اشتراک ویژه ورود / ثبت نام

زندگینامه عارف عارف کیا، خواننده و هنرمند محبوب ایرانی + عکس

زندگینامه عارف عارف کیا، خواننده و هنرمند محبوب ایرانی + عکس

تاریخ انتشار: ۲ بهمن ۱۴۰۲

عارف عارف کیا خواننده معروف پاپ ایرانی می باشد که معروف به حنجره ی طلایی ایران و سلطان قلب ها است.

در این بخش از زندگینامه افراد موفق، قصد داریم زندگینامه عارف عارف کیا را مورد بررسی قرار دهیم پس در ادامه با ما در سایت جادوی باور همراه باشید.

تولد و کودکی عارف عارف کیا

کودکی عارف عارف کیا به همراه مادرش

عارف عارف کیا متولد ۱۹ مرداد ۱۳۱۹ در تهران با اصالت اردبیلی می باشد.

پدرش عبدالله عارف کیا و مادرش طاهره عارف کیا، پسر عمو دختر عمو بودند.

پدرش راننده کامیون و مادرش در دانشگاه مسکو رشته دندان پزشکی را می گذراند که با شروع جنگ جهانی دوم، به اجبار دانشگاه را نیمه کاره رها کرد.

سپس با پسر عموی خود عبدالله عارف کیا ازدواج کرد که ثمره این ازدواج عارف بود.

زمانی که عارف ۳ سال سن داشت به دلیل اختلاف در طرز تفکر از هم جدا شدند.

وی دو برادر و یک خواهر به نام های محمد رضا، علیرضا و شهرزاد دارد.

مادر بزرگ عارف به اپرا و اشعار آذری برگردانده شده نظامی و خاقانی علاقه بسیاری داشت.

او به اجبار مدتی با پدر و نامادری اش زندگی کرد و زندگی سختی داشت.

مادر عارف توانست سرپرستی او را به دلیل مریضی سخت و کمبود توجه مادرانه بگیرد.

همچنین می توانیم بگوییم که در زندگینامه عارف عارف کیا کودکی سختی وجود داشته است.

عارف از ۳ سالگی زندگی جدیدی را با خانواده مادرش شروع کرد.

خانواده آن ها فارسی بلد نبودند، زبان اول در این خانواده ترکی آذری بود.

آن ها از نظر مالی شرایط سختی را می گذراندند. اما همواره تلاش می کردند که خانواده گرمی داشته باشند.

آشنایی با خوانندگی

عارف عارف کیا

در خانواده آن ها تنها یک رادیوی لامپی وجود داشت که اکثرا اوقات روی موج رادیو بادکوبه تنظیم شده بود.

این رادیو هر روز تا شب روشن بود و از آن آهنگ های آذری، غربی و در برخی مواقع آهنگ های اپراهای معروف اروپایی پخش می شد.

همین امر باعث شد که عارف درست خوندن و کوک خواندن را به صورت ناخودآگاه یاد بگیرد.

هنگامی که عارف کودک بود.

در یک مهمانی ترانه ای آذری را خواند که حتی تا آن زمان خانواده او از علاقه اش به هنر خوانندگی اطلاع نداشتن و صدای او را نشنیده بودند.

همچنین در زندگینامه عارف عارف کیا آمده است که وی در سن ۶ سالگی ترانه غمگینی از قاسم جبلی (دنیا ز تو سیرم) را خواند که باعث تحسین اطرافیانش شد.

برخی از اطرافیانش می گفتند: اگر نمی دانستیم که این آهنگ را یک پسر ۶ ساله خوانده، به طور حتم باور می کردیم که آن آهنگ را فردی عاشق خوانده است.

در جشن های مدرسه نیز عارف هر ساله بخش آواز را اجرا می کرد.

همچنین عارف در سن ۹ سالگی کنسرتی برای سازمان حمایت از مادران و کودکان را اجرا نمود.

وی در نوجوانی عضو گروه کر ملی شد.

این گروه شامل تعدادی دختر و پسر بود که ایرج گلسرخی با آن ها تمرین و همچنین به اجرای آهنگ های فولکلور مشغول می شدند.

بخاطر این که این باشگاه تحت پوشش باشگاه جوانان دموکرات ایران بود، به دلایل سیاسی منحل شد.

در جوانی نیز عارف در برنامه های پایان سال تحصیلی شرکت می کرد و گروه موفقی برای خود ترتیب داده بود به طوری که در سال دوم بسیار موفق شدند.

دوران تحصیل تا انتخاب شغل

کتاب صوتی آرزوی تو دستور توست اثر کوین ترودو

عارف دوران دبستان و دبیرستان خود را در مدرسه تمدن واقع در کوچه شیروانی سپری کرد.

وی همچنان به موسیقی علاقمند بود و آهنگ های ویگن و محمد نوری را دنبال می کرد.

او این آهنگ ها را در دفتری با خط خوش یادداشت می نمود و در مسیر رفتن به مدرسه زمزمه می کرد.

عارف در این دفترچه ۵۰ آهنگ نوشته بود که آن را به یکی از دوستان صمیمی خود هدیه داد.

همچنین وی در دوران تحصیلش در کارخانه لاستیک سازی به عنوان کارگر ساده کار کرده است که به دلیل یادگیری زبان آلمانی در هنرستان، به طرز شگفتی در کارخانه پیشرفت کرد.

 هنگامی که عارف  فارق التحصیل شد از کارخانه استفا داد و کار های مربوط به معافیت از سربازی را پیگیری کرد.

عارف بعد از دیپلم ۴ مسیر برای درآمد را جلوی راه خود می دید.

  • نقاشی: وی مدتی طراحی بیلبورد های تبلیغاتی را انجام می داد که از این راه درآمد کسب می کرد.
  • فوتبال: عارف همچنین عاشق فوتبال بود و در جوانی به سراغ فوتبال رفت. اما در آن نیز ماندگار نبود.
  • خوانندگی: او علاقه ی بسیاری به خوانندگی داشت و هیچوقت تصمیم نداشت که آن را رها کند.
  • درود گری: عارف درود گری را به صورت حرفه ای یاد گرفته بود و می توانست در رشته های مربوط به این رشته فعالیت کند. به همین منظور در آزمون استخدام دبیری شرکت کرد و جز ۱۰ نفر اول این آزمون شد و به عنوان دبیر در هنرستان صنعتی قزوین مشغول به کار شد. 

تدریس در قزوین

در زندگینامه عارف عارف کیا می خوانیم که ایشان مجبور بودند ۳ روز در هفته به قزوین بروند و تدریس کنند.

وی هر روز صبح زود خانه را ترک می کرد و چون اتومبیل نداشت با هر وسیله ای خودش را به قزوین می رساند.

 چرا که ساعت ۸ صبح باید سرکلاس حضور پیدا می کرد.

تقریبا ۳۰ ماه زا به این صورت سپری کرد تا این که در حین بازگشت به خانه دچار تصادف شد.

در این حادثه عارف از ناحیه قفسه سینه و پشت گوش دچار آسیب شد.

بدین ترتیب ۲۰ روز در خانه ماند تا حالش بهبود پیدا کند.

بعد از بهبودی به ادراه فرهنگ قزوین مراجعه کرد و جریان تصادف خود را شرح داد.

اما مسئولان آن زمان حرف های عارف را باور نکردند به همین دلیل ایشان را به حالت تعلیق در آورند.

شهرت عارف عارف کیا

عارف با اولین آهنگ خود با پوران به نام هفت آسمون در سال ۱۳۴۱ به شهرت رسید.

همچنین وی با این آهنگ به درآمد رسید و یک چک هزار تومانی به عنوان دستمزد از مدیر کمپانی رویال دریافت نمود.

در زندگینامه عارف عارف کیا روزهای زیادی وجود دارد که در شهرت سپری کرده است.

بنیان گذاری گروه بهکده

همچنین در زندگینامه عارف عارف کیا می خوانیم که ایشان در سال های ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۲ گروه موسیقی بهکده را ایجاد کرد.

وی با همکاری جمعی از خوانندگان معروف آن زمان مانند پوران، آغاسی، سوسن در بیمارستان ها و آسایشگاه های روانی به رایگان مشغول اجرای برنامه های خود شدند.

همچنین عارف با اجرای زنده آهنگ به امید دیدار در ورزشگاه آزادی، در سال ۱۳۵۳ در مراسم افتتاحیه بازی های آسیایی، برترین مدال فرهنگی کشور را دریافت نمود.

زندگی شخصی

در زندگینامه عارف عارف کیا آمده است که وی ۴ بار ازدواج کرده است.

عارف یک بار قبل از دیپلم ازدواج کرد.

حاصل این ۴ ازدواج ۴ دختر به نام های سهیلا، سابرینا، نازلی، نیکیتا و یک پسر به نام سهیل است.

سهیل پسر عارف در سن ۴۱ سالگی به دلیل سرطان لوزالمعده در کشور آلمان از دنیا رفت.

زندگینامه عارف عارف کیا سرشار از پستی بلندی هاست که با خواندن آن خواهید فهمید که فرد مناسبی برای الگو گرفتن می باشد.

عارف عارف کیا به همراه همسرش

جشن بزرگ تالار فرهنگ

در پایان سال تمامی آموزشگاه ها جشن بزرگی در تالار فرهنگ برگزار شد که جمعیتی بالغ بر ۱۰۰۰ نفر را در آن سالن حضور داشته اند.

این جشن مهمانان ویژه ای همچون فاطمه پهلوی یا شمس پهلوی حضور داشتند.

هنگامی که عارف جوان برای اجرای برنامه به روی سن پا گذاشت با دیدن جمعیت دلهوره سرتاسر وجود او را فرا می گیرد.

بالاخره بر ترس خود چیره شده و برای اجرای برنامه خود می رود و آواز بی نظیرش را اجرا می کند که با تشویش بی نظیر حضار مواجه می شود.

حضور در رادیو

در آن زمان ها در ایران تنها ۱ کانال تلویزیونی و ۲ کانال رادیویی وجود داشته است که عارف تصمیم داشت وارد رادیو ایران شود.

زیرا بسیاری از استادان موسیقی در رادیو ایران حضور داشتند.

همچنین عارف به راحتی می توانست وارد رادیو نظامی شود و به شهرت برسد.

اما هدف اصلی وی رادیو ایران بود.

تنها مشکلی که باید با آن مواجه می شد امتحان ورودی و تاییدیه شورای موسیقی رادیو بود که عبور از آن برای همه دشوار بود.

در آن زمان ها هر ترانه ای که می خواست از رادیو پخش شود ابتدا باید از شورای موسیقی رادیو تاییدیه می گرفت.

زیرا معتقد بودند که هر ترانه باید از نظر شعر، آهنگ و آواز بدون عیب و نقص باشد.

از سوی دیگر، اعضای شورای موسیقی رادیو همه از موسیقیدان های سنتی بودند و اجازه پخش موسیقی های غیر سنتی و ملی را از رادیو نمی دادند.

از این روی موسیقی پاپ به ندرت از رادیو پخش می شد.

بنابراین هر کسی که می‌خواست صدایش از رادیو ایران پخش شود باید از تست می داد و مورد تایید شورای موسیقی قرار می گرفت که ۹۹% از شرکت کننده ها مورد تایید قرار نمی گرفتند.

عارف نیز این دلهوه را داشت که مورد تایید قرار نگیرد، اما وجود پوران به وی دل گرمی می بخشید.

حضور بانو پوران در زندگینامه عارف عارف کیا باعث شد که بتواند به راحتی وارد شورای موسیقی رادیو شود و بتواند با خیالی آسوده تر تست موسیقی دهد.

عارف با همراهی بانو پوران به شورای موسیقی می رود و بانو پوران از دور نظاره گر اجرای آن می شود.

اولین ترانه دل بخواهی بود و عارف ترانه (می خوام برم کوه) را اجرا می کند و در مرحله دوم مشیر همایون شهردار (داور شورا) پشت پیانو می رود و زیر و بم صدای عارف را مورد بررسی قرار می دهد.

بعد از این تست، صدای عارف عارف کیا مورد تایید قرار می گیرد و داوران به کوک بودن صدای وی رای می دهند.

سپس عارف نیز به عنوان خواننده پاپ ایران شناخته شد. وی هر ماه می بایست یک ترانه اجباری برای ارکستر جاز رادیو و همچنین ۳ ترانه برای پخش زنده در رادیو اجرا می کرد.

بنابراین با قبولی عارف در این تست، زندگینامه عارف عارف کیا دچار تحولات عظیمی شد و به رادیو راه یافت.

حضور در تلویزیون

هنگامی که عارف معلم هنرستان بود. در هفته ۴ روز بیکار بود. وی تصمیم گرفت که یک گروه آماتور تلویزیونی همراه یکی از دوستان خود به نام جمشید زندی تشکیل دهد و ترانه های موسیقی را در تلویزیون اجرا کنند.

این دو دوست دو قطعه اسپانیایی به نام مادر و جلوهٔ ماه را به خوانندگی عارف و تنظیم جمشید زندی اجرا کردند.

اما به دلیل آن که گروه ناقص بود. موفقیت چندانی درپی نداشت.

عارف در یکی از روزهایی که برای ضبط ترانه های خود به تلویزیون رفته بود با فردی به نام اسد منصور آشنا می شود.

اسد منصور سازنده آگهی های تلویزیونی بود.

همچنین عارف در مورد معاشرت خود با اسد منصور می گویید: «میخواهی در جایگاه ویگن باشی؟ توی دلم خندیدم خندیدم و گفتم شوخی می کنه! چون ویگن دست نیافتنی بود هیچکس به گرد پای او هم نمی رسید و آرزوی همه خواننده ها بود که کنارش باشن. جواب دادم:بله، حتما. بهم گفت:این کارت منه، فردا بیا پیشم».

فردای آن روز عارف به دیدن اسد منصور رفته و قرار دادی بین آن ها بسته می شود که مدیریت کارهای عارف به اسد منصور سپرده می شود.

همچنین در این قرار داد قید می شود که ۳۰% کل در آمد را به عنوان دستمزد بردارد.

زندگینامه عارف عا ف کیا ترانه های زیادی را به خود دیده است که خاطرات بی نظیری را برای هر کدام از ما رقم زده است.

عارف عارف کیا و دو صدایی با پوران در تلویزیون

هنگامی که عارف پا در عرصه موسیقی نهاد. پوران فردی مشهور و دوست داشتنی بود.

وی با عارف در تلویزیون، ترانه ای را با همراهی هم اجرا کردند که بسیار مورد پست مردم و دربار قرار گرفت.

چرا که در خواست پخش دوباره آن از دربار گرفته شده بود.  

ترانه ای که توسط عارف و پوران اجرا شد. «دیده دیده» نام داشت.

دوصدایی با نارملا

 عارف و نارملا آهنگ هایی دو صدایی را اجرا می کردند. همچنین برنامه رنگین کمان هفته ای ۲ تا ۳ بار پخش می شد که بسیار مورد توجه بیننده ها قرار گرفته بود.

محبوبیتی که این دو خواننده در اجرای ترانه های دوصدایی به دست آورده بودند باعث شد که به برنامه تلویزیونی دیگری به نام نقاب سیاه دعوت شوند.

اغلب آهنگ های اجرا شده توسط عارف و نارملا یونانی بودند که بابک افشار کار تنظیم آن ها را به عهده داشت.

عارف و بابک افشار و نارملا بعد ها به عنوان سه تفنگ دار هنری شناخته شدند.

با جدا شدن نارملا از گروه همه فکر می کردند که عارف خیلی زود موقعیتش را از دست می دهد.

اما او توانست در مدت کوتاهی پیشرف چشمگیری داشته باشد.

سبک ترانه‌های عارف

هنگامی که عارف موسیقی را شروع کرد سبکی به نام عارفی وجود داشت که ترانه ها به صورت سرود اجرا می شدند که بیشتر غمگین بودند و تم عربی داشتند.

در اواخر دهه ۲۰ شمسی، برخی از شاعران و نویسندگان وجود داشتند که ترانه های روز اروپا را ترجمه می کردند.

حمید قنبری و جمشید شیبانی اولین کسانی بودند که اشعار ترجمه شده ی اروپایی را با همان آهنگ های اصلی خود اجرا کردند. این سبک پاپ نام داشت.

زمانی که عارف موسیقی را تازه شروع کرده بود. ویگن را بنیانگذار سبک پاپ در ایران می شناختند.

در زندگینامه عارف عارف کیا آمده است که وی توانست با اضافه کردن آلات موسیقی و آهنگ های ایرانی به موسیقی، سبک عارفی را به وجود بیاورد.

ماندن در ایران

عارف عارف کیا به همراه دخترش

عارف نیز مانند سایر هنرمندان تصور می کرد که می تواند همانند ۶ ماهی که مصدق حضور داشت برنامه اجرا کند.

همچنین وی برای انقلاب نیز ترانه ها یی همچون برادر بیا و دستهایم را به تو می دهم و… را اجرا کرد.

عارف آخرین ترانه ای که در ایران  اجرا کرد مربوط به یک جشن عروسی بود که از نظر نیروی های انقلابی، مجلس طاغوتی بود.

بعد از درگیری ای که با نیروهای انقلابی داشت دیگر نتوانست تحمل کند و تصمیم گرفت با اندوخته ی مالی کمی که داشت ایران را به مقصد آمریکا ترک کند، چون در آنجا دوستان هنرمند زیادی داشت که از قبل مهاجرت کرده بودند.

عارف این هنرمند پر ذوق پس از ۷ ماه از گذشت ماجرای درگیری با ایران وداع کرد و به لندن رفت تا از آنجا به آمریکا برود.

می توانیم بگوییم که زندگینامه عارف عارف کیا بعد از پیروزی انقلاب دچار تحولات و دگرگونی های عظیمی شده است.

اقامت در لندن در زندگینامه عارف عارف کیا

در زندگینامه عارف عارف کیا آمده است که پس از ورود به لندن عارف برای رفتن به آمریکا اقدام کرد که دقیقا مصادف شد با تسخیر سفارت آمریکا در ایران.

با وقوع این اتفاق و گروگان گیری هایی که صورت گرفت پاسپورت ایرانیان باطل شد و عارف مجبور به ماندن در لندن شد. عارف در شرایط خوبی از نظر مالی نبود و از طرف (نایت کلاب پارس) دعوت شد که با این کلاب همکاری کند.

پس از گذشت چندی او توانست شرایط مالی خود را بهبود بخشد و در ساختمانی که جنتی عطایی در آن زندگی می ‌کرد اسکان گزید.

عارف پس از گذشت زمانی توانست کاباره ای را اجاره کرده و برای افتتاح آن از جنتی عطایی، الهه، داریوش و فرامرز اصلانی دعوت کرد که چندی قبل از افتتاحیه داریوش از حضور انصراف داد و بانو هایده جایگزین او شد.

برای اولین بار بود که ایرانیان اجتماع ۷۰۰ نفره در لندن داشتند. از آنجا که اعراب مشتریان پیشین آن کاباره بودند درگیری هایی بین ایرانیان و اعراب در گرفت، از این رو عارف با همکاری جنتی عطایی سالن دیگری پیدا کرد و سالن جدید را (کومه) نام نهاد.

مدتی نیز با کاباره دار  دیگری به نام (دارابی) همکاری نمود و به موقعیت های بهتری رسید.

عارف پس از آشنایی با سفیر آمریکا در لندن توانست جواز ورود خود را به آمریکا بگیرد. اقامت عارف در لندن حدودا دو و نیم سال به طول انجامید.

اقامت در لس آنجلس آمریکا

به محض  ورود عارف به لس آنجلس اولین کاری که انجام داد، اجرای ترانه ی سرباز کوچولو بود.

همچنین وی ۱۰ ها آلبوم دیگر نیز با همکاری با شرکت های همچون  پارس ویدئو، کلتکس، آرفی رکوردز و شرکت ترانه منتشر کرد.

می توانیم بگوییم که زندگینامه عارف عارف کیا با ورود به آمریکا دچار تحولات عظیمی شد که این تحولات باعث بهتر شدن زندگی وی شد.

همچنین در زندگینامه عارف عارف کیا آمده است که وی در سال ۱۳۹۶ با همکاری همسر سابق خود توانست شرکتی به نام  Rfaye باز کند.

در این شرکت علاوه بر آلبوم های عارف، آلبوم خواننده های مشهور ماننده مازیار، هایده نیز تکثیر می شد.

علاقه عارف به فوتبال باعث شد که در تیم ستارگان لس آنجلس نیز عضو شود و هر هفته در پست دفاع چپ این تیم بازی کند.

در آخر می توانیم بگوییم که زندگینامه عارف عارف کیا پستی و بلندی های زیادی داشته است که توانسته سر بلند از آن خارج شود.

از این که تا انتهایی مقاله ی زندگینامه عارف عارف کیا ما را همراهی کردید کمال تشکر را داریم.

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

2015 © تمامی حقوق این سایت متعلق به جادوی باور است.
Whatsapp
phone