اشتراک ویژه ورود / ثبت نام

زندگینامه ویلیام کلمت استون، کارآفرین و نویسنده آمریکایی

زندگینامه ویلیام کلمت استون، کارآفرین و نویسنده آمریکایی

تاریخ انتشار: ۶ شهریور ۱۴۰۲

ویلیام کلمنت استون یک نویسنده، کارآفرین و تاجر موفق و خود ساخته آمریکایی بود.

وی چندین دهه پیش با ناپلئون هیل نویسنده برتر نیویورک تایمز ارتباطی صمیمانه برقرار نمود که بعدها این ارتباط تاثیر مثبت بسزایی روی زندگی او گذاشت.

وی اعتقاد راسخ به PMA (نگرش ذهنی مثبت) و تمرینات کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید، داشت.

از او نقل شده است که “یکی از مهمترین روزهای زندگی من روزی بود که در سال ۱۹۳۷ میلادی (۱۳۱۵ شمسی) شروع به خواندن کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید، کردم”.

در این بخش از زندگینامه افراد موفق قصد داریم زندگینامه ویلیام کلمنت استون را مورد بررسی قرار دهیم پس در ادامه با ما در سایت جادوی باور همراه باشید.

تولد و کودکی ویلیام کلمنت استون

تولد و کودکی ویلیام کلمنت استون

ویلیام کلمنت استون (William Clement Stone) در ۴ می ۱۹۰۲ میلادی (۱۳ اردیبهشت ماه ۱۲۸۱ شمسی) در شیکاگو به دنیا آمد.

پدرش در ۳ سالگی وی درگذشت، وی قبل از وفات اش خانواده را به دلیل باخت هایی که در قمار داد فقیر کرد.

در سن ۶ سالگی، او شروع به فروش روزنامه در ساوت ساید شیکاگو نمود، در حالی که مادرش به عنوان خیاط کار می کرد.

در ۱۳ سالگی صاحب دکه روزنامه فروشی خود شد.

وقتی ۱۶ ساله بود، برای کمک به مادرش به آژانس بیمه ای که در دیترویت افتتاح شده بود برای کار رفت.

او از این دفتر به آن دفتر می رفت و با تماس های بی شمار (ویلیام آن ها را “تماس های طلایی” می نامید) برای فروش بیمه تلفات مشتری جذب می نمود.

وی از این راه روزی ۱۰۰ دلار درآمد داشت. همانطور که تا به اینجا حدس زده اید، ویلیام کلمنت استون علاقه زیادی به مطالعه داشت. 

او زمان اوقات فراغت خود را با خواندن کتاب می گذراند. هنگامی که وی داستان های هوراتیو الجر را که در آن پسران فقیر خوب می شوند، را خواند. تحول عظیمی در رفتار و افکار اش به وجود آمد.

زندگی شخصی

ویلیام کلمنت استونن به همراه همسرش جسی ورنا تارسون

در ۱۶ ژوئن ۱۹۲۳ میلادی (۲۵ دی ماه ۱۳۰۱ شمسی) ویلیام کلمنت استونن با جسی ورنا تارسون ازدواج کرد که در ۱۶ سالگی با او آشنا شده بود و قول داده بود در ۲۱ سالگی با یکدیگر ازدواج کنند.

در حال حاضر وی ۱۳ نوه دارد پسر بزرگتر او، در سال ۱۹۸۶ میلادی (۱۳۶۴ شمسی) و دخترش، دونا در سال ۱۹۸۵ میلادی (۱۳۶۳ شمسی) درگذشت.

کمک به موسسات خیریه

ویلیام کلمنت استون، بخشی از پس انداز اش را به یک امپراتوری بیمه اختصاص داد که از ضرر های میلیون دلاری افراد بی بضاعت جلوگیری کند.

همچنین وی به کمپین های ریچارد ام نیکسون پیوست و از این طریق صدها میلیون دلار برای موسسات خیریه جمع آوری نمود.

ویلیام کلمنت استون بیش از ۲ میلیون دلار به کمپین تبلیغاتی ریچارد نیکسون در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۱۹۷۲ میلادی (۱۳۵۰ شمسی) کمک کرد.

بخش عمده ای از کمک های وی به موسسات خیریه به صورت پنهانی و به دور از چشم رسانه ها صورت می گرفت.

این مورد پس از وفات ویلیام کلمنت استون کشف شد، چراکه تراکنش های وی نشان می داد که او به صورت ماهانه به مراکز خیریه کمک های مالی زیادی می نمود.

تفکرات ویلیام کلمنت استون

تفکرات ویلیام کلمنت استون

ویلیام کلمنت استون اعتقاد داشت رفاه و آرامش زندگی اش از طریق مطالعه دو کتاب: ۱. قدرت مثبت اندیشی از نورمن وینسنت پیل  ۲. بیندیشید و ثروتمند شوید از ناپلئون هیل بدست آمده بود.

او بر استفاده از نگرش ذهنی مثبت تاکید داشت.

وی هم برای خودش و هم برای میلیون ها نفری که از طریق کتاب ها و مجلات خودیاری که نورمن وینسنت پیل نوشته، ویرایش و منتشر می کند، انجمنی جهت تبادل دیدگاه ها به راه انداخته بود.

ویلیام کلمنت استون با آقای ناپلئون هیل، نویسنده باتجربه کتاب های الهام بخش، در ایجاد مجموعه ای از سخنرانی ها به نام علم موفقیت P.M.A. (نگرش ذهنی مثبت) و در تاسیس مجله موفقیت نامحدود، یک مجله خلاصه ماهانه همکاری نمود.

در سال ۱۹۶۰ میلادی (۱۳۳۸ شمسی)، این دو فرد کتاب موفقیت از طریق نگرش ذهنی مثبت را نوشتند و منتشر کردند.

سال ۱۹۶۲ میلادی (۱۳۴۰ شمسی)، وی به تنهایی کتاب سیستم موفقیتی که هرگز شکست نمی خورد را نوشت.

در سال ۱۹۶۴ میلادی (۱۳۴۲ شمسی)، او با نورما لی براونینگ برای نوشتن کتاب “سوی دیگر ذهن” همکاری نمود.

روایت های زیادی وجود دارد که نشان می دهد که ویلیام کلمنت استون تلاش می کرد تا به تفکرات و اعمال ایده آل خود که اغلب اعلام می کرد، برسد.

وی اعتقاد داشت آنچه که در ذهن بشر وجود دارد مهم است، نه آنچه که به نمایش گذاشته می شود.

هرگاه احساس می کرد فردی از نظر ذهنی دارای شور و شوقی مضاعف برای کسب موفقیت است از آن فرد به نحوه احسنت در تشکیلات خود استفاده می نمود.

به عنوان مثال، او متوجه شور و شوق مرد جوانی که در حال بریدن چمن های جلوی دفترش بود شد. به همین دلیل به وی پیشنهاد همکاری داد.

پس از چندین سال همکاری در نهایت آن جوان به معاون اجرایی وی تبدیل شد.

راه اندازی شرکت بیمه

کتاب صوتی آرزوی تو دستور توست اثر کوین ترودو

ویلیام کلمنت استون دبیرستان را رها کرد تا روی شغل مد نظر خود یعنی کار در شرکت بیمه تمرکز کند.

هرچند در نهایت به دلیل فشار های مادر اش در دبیرستان مرکزی انجمن مسیحیان مردان جوان در شیکاگو ثبت نام نمود و از آنجا دیپلم خود را دریافت کرد.

وی باقی تحصیلات رسمی خود را که شامل چند دوره حضور در دانشگاه حقوق دیترویت و نورث وسترن بود نیمه کاره رها کرد.

ویلیام کلمنت استون شرکت بیمه ترکیبی آمریکا را از طریق گسترش دائمی آژانس واحدی که در سال ۱۹۲۲ میلادی (۱۳۰۰ شمسی) در شیکاگو ساخت، راه اندازی نمود.

وی تا سال ۱۹۳۰ میلادی (۱۳۰۸ شمسی)، ۱۰۰۰ نماینده در سراسر ایالات متحده جمع آوری نمود که به عنوان نمایندگان شرکت های خسارت دیده بزرگ برای او بیمه می فروختند.

در زمانی که سایر آژانس های بیمه در حال تنوع بودند، آژانس های او خط باریکی از بیمه های حوادث و بیمه عمر را با قیمت پایین به فروش می رساند.

پر فروش ترین نوع بیمه ای که در شعب وی به فروش می رفت یک بیمه شش ماهه در برابر حوادث سفر بود که به قیمت ۳ دلار فروخته می شد.

ویلیام کلمنت استون افرادی را با تحصیلات محدود استخدام می نمود. همچنین از آن ها درخواست می کرد که سطح فروش را حفظ کنند.

به گزارش وال استریت ژورنال، یکی از ۳۵۰۰ نماینده فروش او، ۳۴۰ بیمه شش ماهه در برابر حوادث سفر را در یک روز فروخت.

او شرکت های بیمه دیگری را از طریق “O.P.M” (پول دیگران) خریداری کرد که با “P.M.A” (نگرش ذهنی مثبت) اساس فلسفه موفقیت را تشکیل می داد.

برای مثال، او شرکت تلفات پنسیلوانیا را با وام گرفتن از شرکت اعتباری تجاری بالتیمور، که مالک شرکت بود، خرید.

شرکت ترکیبی او سرانجام در سال ۱۹۸۲ میلادی (۱۳۶۰ شمسی) با گروه بیمه رایان ادغام شد.

این شرکت در سال ۱۹۸۷ میلادی (۱۳۶۵ شمسی) نام خود را به شرکت ایون (Aon Corporation) تغییر داد.

درگذشت ویلیام کلمنت استون

درگذشت ویلیام کلمنت استون

ویلیام کلمنت استون در سال ۱۹۷۹ میلادی (۱۳۵۸ شمسی) درگذشت. 

رئیس جمهور ریچارد نیکسون علاوه بر مراسم ختم ، در مراسم بزرگداشت ویلیام کلمنت استون در سال ۱۹۸۰ میلادی (۱۳۵۸ شمسی) نیز حاضر شد.

جالب است بدانید تا پایان حیات اش، ویلیام کلمنت استون به مثبت اندیشی هایش همچنان ادامه می داد.

بد نیست بدانید…

آقای ویلیام کلمنت استون مردی کوتاه قد با سبیل های نازک مدادی بود، هنگام سخنرانی های الهام بخش که دوست داشت، ظاهری چشمگیر داشته باشد، جلیقه های طرح دار، آویزهای پر زرق و برق می پوشید.

به گفته خودش همیشه سعی می کرد لبخند را در صدایش نگه دارد.

هر گاه که در حال انجام دادن کاری بود و ناخودآگاه حواس اش پرت می شد بلند فریاد می زد: «بینگو!».

او هر روزی که به دفتر کارش می آمد، از کارکنان اش می خواست که همگی با هم فریاد بزنند: من احساس خوشحالی می کنم، من احساس سلامتی می کنم!

همچنین وی جمله ای معروف داشت که مدام می گفت: چند میلیون دلار؟ همه چیز نسبی است…

او درست قبل از انقلاب کوبا سه انبار سیگار کوبایی خرید.

سهولت او با ثروت زیاد همچنین به او اجازه داد بیش از ۲۷۵ میلیون دلار به موسسات خیریه کمک کند که از بیمارستان های سلامت روان گرفته تا انجمن مسیحیان انجیلی و گروه های رفاه جوانان را شامل می شد.

ویلیام کلمنت استون همیشه می گفت: تمام کاری که می خواهم انجام دهم این است که دنیا را تغییر دهم.

ممنونم که تا انتهای این مطلب همراه ما بودید.

دیدگاه‌ها

2 پاسخ به “زندگینامه ویلیام کلمت استون، کارآفرین و نویسنده آمریکایی”

  1. 🤑zahra🤑 گفت:

    من احساس خوشحالی میکنم.
    من احساس سلامتی میکنم.
    من هم مانند ویلیام کلمنت استون یک ثروتمند موفق می شوم.
    خداروشکر
    من هم مانند ویلیام کلمنت استون یک ثروتمند موفق شده ام😊

    🤑zahra🤑🤑zahra🤑
  2. کاربر 24217 گفت:

    او هر روزی که به دفتر کارش می آمد، از کارکنان اش می خواست که همگی با هم فریاد بزنند: من احساس خوشحالی می کنم، من احساس سلامتی می کنم!
    چقدر این کارشون برای اون زمان جالب بود!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

2015 © تمامی حقوق این سایت متعلق به جادوی باور است.
Whatsapp
phone