نامزدی اسکار خود را برای الماس خونی به دست آورد، فیلمی هیجان انگیز در مورد تعقیب جواهر گرانبها در سیرالئون جنگ زده.
در سال ۲۰۰۸ میلادی (۱۳۸۷ شمسی)، لئوناردو دی کاپریو دوباره با ستاره هالیوود یعنی کیت وینسلت درسینمایی «جاده انقلابی» همبازی شد.
جاده انقلابی فیلمی پرتنش است که زندگی یک زوج که در حومه شهر در دهه ۱۹۵۰ میلادی زندگی می کنند را روایت می کند.
این زوج که با مشکلات شخصی بی شماری روبرو هستند، تصمیم می گیرند با یکدیگر متحد شوند و از پس چالش های پیش رو به کمک یکدیگر عبور نمایند.
سپس او آینده ای خارق العاده را در فیلم تلقین (Inception) کریستوفر نولان سال ۲۰۱۰ میلادی (۱۳۸۹ شمسی) به تصویر کشید. جایی که فناوری به مردم اجازه می دهد تا به رویاهای دیگران حمله کنند.
در همان سال، دی کاپریو در فیلم هیجان انگیز اسکورسیزی یعنی فیلم جزیره شاتر نیز نقش آفرینی نمود.
لئوناردو دی کاپریو در سال ۲۰۱۱ میلادی (۱۳۹۰ شمسی) در فیلمی با ژانر درام و زندگینامه ای با نام جی ادگار (J. Edgar) حضور پیدا کرد.
او در این سینمایی نقش چهره مشهور یعنی جی ادگارد هو اولین رئیس اف‌بی‌آی را بازی نمود.
جی ادگار هوور نزدیک به پنج دهه مدیریت اداره FBI (اداره تحقیقات آمریکا) را بر عهده داشت.
برای آماده شدن برای این نقش، دی کاپریو تحقیقات گسترده ای انجام داد و از بسیاری از اقامتگاه های اداره تحقیقات آمریکا در واشنگتن دی سی بازدید کرد.
دی کاپریو بعدتر در این باره اشاره کرد:
من عاشق بازی در نقش شخصیت های تاریخی هستم، فقط به این دلیل که با اطلاعات بسیار متنوع و جالبی در مورد یک شخصیت آشنا می شوم.
بسیاری از اطلاعاتی که شما هرگز نمی توانید به عنوان یک نویسنده هم آن ها را بدانید.
در سال ۲۰۱۲ میلادی (۱۴۰۰ شمسی)، دی کاپریو به عنوان یک برده دار در فیلم وسترن «جانگو رها شده» به کارگردانی کوئنتین تارانتینو با جیمی فاکس، کری واشنگتن و کریستوف والتز همبازی شد.
لئوناردو دی کاپریو در درام گرگ وال استریت (The Wolf of Wall Street) در سال ۲۰۱۳ میلادی (۱۴۰۱ شمسی) بسیار خوش درخشید.
بازی او در نقش جردن بلفورت در دهه ۱۹۹۰ میلادی باعث شد تا وی جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد و نامزدی اسکار بهترین بازیگر مرد و بهترین فیلم را بدست بیاورد.
جونا هیل، مارگو رابی و متیو مک کانهی نیز در این فیلم ایفای نقش نموده اند.
این فیلم بعداً با مشکلات حقوقی بسیاری مواجه شد.
چراکه یکی از همکاران سابق بلفورت یعنی اندرو گرین، ادعا کرد که این فیلم در تلاش است تا چهره جردن بلفورت را به عنوان یک جنایتکار، مصرف کننده مواد مخدر، فاسد و فاقد هرگونه اخلاق و شخصیت به تصویر بکشد.
او علیه شرکت های سازنده مرتبط با این فیلم شکایت کرد.
همانطور که در سخنرانی های گلوب و اسکار او منعکس شد، لئوناردو دی کاپریو مدت ها است که نسبت به مسائل زیست محیطی از خود اشتیاق نشان می دهد.
در سال ۲۰۰۰ میلادی (۱۳۷۹ شمسی)، او میزبان جشن روز درختکاری بود و با بیل کلینتون، رئیس جمهور سابق آمریکا، برای یک بخش تلویزیونی در زمینه گرمایش جهانی مصاحبه کرد.
دی کاپریو همچنین نویسندگی، گویندگی و تهیه کنندگی The 11th Hour را بر عهده داشت که یک مستند محیطی است که در سال ۲۰۰۷ میلادی (۱۳۸۵ شمسی) منتشر شد.
این بازیگر یکی از بنیانگذاران بنیاد لئوناردو دی کاپریو (LDF) است، یک سازمان غیرانتفاعی که از عوامل محیطی متعدد حمایت می کند و آگاهی را به ارمغان می آورد.
او همچنین در هیئت مدیره صندوق جهانی حیات وحش، شورای دفاع از منابع طبیعی و صندوق بین المللی رفاه حیوانات خدمت کرده است.
به نظر من تو فیلم گرگ وال استریت خوش درخشید کلا هنرپیشه خوبیه دی کاپریو و من واقعا فیلمهایی که نقش اصلیش به دی کاپریو داده میشه رو خیلی می پسندم چون هنر پیشه توانمندیه و نقشهای دوزاری و فیلمای ضعیف رو قبول نمیکنه
فیلم جانگوی ازاده شده با این که کم در فیلم بازی میکنند ولی واقعا تاثیر گذار بود
ممنون از تلاشی که برای نوشتن این مقاله داشتید🙏.