اشتراک ویژه ورود / ثبت نام

زندگینامه جبران خلیل جبران، بررسی دیدگاه و آثار وی

زندگینامه جبران خلیل جبران، بررسی دیدگاه و آثار وی

تاریخ انتشار: ۲۰ شهریور ۱۴۰۲

جبران خلیل جبران (Gibran Khalil Gibran) مقاله نویس فلسفی، رمان نویس، شاعر و هنرمند برجسته لبنانی است.

خلیل جبران در سال ۱۸۹۵ میلادی (۱۲۷۳ شمسی) به ایالات متحده آمریکا نقل مکان کرد و در معرض جامعه هنری بوستون قرار گرفت.

او در ابتدا فعالیت خود را در زمینه هنر با ترجمه مجله ها، کتاب ها و روزنامه به زبان عربی شروع نمود.

بعدتر به اشعار مثنوی علاقمند شد و فعالیت خود را در این زمینه ادامه داد.

وی پس از نقل مکان به شهر نیویورک، شروع به نوشتن کتاب هایی به زبان انگلیسی کرد. از جمله معروف ترین آثار وی میتوانیم به کتاب پیامبر ۱۹۲۳ میلادی (۱۳۰۱ شمسی) اشاره کنیم.

محبوبیت اثر پیامبر پس از مرگ نویسنده در سال ۱۹۳۱ میلادی (۱۳۰۹ شمسی) به خوبی دوام آورد و او را به سومین شاعر پرفروش تمام دوران تبدیل نمود.

در این بخش از زندگینامه افراد موفق قصد داریم زندگینامه جبران خلیل جبران را مورد بررسی قرار دهیم پس در ادامه با ما در سایت جادوی باور همراه باشید.

تولد و کودکی جبران خلیل جبران

کودکی جبران خلیل جبران

جبران خلیل جبران در تاریخ ۶ ژانویه ۱۸۸۳ میلادی (۱۶ دی ماه ۱۲۶۱ شمسی) در بشاری لبنان به دنیا آمد.

وی در یک خانواده مسیحی مارونی بزرگ شد.

او در دوران نوجوانی بسیار روحیه آرام و حساسی داشت. این احساسات وی از علاقه او به هنر و طبعیت نشات می گرفت.

تحصیلات اولیه جبران خلیل جبران پراکنده بود، او دروس غیر رسمی را از یک پزشک محلی آموخت.

در جستجوی زندگی بهتر، مادر جبران در سال ۱۸۹۵ میلادی (۱۲۷۳ شمسی) پیشنهاد داد که خانواده آنها به بوستون، ماساچوست نقل مکان کنند.

این پیشنهاد مورد تایید سایر اعضای خانواده قرار گرفت. به همین خاطر آنها مقدمات مهاجرت را فراهم کردند و در محله ای از بوستون که به آن محله مهاجران South End نیز گفته می شود ساکن شدند.

خانواده جبران خلیل جبران

جوانی جبران خلیل جبران

خوی جبران یعنی پدر جبران خلیل جبران مردی قوی و محکم با پوست روشن و چشمان آبی بود.

وی با وجود تحصیلات ابتدایی، مهارت اجتماعی بالایی داشت. اگرچه او در روستای خود صاحب یک باغ گردو بود اما از فقر رنج می برد. چراکه درآمد ناچیز او به زودی به خاطر قمار و مشروبات الکلی هدر می رفت.

خوی جبران به عنوان «یکی از قوی ترین مردان» بشاری شناخته می شد و همه از او می ترسیدند، از جمله همسر و فرزندانش.

جبران خلیل جبران در اواخر زندگی خود احساسات خود را نسبت به پدرش ابراز کرد و در عین حال واقعیت خشن این رابطه خودکامه را تعدیل نمود:

من او را به خاطر قدرت، صداقت و درستکاری اش تحسین می کردم. جسارت او برای خودش بودن، صراحت و امتناع از تسلیم شدن بود که او را در نهایت به دردسر انداخت. برای مثال اگر صدها نفر در ارتش او بودند، می توانست با یک کلمه به آن ها فرمان دهد. او میتوانست با هر بیانی از خود بر هر عددی غلبه کند.

با این حال، در حقیقت جبران هرگز با پدر خود احساس نزدیکی نکرده بود. مردی بی محبت که با طبیعت و مهارت های هنری او دشمنی داشت.

از سوی دیگر جبران خلیل جبران همیشه با عمیق ترین احساسات اش، محبت و مهربانی مادرش را تحسین می نمود.

کمیله رحمه، دختر یک روحانی مارونی، زنی لاغر برازنده با رنگ پریدگی جزئی در گونه هایش و سایه ای از مالیخولیا در چشمانش توصیف شده است.

صدای آواز زیبایی داشت و فردی متدین بود.

زمانی که او به سن ازدواج رسید، کمیله را به پسر عموی خود حنا عابدالسلام رحمه دادند.

اما حنا مانند بسیاری از لبنانی های زمان خود به دنبال ثروت به برزیل مهاجرت کرد و در آنجا زنی بیوه و پسری به نام بوتروس (پیتر) را به جا گذاشت.

کمیله جوان بار دوم با خوی جبران ازدواج کرد و یک پسر و دو دختر به نام های جبران، ماریانا و سلطانه به دنیا آورد.

وی بر خلاف شوهر اش بسیار مهربان بود. او برای فرزندان اش احساس جاه طلبی داشت و با وجود تحصیلات غیر رسمی، از هوش و خردی برخوردار بود که تاثیر زیادی بر پسرش جبران نهاد.

کمیله به زبان های عربی و فرانسوی، هنری و موزیکال تسلط داشت. وی، قوه تخیل جبران را به کمک افسانه های عامیانه لبنان و همچنین داستان های دیگر از کتاب مقدس برانگیخت.

ماهیت معنوی او و مراسم عرفانی مارونی که همراه با فرزندان اش شرکت می کرد نیز تاثیر زیادی بر زندگی و کار خلیل جبران داشت.

توسعه هنر

کتاب صوتی آرزوی تو دستور توست اثر کوین ترودو

این نوجوان ۱۳ ساله پس از حضور در اولین محل آموزشی و تحصیلی دوران زندگی اش، جایی که نام شناخته شده اش یعنی خلیل جبران را ثبت نموده بودند، با توانایی هنری اش برجسته شد.

او در مکتب عکاس و ناشر برجسته یعنی فرد هالند دی هدایت آموزش دید.

در واقع فرد هالند دی بود که استعداد جبران خلیل جبران را پرورش داد و او را به جامعه هنری گسترده تری معرفی کرد.

جبران در ۱۵ سالگی برای تحصیل در مدرسه مارونی در بیروت به کشور خود بازگشت. در آنجا به شعر علاقه نشان داد و یک مجله دانشجویی تاسیس نمود.

او در سال ۱۹۰۱ میلادی (۱۲۷۹ شمسی) اندکی پس از مرگ یکی از خواهرانش بر اثر سل به بوستون بازگشت. سال بعد برادر و مادرش نیز از دنیا رفتند.

جبران با حمایت مالی خواهر بازمانده اش که یک خیاط بود، به کار روی هنر خود ادامه داد.

در سال ۱۹۰۴ میلادی (۱۲۸۱ شمسی)، او از نمایشگاهی از طراحی های خود در استودیو دی معروف تر شد و شروع به نوشتن ستون هفتگی برای روزنامه عربی المهاجر کرد.

جبران برای «اشعار منثور» خود، که از آثار سنتی عربی قابل دسترس تر بودند و مضامین تنهایی و از دست دادن ارتباط با طبیعت را بررسی می کردند، طرفدارانی به خود جلب کرد.

او در سال ۱۹۰۵ (۱۲۸۳ شمسی) جزوه ای درباره عشقش به موسیقی منتشر کرد. پس از آن دو مجموعه داستان کوتاه نیز منتشر نمود.

در همین حین، جبران به مری هاسکل، مدیر مدرسه مترقی که دوست و همکار ادبی اش بود، نزدیک تر شد.

او برای ثبت نام در آکادمی جولیان در پاریس و سپس انتقال او به شهر نیویورک در سال ۱۹۱۱ میلادی (۱۲۸۹ شمسی) هزینه زیادی را متقبل شد.

سال های نیویورک جبران خلیل جبران

جبران خلیل جبران

جبران در سال ۱۹۱۲ میلادی (۱۲۹۰ شمسی) با تثبیت خود در محافل هنری نیویورک، رمان الاجنیها المتکاسیرا (بالهای شکسته) را منتشر کرد.

او در اواخر سال ۱۹۱۴ میلادی (۱۲۹۲ شمسی) نمایشگاهی از نقاشی هایش برپا نمود.

اگرچه در آن زمان سبک متاثر از نمادگرایی او در دنیای هنر منسوخ شده بود اما باز نمایشگاه اش از استقبال خوبی از طرف مردم روبرو شد.

پس از آن جبران شروع به نوشتن برای روزنامه عربی الفنون کرد. با شروع جنگ جهانی اول تمایلات ناسیونالیستی بیشتری ابراز نمود.

او به هیئت مدیره روزنامه دیگری به نام «فتات بوستون» پیوست.

در سال ۱۹۲۰ میلادی (۱۲۹۸ شمسی) «الربیطه القلمیه» (پیوند قلم) را تأسیس کرد که انجمنی متشکل از نویسندگان عرب بود.

جبران با کمک مری هاسکل شروع به نوشتن کتاب هایی به زبان انگلیسی نمود.

آنها مجموعه ای از تمثیل ها را با کمک دیوانه ۱۹۱۸ میلادی (۱۲۹۶ شمسی) و پیشرو ۱۹۲۰ میلادی ( ۱۲۹۸ شمسی) تهیه کردند.

او همچنین در سال ۱۹۱۹ میلادی (۱۲۹۷ شمسی) منظومه مواکب و کتاب هنری بیست نگاره را منتشر نمود.

کتاب پیامبر

جبران در سال ۱۹۲۳ میلادی (۱۳۰۱ شمسی) معروف ترین اثر اش به نام پیامبر را منتشر کرد.

این کتاب با محوریت شخصیت المصطفی، مرد مقدسی که قرار است پس از ۱۲ سال تبعید به وطن بازگردد نوشته شد.

بیش از ۲۶ مقاله شاعرانه به موضوعات عشق، غم و مذهب می پردازد.

نظرات محدود متفاوت بود، اما به سرعت اولین نسخه آن به فروش رفت.

پس از آن کتاب پیامبر به فروش خود ادامه داد و اولین طعم شهرت گسترده را به نویسنده آن بخشید.

جبران یکی از افسران انجمن شرق نو در نیویورک شد، که از نویسندگانی مانند برتراند راسل و اچ. جی ولز برای مجله فصلنامه خود می بالید.

در سال ۱۹۲۸ میلادی (۱۳۰۶ شمسی)، او یکی دیگر از کتاب های مشهور خود را به نام عیسی، پسر انسان، که مجموعه ای از تأملات درباره مسیح از سوی افراد تاریخی و خیالی بود، ارائه کرد.

مرگ جبران خلیل جبران

مقبره و یادبود جبران خلیل جبران

جبران خلیل جبران در سال های پایانی حیات اش با اعتیاد به الکل مبارزه می کرد و بیشتر به یک گوشه نشین تبدیل شده بود.

پس از انتشار یکی از آخرین کتاب های تکمیل شده اش به نام خدایان زمین در اوایل سال ۱۹۳۱ میلادی (۱۳۰۹ شمسی) که وارد قفسه ها شد.

وی در ۱۰ آوریل ۱۹۳۱ میلادی (۲۰ فروردین ماه ۱۳۱۰ شمسی) به دلیل سیروز کبدی (یک بیماری کبد) به حیات خود پایان داد.

مدتی بعد از فوت وی، دست نوشته هایش را به یک کتاب با نام سرگردان ۱۹۳۲ میلادی (۱۳۱۰ شمسی) تبدیل کردند.

نبرد قانونی و میراث جبران

جسد جبران در بشاری در صومعه مار سرکیس دفن شد که خیلی زود آنجا را تبدیل به موزه کردند.

با این حال، به دلیل شرطی در وصیت نامه او که حق امتیاز حاصل از فروش کتاب او را به زادگاهش هدایت می کرد، مشکلات حقوقی بالا گرفت.

مردم بشاری که نتوانستند به اجماع بر سر نحوه توزیع پول برسند، درگیر مناقشات تلخی شدند که دهه ها طول کشید. سپس دولت لبنان وارد عمل شد و به این موضوع پایان داد.

در این میان محبوبیت کتاب پیامبر پایدار ماند.

در جنبش ضد فرهنگ دهه ۱۹۶۰ میلادی (۱۳۳۹ شمسی) آمریکا تجدید حیات خاصی پیدا کرد و در مواقعی به فروش ۵۰۰۰ نسخه در هفته رسید.

جبران که اغلب در زمان حیات اش توسط منتقدان طرد می شد، در نهایت پس از ویلیام شکسپیر و فیلسوف چینی لائوتسه، سومین شاعر پرفروش تمام دوران شد.

تا حد زیادی به لطف خاطرات مری هاسکل، زندگینامه نویسان توانستند جزئیات گسترده ای از زندگی این نویسنده قبل از مشهور شدن بدست بیاورند.

دیدگاه‌ها

یک پاسخ به “زندگینامه جبران خلیل جبران، بررسی دیدگاه و آثار وی”

  1. کاربر 25777 گفت:

    جالب بود فقط حیف که آدمهای بزرگی مثل جبران خلیل جبران قدر خودشون رو ندونستن و با اعتیاد خودشون رو به فنا دادن درهرحال برای روح بزرگش آرامش ابدی آرزومندم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

2015 © تمامی حقوق این سایت متعلق به جادوی باور است.
Whatsapp
phone