تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۴۰۱
آلبرت اینشتین یک فیزیکدان نظری با اصالتی آلمانی است. وی نظریه ای با نام نسبیت عام را مطرح کرد که این نظریه دید و درک ما را نسبت به فضا و زمان تغییر داده است. همچنین اینشتین به عنوان یکی از دو ستون فیزیک مدرن شناخته می شود.
از معروفترین معادله فیزیکی آلبرت اینشتین میتوان به E=mc² اشاره کرد که بیان میکند: «هر چیزی که جرم داشته باشد، مقدار انرژی معادل نیز دارد.»
او در سن ۲۶ سالگی سه تئوری: حرکت براونی، هم ارزی جرم و انرژی، قانون اثر فوتوالکتریک را مطرح کرد و جایزه نوبل را در سال ۱۹۲۱ دریافت کرد. در این بخش از زندگینامه افراد موفق قصد داریم به بیوگرافی آلبرت اینشتین و ویژگیهای پنهان او بپردازیم پس در ادامه با ما در سایت جادوی باور همراه باشید.
محتویات
آلبرت اینشتین (Albert Einstein) ۱۴ مارس ۱۸۷۹ میلادی (۲۳ اسفند ۱۲۵۷ شمسی) در شهر اولم واقع در کشور آلمان به دنیا آمد. تقریبا یکسال بعد از تولد آلبرت، خانواده اینشتین شهر اولم را به مقصد مونیخ آلمان ترک کردند.
آلبرت اینشتین از ۵ سالگی تا ۱۳ سالگی نسبت به یادگیری سازهای موسیقی، علاقه زیادی نشان می داد. ناگفته نماند عطش یادگیری در زمینه موسیقی تا سال های پایانی عمر آلبرت در او دیده می شد.
آلبرت اینشتین همیشه در ارتباط با موسیقی میگفت:
موسیقی برای من آنقدر خاص و زیبا است که من آن را بازتابی از زیبایی ذاتی هستی میدانم.
هرمان اینشتین پدر آلبرت یک مهندس ساختمان و فروشنده ماهر بود، او تصمیم گرفت تا در شهر مونیخ به همراه برادر خود، یعنی عموی آلبرت یک کسب و کار در زمینه لوله کشی و نصب تجهیزات برق، گاز و آب راه اندازی کند.
این کسب و کار به سرعت پیشرفت کرد و آنها شعبه هایی را در برخی از شهر های ایتالیا مانند: وارزه و سوسا راه اندازی کردند.
پس از مدتی با پیشرفت علم خانواده آلبرت به دلیل نداشتن تجهیزات مدرن در کسب و کار خود شکست خوردند. آنها برای ساخت زندگی جدید به شمال ایتالیا و به شهر پاویا مهاجرت کردند. البته آلبرت با خانواده خود به ایتالیا نرفت و در شهر مونیخ آلمان ماند تا تحصیلات خود را تکمیل کند.
آلبرت اینشتین نتوانست دوری از خانواده را تحمل کند سر انجام او در دسامبر ۱۸۹۴ از مدرسه خود یک گواهی پزشکی دریافت کرد و به سمت ایتالیا و خانواده اش راهی شد.
در سن ۱۵ سالگی وی توانست اولین مقاله علمی خود را با موضوع “بررسی وضعیت اتر در یک میدان مغناطیسی” منتشر کند. ناگفته نماند آلبرت تا پایان عمر خود توانست ۳۰۰ مقالهی علمی دیگر نیز منتشر کند.
در سال ۱۸۹۵ وی در آزمون ورودی مدرسه فدرال پلیتکنیک زوریخ شرکت کرد ولی نتوانست نمره کافی برای ورود به این مدرسه را کسب کند و در این آزمون رد شد. نمرات او در بخش فیزیک و ریاضی عالی بود همین موضوع باعث شد تا خانواده وی با مشورت گرفتن از مدیر مدرسه فدرال پلیتکنیک زوریخ، او را در مدرسه آرگوویان کانتونال واقع در شهر ارو سوئیس ثبت نام کنند.
آلبرت اینشتین در طول سال های ۱۸۹۵ و ۱۸۹۶ در مدرسه آرگوویان کانتونال سوئیس به تحصیل پرداخت. پس از آن وی برای فرار کردن از خدمت سربازی شهروندی خود را در کشور آلمان باطل کرد و شهروندی کشور سوئیس را دریافت کرد.
نمرات آلبرت در مدرسه آرگوویان کانتونال سوئیس قابل قبول بود او در بخش های ریاضی و فیزیک نمره کامل را دریافت کرد همین موضوع باعث شد تا وی بتواند در سن ۱۷ سالگی در مدرسه مورد علاقه خود یعنی مدرسه پلیتکنیک زوریخ ثبت نام کند.
او چهار سال در زوریخ درس خواند در میان این سال ها با دختری صربستانی با نام میلوا ماریچ آشنا شد. آلبرت در سال ۱۹۰۰ توانست مدرک تدریس فیزیک خود را از دانشگاه پلیتکنیک زوریخ دریافت کند.
آلبرت اینشتین دو ازدواج ناموفق داشت. او اولین ازدواج خود را در سال ۱۹۰۳ با میلوا ماریچ به طور رسمی اعلام کرد. این زن یک ریاضیدان صربستانی بود.
آلبرت در اوایل رابطه بسیار شیفته و علاقمند به میلوا بود اما با گذشت زمان همه چیز در رابطه آنها تغییر کرد.. سالها پس از مرگ آلبرت اینشتین یک نامه از او فاش شد که نشان دهنده رفتار سختگیرانه و ظالمه او با همسرش یعنی میلوا بود.
در این نامه آلبرت وظایف میلوا را به او گوش زد کرده بود:
به جزء این لیست، نامهی عجیبی از آلبرت پیدا شد که در آن نوشته شده بود: «تو نباید انتظار هیچ علاقه و مهربانی از من داشته باشی و باید در صورت خواست من به سرعت و بدون اعتراض اتاق خواب یا مطالعه را ترک کنی.»
در سال ۱۹۱۹ میلادی میلوا از آلبرت جدا شد.
آلبرت اینشتین در سال ۱۹۱۷ مبتلا به سرطان شد و السا از او پرستاری میکرد. البته ارتباط تنگاتنگی بین این دو فرد شکل گرفته بود. السا در ۱۸ ژانویه سال ۱۸۶۸ به دنیا آمده بود و تقریبا ۷ سال از آلبرت کوچک تر بود. پدر او رودولف پسر عموی پدری آلبرت بود. داستان اینجا عجیبتر میشود که مادران آنها نیز باهم خواهر بودند، به این صورت که آلبرت و السا دخترخاله و پسرخاله یکدیگر به حساب میآمدند. نابغه جنجالی ما رابطه خود با السا را به تاریکی و سیاهی تشبیه میکرد.
آلبرت اینشتین در سال ۱۹۱۹ به طور رسمی با السا اینشتین ازدواج کرد. در طول این ازدواج اگر چه مدت کوتاهی با علاقه و شیفتگی آلبرت شروع شد، اما بعدها این علاقه کم کم از بین رفت و دیگر علاقهای بین دو زوج برقرار نبود.
به گفته آلبرت اینشتین این ازدواج با زور خانواده و رابطه فامیلی شکل گرفته بود.
آلبرت اینشتین در سال های پایانی زندگی اش هنوز روی تئوریهای خود کار میکرد. او تا لحظات پایانی زندگی اش، شاد و سرحال بود به طوری که یک روز قبل از رفتن به بیمارستان برای سخنرانی هفتمین سالگرد تشکیل دولت اسرائیل خود را آماده میکرد. سرانجام در ۱۸ آوریل ۱۹۵۵ میلادی (۲۸ فروردین ۱۳۳۴ شمسی) بر اثر بیماری آنوریسم درگذشت.
۱. آلبرت اینشتین با سر بزرگ و اندامی چاقی متولد شد این ویژگی ظاهری آنقدر مشهود بود که مادر او، فکر میکرد که آلبرت ناقص به دنیا آمده است. البته بعد از چند ماه سر و بدن او به اندازه طبیعی خود بازگشتند.
۲. آلبرت اینشتین دیرتر از عموم مردم صحبت کردن را آغاز کرد. طبق گفتههای آلبرت او در سن سه سالگی صحبت نکرد و در سنین بالاتر از ۹ سالگی به سختی صحبت میکرد.
۳. در ابتدا حافظهی آلبرت اینشتین به خوبی آنچه گفته میشود نبود. او میتوانست کتابی پر از فرمول و قوانین را حفظ کند اما برای به یادآوری چیزهای معمولی حافظه ضعیفی داشت. از بدترین آنها به یاد نیاوردن تولد اشخاص بود.
۴. او از داستانهای تخیلی و علمی متنفر بود و معتقد بود این داستانها باعث تغییر درک عامه مردم از علم میشود و در عوض توهمی پوچ در مردم شکل می دهد.
مغز آلبرت در سال ۲۰۱۳ توسط دانشمندان چین شرقی در شانگهای و دانشگاه ایالتی فلوریدا در آمریکا مورد بررسی قرار گرفت.
دانشمندان در بررسی مغز آلبرت اینشتین متوجه شدند نیمکره های راست و چپ مغز او تفاوت های زیادی با مغز عموم مردم دارد. بخشی از مغز به نام جسم پینهای در مغز اینشتین بسیار بزرگتر از افراد عادی بود. (جسم پینهای بزرگترین رابط عصبی است که دو نیمکره مغزی را به یکدیگر متصل میکند، در واقع مهمترین راه برای انتقال اطلاعات و ارتباطات بین دو نیمکره راست و چپ مغزی میباشد.)
در ادامه با کلیت تفاوتهای مغزی اینشتین و سایرین آشنا میشویم:
هرکس میتواند به آلبرت انیشتین باور داشته باشد که او دانشمندی خلاق و جسور و طبق تعادل بین باورها اما نه اعتقادات بلکه اعتنا های حریم شخصی افکار خود پیشروی می کرد؟ چگونه! رابطه عاطفی اش و رابطه کلامی اش در زندگی او نقش گرفت.
سادس من نیز حال روی آوردم جمع اطلاعات در سر و ایجاد جرم. اولویت هارا مکان. و موقعیت را زمان تشبیه کنیم . مثال…
جرم یادگیری حقایق با کنجکاوی
همراه است و اگر اولویت آموختن
باشد نیز باید در مکانی آرام در حالت بیرونی یا درونی باشد یا موقعیت کسب اطلاعات محدود زمانی نداشته باشد یا زمان را موقعیت خود فرد هدف مند دانسته باشد چه برای تحلیل و چه تکذیب.
هیچ میدانم …..
که هیچ نمیدانم …
خدایش بیامرزد
به نظرم خلاصه ناقصی بود از سفر ایشون به آمریکا درخلال جنگ جهانی دوم چیزی گفته نشد و از تعداد فرزندانش اطلااتی داده نشد