تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۴۰۲
جرج اورول با فعالیت در حرفه های رمان نویسی، مقاله نویسی و منتقد بودن شهرت و محبوبیت بسیاری را کسب نمود. از برترین آثار وی می توان به رمان های مزرعه حیوانات و نوزده هشتاد و چهار اشاره کرد.
جرج اورول طبق عقایدی که داشت بیشتر در زمینه های سیاسی مهم زمان خود از جمله امپریالیسم، فاشیسم و کمونیسم فعالیت می نمود.
در این بخش از زندگینامه افراد موفق قصد داریم زندگینامه جرج اورول را مورد بررسی قرار دهیم پس در ادامه با ما در سایت جادوی باور همراه باشید.
محتویات
اریک آرتور بلر (Eric Arthur Blair) شناخته شده با نام جرج اورول (George Orwell) در ۲۵ ژوئن ۱۹۰۳ میلادی (۴ بهمن ۱۲۸۱ شمسی) در مطهری هند به دنیا آمد.
پدر پدربزرگ او یعنی چارلز بلر، یک نجیب زاده روستایی ثروتمند و مالک غایب دو مزرعه جامائیکا که ۳۵۹ برده آفریقایی می داشت بود.
البته بعدتر طبق قانون غرامت برده داری وی در سال ۱۸۳۷ میلادی (۱۲۱۵ شمسی) مبلغ ۷۰۸۱ پوند غرامت دریافت نمود.
او با لیدی مری فین، دختر هشتمین ارل وستمورلند ازدواج کرد.
پدربزرگ اش یعنی توماس ریچارد آرتور بلر، یک روحانی انگلیکن بود.
در نهایت پدر اورول، ریچارد والمزلی بلر نام داشت که به عنوان معاون تریاک در بخش تریاک خدمات ملکی هند کار می کرد و بر تولید و ذخیره سازی تریاک برای فروش به چین نظارت می نمود.
مادر او، آیدا میبل بلر (با نام مستعار لیموزین) در مولمین برمه، جایی که پدر فرانسوی او درگیر سرمایه گذاری های سوداگرانه بود، بزرگ شد.
جرج اورول دو خواهر داشت: مارجوری، پنج سال بزرگتر و آوریل، پنج سال جوانتر و کوچک تر.
هنگامی که اریک یک ساله بود، مادرش او و مارجوری را به انگلستان برد.
مادرش او و خواهر بزرگترش مارجوری را حدود یک سال پس از تولدش به انگلستان آورد و در هنلی آن تیمز ساکن شدند.
جرج اورول یک کودک بیمار بود که اغلب با برونشیت و آنفولانزا دست و پنجه نرم می کرد.
جرج اورول از سن پایینی شروع به نوشتن کرد و اولین شعر خود را در حدود چهار سالگی سرود.
او بعدها نوشت: در کودکی ام تنها عادت به ساختن داستان و گفتگو با افراد خیالی را داشتم و فکر می کنم از همان ابتدا جاه طلبی های ادبی من با احساس تنهایی و کم ارزش شدن به وجود آمد.
یکی از اولین موفقیت های ادبی او در ۱۱ سالگی رقم خورد. زمانی که شعر هاش وی در روزنامه محلی منتشر می شد.
در دوران نوجوانی جرج اورول تلاش می کرد تا شغل نویسندگی خود را به صورت حرفه ای دنبال کند.
وی برای گذران زندگی به شغل های زیادی رو زد. که از جمله آنها میتوانیم به کار خشکشویی اشاره کنیم.
جرج اورول مانند بسیاری از پسران دیگر در انگلستان، به مدرسه شبانه روزی فرستاده شد.
در سال ۱۹۱۱ میلادی ( ۱۲۹۰ شمسی)، او به سنت سیپریان در شهر ساحلی ایستبورن رفت و در آنجا اولین طعم سیستم طبقاتی انگلستان را چشید.
وی در یک بورس تحصیلی جزئی متوجه شد که مدرسه با دانش آموزان ثروتمند تر بهتر از دانش آموزان فقیر رفتار می کند.
او در میان همسالان خود محبوبیتی نداشت و با خواندن کتاب ها از شرایط سخت خود فرار می کرد. او آثار رودیارد کیپلینگ و اچ.جی ولز را در آن زمان می خواند.
آنچه از نظر شخصیتی کم داشت، آن را در هوشمندی جبران کرد.
جرج اورول برای ادامه تحصیل خود در کالج ولینگتون و کالج ایتون بورسیه دریافت کرد و مشغول به تحصیل شد.
پس از اتمام تحصیلات خود در Eton، خود را در بن بست مالی دید.
جرج اورول در سال ۱۹۲۲ میلادی (۱۳۰۱ شمسی) به نیروی پلیس امپراتوری هند پیوست.
پس از پنج سال اقامت در برمه، وی از سمت خود استعفا داد و به انگلستان بازگشت.
او قصد داشت زندگی خود را به عنوان یک نویسنده ادامه دهد.
مهم ترین بخش زندگی جرج اورول را می توان به دوران زندگی او در لندن و پاریس نسبت داد.
وی در آن هنگام کتابی را نوشت که به مسائل مربوط به زندگی در این دو شهر پرداخت.
این کتاب نگاهی بی رحمانه به زندگی فقیران، کارگران و کسانی که در یک دنیای سخت زندگی می کنند دارد.
سپس جرج اورول تجربیات خود در خارج از کشور را در روزهای برمه بررسی کرد، که نگاهی تاریک به استعمار بریتانیا در برمه داشت.
در آن زمان بخشی از امپراتوری هند زیر نظر بریتانیا بود.
علاقه اورول به مسائل سیاسی پس از انتشار این رمان به سرعت افزایش یافت.
در دسامبر ۱۹۳۶ میلادی (مهر ۱۳۱۵ شمسی)، جرج اورول به اسپانیا سفر کرد و در آنجا به یکی از گروه هایی پیوست که علیه ژنرال فرانسیسکو فرانکو در جنگ داخلی اسپانیا می جنگید.
در زمان حضورش در یک شبه جنگ به شدت مجروح شد و از ناحیه گلو و بازو مورد اصابت گلوله قرار گرفت.
برای چند هفته، او قادر به صحبت کردن نبود.
سپس بنا بر اتفاقاتی جرج اورول و همسرش آیلین در اسپانیا متهم به خیانت شدند.
خوشبختانه این اتهامات پس از خروج این زوج از کشور مطرح شد. به همین خاطر در مدت زمان حضورشان در اسپانیا آنها را موضوعی تهدید نکرد.
مشکلات سلامتی دیگری نیز این نویسنده با استعداد را چندی پس از بازگشت به انگلیس گرفتار کرده بود.
برای سال ها، جرج اورول دوره های بیماری سختی را پشت سر گذاشت.
در سال ۱۹۳۸ میلادی (۱۳۱۷ شمسی) رسماً تشخیص داده شد که به سل مبتلا شده است.
در زمانی که او در ابتدا تشخیص داده شد که به سل مبتلا شده است، هیچ درمان موثری برای این بیماری وجود نداشت.
جرج اورول برای تامین مخارج خود، وظایف نویسندگی مختلفی را بر عهده گرفت.
او مقالات و نقدهای متعددی را در طول سال ها نوشت. به خاطر بیان نقد های ادبی مفید و حرفه ای در آن سال ها شهرت پیدا کرد.
در سال ۱۹۴۱ میلادی (۱۳۲۰ شمسی)، جرج اورول در بی بی سی (BBC) به عنوان تهیه کننده مشغول به کار شد.
او تفسیرهای خبری و نمایش هایی را برای مخاطبان در بخش شرقی امپراتوری بریتانیا توسعه داد.
بزرگان ادبی مانند T.S. الیوت و ای ام فورستر برای حضور در برنامه های جرج اورول ظاهر می شوند.
با ادامه جنگ جهانی دوم، وی متوجه شد که باید به عنوان یک مبلغ برای پیشبرد منافع ملی کشور عمل کند.
او از این بخش از شغل خود متنفر بود بعد ها وی این مورد را در دفتر خاطرات اش اینگونه توصیف کرد: چیزی در نیمه راه بین یک مدرسه دخترانه و یک آسایشگاه دیوانگان… تمام کاری که ما در حال حاضر انجام می دهیم بی فایده یا کمی بدتر از بی فایده است.
جرج اورول در سال ۱۹۴۳ میلادی (۱۳۲۲ شمسی) از شغل خود استعفا داد و گفت: وقت خود و پول عمومی را برای انجام کاری که هیچ نتیجه ای ندارد تلف می کردم. من معتقدم که در شرایط سیاسی کنونی، پخش تبلیغات بریتانیا به هند یک کار تقریباً نا امید کننده است.
در همین زمان، جرج اورول سردبیر ادبی یک روزنامه سوسیالیستی شد.
جرج اورول که گاهی وجدان یک نسل نامیده می شود، بیشتر با دو رمان شناخته می شود: مزرعه حیوانات و نوزده و هشتاد و چهار.
هر دو کتاب در اواخر زندگی وی منتشر شده اند.
با توجه به محبوبیت بالایی که داشتند این کتاب ها در دهه های اخیر به سوژه فیلم سازی برخی از کارگردانان بزرگ تبدیل شدند.
در طول سال های بعد، از محبوبیت فوق العاده ای برخوردار بوده اند.
کتاب مزرعه حیوانات یک طنز ضد شوروی در یک محیط شبانی بود که دو خوک قهرمان اصلی آن را تشکیل می دادند.
گفته می شود که این خوک ها نماینده جوزف استالین و لئون تروتسکی هستند.
این رمان برای جرج اورول تحسین و جوایز مالی زیادی به ارمغان آورد.
شاهکار جرج اورول، نوزده هشتاد و چهار یا ۱۹۸۴ در چاپ های بعدی، در زمان پایانی جنگیدن وی با بیماری سل و اندکی پیش از مرگ اش منتشر شد.
این دید تیره و تار از جهان که به سه کشور ظالم تقسیم شده بود، بحث و جدل را در میان بازبینان برانگیخت که این آینده خیالی را بسیار نا امید کننده می دانستند.
در این رمان جرج اورول به خوانندگان نگاهی اجمالی به این موضوع داد که اگر دولت تمام جزئیات زندگی یک فرد را کنترل کند، برای افکار خصوصی خودشان، چه اتفاقی می افتد.
سیاست و زبان انگلیسی:
این مقاله که در آوریل ۱۹۴۶ میلادی (اردیبهشت ۱۳۲۵ شمسی) در مجله ادبی بریتانیایی Horizon منتشر شد، یکی از مهمترین آثار اورول در مورد سبک وی به حساب می آید.
جرج اورول معتقد بود که دیدگاه انگلیسی “زشت و نادرست” است و زبان مبهم یا بی معنی برای پنهان کردن حقیقت نمایش می دهند.
او استدلال کرد که زبان نباید به طور طبیعی در طول زمان تکامل یابد، بلکه باید ابزاری باشد که ما برای اهداف خود شکل می دهیم.
وی نوشت که خوب نوشتن به معنای روشن فکر کردن و مشارکت در گفتمان سیاسی است، همانطور که علیه کلیشه ها، استعاره های در حال مرگ و زبان پرمدعا یا بی معنا گرد آمد.
تیراندازی به فیل:
این مقاله که در مجله ادبی New Writing در سال ۱۹۳۶ میلادی ( ۱۳۱۵ شمسی) منتشر شد، به دوران زندگی جرج اورول به عنوان افسر پلیس در برمه، که اکنون به نام میانمار شناخته می شود می پردازد.
این مقاله در آن زمان که هند هنوز مستعمره بریتانیا بود، نوشته شد.
جرج اورول از شغل خود متنفر بود و امپریالیسم را یک چیز شیطانی می دانست.
او به عنوان نماینده امپریالیسم مورد علاقه عموم مردم بود.
این مقاله بعداً به عنوان قطعه ای از مجموعه مقالات جرج اورول در سال ۱۹۵۰ میلادی (۱۳۲۹ شمسی) منتشر شد.
که شامل مقالات کشور من راست یا چپ، فقیرها چگونه می میرند و خوشی ها چنین بودند، بود.
جرج اورول در ۲۱ ژانویه ۱۹۵۰ میلادی (۱ بهمن ماه ۱۳۲۸ شمسی) بر اثر بیماری سل در بیمارستانی در لندن درگذشت.
اگرچه او در زمان فوت اش فقط ۴۶ سال داشت اما ایده ها و نظرات او کاملا پخته و حرفه ای بود.
علیرغم تحقیر جرج اورول از بی بی سی در طول زندگی اش، مجسمه ای از این نویسنده به سفارش هنرمند مارتین جنینگز ساخته شد و در خارج از بی بی سی در لندن نصب شد.
روی کتیبه ای نوشته شده است: اگر آزادی معنایی دارد، به معنای گفتن چیزی به مردم است که نمی خواهند بشنوند.
مجسمه برنزی هشت فوتی که توسط صندوق یادبود جرج اورول پرداخت شده است،
در نوامبر ۲۰۱۷ میلادی (آبان ماه ۱۳۹۶ شمسی) رونمایی شد.
در سال ۲۰۱۴ میلادی (۱۳۹۲ شمسی) کار بازسازی زادگاه و خانه اجدادی اورول در هند آغاز شد.
دیدگاه‌ها