اشتراک ویژه ورود / ثبت نام

خلاصه کتاب بینوایان نوشته ویکتور هوگو، داستان کوزت و ژانوال ژان

خلاصه کتاب بینوایان نوشته ویکتور هوگو، داستان کوزت و ژانوال ژان

تاریخ انتشار: ۲۷ دی ۱۴۰۱

کتاب بینوایان یکی از معروف ترین رمان ها در میان رمان های خارجی است. البته شاید آن را با نام کوزت و ژانوال ژان هم بشناسید.

این کتاب به فقر و بینوایی می پردازد و به طور شگقت انگیزی فقر واقعی را به تصویر میکشد. کتاب بینوایان اثری بی مانند از ویکتور هوگو است. در بخشی از این کتاب، ویکتور هوگو اشاره میکند که: تا آن هنگام که جهل و فقر در جهان ریشه‌کن نشود، کتاب‌ هایی از این دست سودمند خواهند بود.

در این بخش از معرفی کتاب قصد داریم تا به خلاصه ای از کتاب بینوایان و نقد آن بپردازیم، پس در ادامه با ما در سایت جادوی باور همراه باشید.

معرفی اجمالی کتاب بینوایان

سکانسی از فیلم بینوایان برگرفته شده از کتاب بینوایان

این کتاب فرانسوی با نام اصلی Les Miserable به چاپ رسیده است. که مترجمین این کلمه را در زبان فارسی به «بینوایان» ترجمه کرده اند.

بینوایان، نام معروف‌ترین اثر ویکتور هوگو می باشد. که وی آن را در اوایل سال ۱۸۶۲ میلادی (اواخر ۱۲۴۰ شمسی) به چاپ رساند.

این رمان در پنج جلد و ۱۹۰۰ صفحه (زبان اصلی کتاب: فرانسه) یکی از طولانی ‌ترین آثار ادبیات داستانی جهان شناخته می شود. همچنین نویسنده در این کتاب، طولانی‌ ترین جمله جهان را  با ۸۰۰ کلمه نوشته است.

این کتاب پس از چاپ توجه مخاطبان و همچنین منتقدان ادبی را به خود جلب کرد. مدت زمان کمی پس از انتشار به زبان ‌های متعددی ترجمه و در اقسار نقاط مختلف دنیا منتشر شد.

محوریت کتاب را می توان در مفاهیمی مانند: انسان‌ دوستی، فقر، نیکی و شر، عشق و شفقت خلاصه کنیم.

اسامی پنج جلد این کتاب عبارت اند از:

  1. فانتین
  2. کوزت
  3. ماریوس
  4. ترانه کوچک پلومه
  5. حماسه کوچک سن دنی، ژان والژان

درباره ویکتور هوگو

ویکتور هوگو نویسنده فرانسوی

می توان با اطمینان گفت که حتی افراد غیر کتابخوان هم اسم ویکتور هوگو را شنیده ‌اند. ویکتور ماری هوگو (Victor Marie Hugo) متولد ۲۶ فوریه ۱۸۰۲ میلادی (۷ اسفند ۱۱۸۰ شمسی) در شهر بزانسون فرانسه است.

پدرش یک افسر نظامی ‌بود که بعداً به عنوان ژنرال زیر نظر ناپلئون خدمت کرد. هوگو در فاصله سال‌های ۱۸۱۵ تا ۱۸۱۸ میلادی (۱۱۹۴ تا ۱۱۹۷ شمسی) در رشته حقوق تحصیل کرد. هر چند هرگز خود را متعهد به وکالت نکرد.

رابطه هوگو در خانواده اش با مادرش بهتر بود. از آنجایی که مادرش علاقمند به ادبیات بود، هوگو نیز به سمت علایق مادرش گرایش پیدا کرد.

مادر هوگو در سال ۱۸۲۱ میلادی (۱۲۰۰ شمسی) درگذشت. وی به دلیل علاقه ای که به مادرش داشت، تصمیم گرفت کاری که مادرش دوست داشت را ادامه دهد و شروع به نوشتن شعر و انتشار آنها کند. 

اولین رمان او چند سال بعد یعنی در سال ۱۸۲۳ میلادی (۱۲۰۲ شمسی) منتشر شد و به دنبال آن نمایشنامه‌ های زیادی ارائه داد. هوگو در سال ۱۸۲۷ میلادی (۱۲۰۶ شمسی) اولین نمایشنامه خود را با نام کرامول نوشت و منتشر کرد.

شهرت و اهمیت کتاب بینوایان بیشتر به علت مقدمه مفصلش است. که در آن تعریف دقیقی از سبک رمانتیسم آورده شده است. ویکتور هوگو یکی از پرکارترین نویسنده‌ های جهان به شمار می رود.

از دیگر خصوصیات او این است که در هر سه بخش رمان، شعر و نمایشنامه آثار درخور توجهی دارد. جالب است بدانید که در فرانسه بیشتر هوگو را با شعرهایش می‌شناسند. اما در کشورهای دیگر هوگو را با رمان «بینوایان» و یا «گوژپشت نتردام» می شناسند.

از طرف دیگر هوگو، یکی از فعالان سیاسی بود و نقدهای تند و تیزی را بیان می‌کرد. سرانجام همین فعالیت‌ ها کار دستش داد و موجب شد او را تبعید کنند.

اما او در تبعید هم بیکار نماند و مشغول به نگارش چند اثر از جمله رمان بینوایان شد.

او پس از تحمل تبعید سرانجام مجددا به فعالیت هایش بازگشت و فعالیت سیاسی خود را از سر گرفت و نماینده مجلس ملی فرانسه شد.

در همان سال، هوگو با آدل فوچر ازدواج کرد و اولین کتاب شعر خود را به نام Odes et poésies diverses منتشر کرد. هوگو در ۲۲ مه ۱۸۸۵ میلادی (۱ خرداد ۱۲۶۴ شمسی) در پاریس درگذشت.

آثار ویکتور هوگو

سبک این نویسنده فرانسوی بیشتر رمانتیسم است. از آثار معروف و شناخته‌ شده ویکتور هوگو می توان به رمان ‌های زیر اشاره کرد:

  • گوژپشت نتردام
  • بینوایان
  • کارگران دریا
  • مردی که می‌خندد
  • آخرین روز یک محکوم
  • نمایشنامه‌های «ریبلاس» و «کرامول» 

خلاصه کتاب بینوایان

سکانسی از فیلم بینوایان برگرفته شده از کتاب بینوایان - ژانوال ژان در زندان

قهرمان داستان مردی است به نام ژان والژان. که به علت یک سرقت جزئی، دستگیر و زندانی شده است. اما به دلیل تلاش هایش برای فرار از زندان و دستگیری مجددش ۱۹ سال محکوم به زندان می شود.

پس از طی کردن دوران محکومیت و آزادی اش، به شهر «دینی» می رود.‌ اما هیچکس حاضر به دادن جا و پناه به او نیست.

سپس او در اوج ناامیدی، به طور اتفاقی راهش به کلیسا می افتد.  پیش اسقف میریل می‌ رود و همانجا می ‌ماند. در همین زمان، ژان والژان در آنجا باز هم دست به سرقت می ‌زند و مجدداً پلیس او را دستگیر می‌کند.

اما، اسقف به علت کمک به او و نجاتش، برای اولین بار دروغ می‌گوید.

این کار اسقف بر ژان والژان تاثیر زیادی می‌گذارد. سپس او تصمیم می گیرد با نام دیگری به شهر «مادلین» برود.

با تلاش فراوان موفق می ‌شود اوضاع زندگی اش را روبه راه کند. موفقیت او زودتر از آنچه که تصورش را می کرد رقم خورد، وی صاحب کارخانه ای شد که تعداد زیادی نیرو دارد.

اوج داستان جایی است که ژان والژان یکی از نیرو های زنش را به خاطر داشتن فرزند (دختری) نامشروع، اخراج می ‌کند. اما بعد از مدتی، وقتی زن به علت مریضی و فقر در حال مرگ است، به او قول می ‌دهد که از فرزندش «کوزت» مراقبت کند.

از بخت بد وی دقیقا در همان زمان است هویت واقعی اش لو می ‌رود و توسط بازرس ژاور که مدت هاست در پی اوست دستگیر و زندانی می ‌شود.

ژان والژان این‌ بار موفق به فرار از زندان می‌ شود. پس از فرار از زندان راهی شهر مونتفرمیل شهری که دختر آن زن یعنی کوزت در آن قرار دارد می شود. کوزت نیز در خانه خانواده ای به نام تناردیه کار می کند.

ژان والژان در طی اتفاقاتی متوجه می شود که خانواده تناردیه به جای مراقبت از کوزت، از او سوء استفاده می‌کنند.

قهرمان قصه با پرداخت مبلغ هنگفتی، کوزت را از خانواده تناردیه پس می‌گیرد و سپس دو نفری باهم راهی پاریس می ‌شوند.

آن ‌ها در پاریس به صومعه ‌ای پناه می ‌برند و ساکنش می شوند. ژان والژان در آنجا به باغبانی مشغول می ‌شود.  کوزت نیز به مدرسه می ‌رود و سواد یاد می گیرد.

آینده کوزت چه می شود؟

سکانسی از فیلم بینوایان برگرفته شده از کتاب بینوایان - کوزت

ماریوس جوانی ثروتمند است که در خانواده ‌ای اشرافی زندگی می‌کند.

او بعد از چالشی که بر سر ارثیه با پدربزرگش دارد، از خانه خارج می ‌شود.

ادامه زندگی اش را به عنوان دانشجوی رشته حقوق به تنهایی ادامه می ‌دهد. ماریوس کوزت را به طور اتفاقی در پارکی می ‌بیند. در یک نگاه عاشق و دلباخته او می ‌گردد.

به همین دلیل ماریوس  تصمیم میگیرد به کوزت نزدیک شود. اما ژان والژان که سرسختانه سر قولش هست و  مراقب دختر است. نمی ‌خواهد رابطه ‌ای بین کوزت و ماریوس شکل بگیرد؛ زیرا می ‌ترسد که کوزت را از دست بدهد.

در نتیجه تصمیم می گیرد بین آن‌ ها فاصله‌ بیاندازد. در همین زمان این پسر جوان به گروهی از رفقایش می ‌پیوندد که مشغول به آغاز یک قیام سیاسی علیه حکومت هستند.

پس از اتفاق‌ هایی در زندگی اش، ژان والژان و کوزت به پاریس برمی‌گردند. سپس در راه به ماریوس که به همراه دوستانش در حال مبارزه  و قیام است، کمک می‌کند. ژان والژان جان او را که به علت زخمی شدن در خطر است از مهلکه نجات می دهد.

ماریوس پس از بهبودی اش با پدربزرگش آشتی می ‌کند. قضیه کوزت را به او می گوید. از او اجازه می‌ خواهد تا با کوزت ازدواج کند.

در نهایت ژان والژان سر گذشت خود را برای ماریوس تعریف می‌ کند و از طرفی هم ماریوس تحت شرایطی می‌ فهمد که این همان ژان والژان بوده است.  او همان کسی است که وقتی او زخمی شده، جانش را نجات داده و در پایان رمان قهرمان قصه ما پس از اطمینان از خوشبختی کوزت در آرامش می ‌میرد.

شخصیت ‌های اصلی کتاب بینوایان

طبیعتا یک رمان طولانی با این حجم و جلد شخصیت ‌های زیادی دارد. نویسنده درباره بسیاری از آن‌ ها توضیح  داده و بخش ‌های زیادی از داستان را به آن‌ ها اختصاص داده است.

اما می توانیم شخصیت‌ های اصلی داستان را که نقش کلیدی در این کتاب ایفا می کنند انتخاب کنیم. این شخصیت های اصلی عبارت اند از:

  • ژان والژان، قهرمان داستان
  • کوزت، دختر فانتین
  • ژاور، بازرسی که در پی ژان والژان است
  • فانتین، مادر کوزت
  • ماریوس پونتمرسی، پسر ژرژ پونتمرسی، سرهنگ ارتش ناپلئون
  • میریِل، اسقف شهر دین‌ی
  • آقای تناردیه، صاحب مسافرخانه (سرپرست کوزت در کودکی)
  • خانم تناردیه، همسر تناردیه
  • اِپونین، دختر بزرگ تناردیه
  • آقای گیلنورمند، پدربزرگ ماریوس
  • گاوروش، پسر بزرگ تناردیه

کتاب صوتی آرزوی تو دستور توست اثر کوین ترودو

جملات معروف و زیبای کتاب بینوایان

  • «او هرگز بدون کتاب زیر بغلش بیرون نرفت و اغلب با دو نفر برمی‌گشت.»
  • «حتی تاریک‌ترین شب نیز به پایان می‌رسد و خورشید طلوع می‌کند.»
  • «دوست داشتن شخص دیگری، دیدن چهره خداست.»
  • «مردن چیزی نیست. زندگی نکردن ترسناک است.»
  • «شنیده نشدن دلیلی بر سکوت نیست.»
  • «دوست داشتن، همین کافی است. بیشتر چیزی نپرس هیچ مروارید دیگری در چین‌های تاریک زندگی یافت نمی‌شود »
  • «کسانی که گریه نمی‌کنند، نمی‌بینند.»
  • «اگر صحبت کنم، محکوم می‌شوم. اگر ساکت بمانم، لعنت خواهم شد.»
  • «شما رنج می‌برید زیرا دوست دارید، پس بیشتر دوست داشته باشید. مردن از عشق، زیستن بر اساس آن است.»
  • «برای خلق آینده چیزی مانند رویا وجود ندارد.»

فیلم بینوایان

پوستر فیلم بینوایان

در سال ۲۰۱۲ میلادی (۱۳۹۱ شمسی) فیلم بینوایان برگفته شده از کتاب بینوایان به تهیه کنندگی تیم بوان و کارگردانی تام هوپر انتشار پیدا کرد.

فیلم بینوایان بسیار زیاد مورد استقبال مردم قرار گرفت، سال بعد یعنی در سال ۲۰۱۳ میلادی (۱۳۹۲ شمسی) این فیلم در ۸ رشته نامز جایزه اسکار شد که در این میان به ۳ جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن، بهترین گریم و بهترین ترکیب صدا دست یافت لازم به ذکر است تصاویری که در این مقاله استفاده شده متعلق به فیلم بینوایان (Les Misérables) می باشد.

دیدگاه‌ها

2 پاسخ به “خلاصه کتاب بینوایان نوشته ویکتور هوگو، داستان کوزت و ژانوال ژان”

  1. کاربر 25777 گفت:

    جالبه هیچ وقت به پایان خوش بینوایان فکر نکرده بودم چون تو سریالهای ایرانی بدبختیها باید همچنان ادامه داشته باشه خوشحال شدم که بالاخره کوزت طعم خوشبختی رو چشید

  2. کاربر 22845 گفت:

    این کتاب در یک برهه زمانی خیلی در میان مردم ترند شده بود به صورتی که وقتی از یکی زیاد کار میکشیدی میگفت مگه من کوزتم 😂😂😂 متاسفانه تا به حال کتاب بینوایان رو کامل نخوندم این مقاله الزامی ایجاد کرد که برم خوندن کتاب رو از سر بگیرم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

2015 © تمامی حقوق این سایت متعلق به جادوی باور است.
Whatsapp
phone