تاریخ انتشار: ۲۹ فروردین ۱۴۰۲
استیون اسپیلبرگ با نام کامل استیون آلن اسپیلبرگ یک کارگردان، نویسنده و تهیه کننده آمریکایی است.
او یکی از چهره های اصلی سینمای هالیوود می باشد و آثار وی جزو پرفروش ترین فیلم های مدرن تاریخ هستند. همینطور استیون اسپیلبرگ موفق ترین کارگردان طول تاریخ سینما از نظر تجاری است.
او جوایز مختلفی از جمله سه جایزه اسکار، دو جایزه بفتا و چهار جایزه انجمن کارگردانان آمریکا را در رزومه خود دارد. هفت فیلم او توسط کتابخانه کنگره به عنوان “فرهنگی، تاریخی یا زیبایی شناسی مهم” در فهرست ملی فیلم ثبت شده است.
تا اینجا باید متوجه شده باشید که این کارگردان چه آثار درخشانی دارد.
در این بخش از زندگینامه افراد موفق قصد داریم زندگینامه استیون اسپیلبرگ را مورد بررسی قرار دهیم و شما را با آثار او آشنا کنیم. در ادامه با ما در سایت جادوی باور همراه باشید.
محتویات
استیون اسپیلبرگ (Steven Spielberg) در ۱۸ دسامبر ۱۹۴۶ میلادی (۲۷ آذر ۱۳۲۵ شمسی) در سینسیناتی، اوهایو ایالات متحده آمریکا به دنیا آمد.
مادرش، لیا (پوزنر)، یک رستوران دار و پیانیست کنسرت بود و پدرش، آرنولد اسپیلبرگ، یک مهندس برق بود که در توسعه کامپیوترها موثر بود.
خانواده نزدیک او از نظر موقعیتی اصلاحطلب/ارتدوکس یهودی بودند.
پدربزرگ و مادربزرگ اسپیلبرگ از یهودیان اوکراینی بودند که در سینسیناتی در دهه ۱۹۰۰ ساکن شدند. اسپیلبرگ سه خواهر کوچکتر دارد: آن، سو و نانسی.
در سال ۱۹۵۲ میلادی (۱۳۳۱ شمسی)، پس از استخدام پدرش توسط RCA، خانواده او به شهرک هادون، نیوجرسی نقل مکان کردند.
اسپیلبرگ از سال ۱۹۵۳ تا ۱۹۵۷ میلادی (۱۳۳۲ تا ۱۳۳۵ شمسی) در مدرسه عبری در کلاس هایی که توسط خاخام آلبرت ال. لوئیس تدریس می شد، شرکت کرد.
در اوایل سال ۱۹۵۷ میلادی (۱۳۳۵ شمسی)، خانواده به فینیکس، آریزونا نقل مکان کردند.
خانواده او در کنیسه مشغول بودند و دوستان یهودی زیادی داشتند.
او درباره هولوکاست میگوید که والدینش «همیشه در مورد آن صحبت می کردند و بنابراین همیشه در ذهن من بود.» هولوکاست به قتل عام شش میلیون نفر از یهودیان اروپا در جنگ جهانی دوم در سال های ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۵ میلادی (۱۳۲۰ تا ۱۳۲۴ شمسی) میگویند.
یهودستیزی تا جوانی اسپیلبرگ نیز ادامه داشت، او میگوید: «در دبیرستان به من ضربه و لگد می زدند. در آن دوران دو بار بینی من آسیب دید، خون دماغ شدن الان من از همان دوران به یادگار مانده است».
علاقه اسپیلبرگ به فیلم از سنین نوجوانی شروع شد.
در سن ۱۲ سالگی، او اولین فیلم خانگی خود را ساخت: یک قطار خراب اسباب بازی که قطارهای لیونل را درگیر می کند.
در سال ۱۹۵۸ میلادی (۱۳۳۶ شمسی)، او پیشاهنگ شد و با ساختن یک فیلم نه دقیقه ای و ۸ ثانیه ای با نام آخرین جنگ با تفنگ (The Last Gunfight) الزامات نشان شایستگی عکاسی را برآورده کرد.
او در نهایت به مقام پیشاهنگ عقاب دست یافت. اسپیلبرگ از دوربین فیلمبرداری پدرش برای ساخت فیلم های آماتور استفاده می کرد و در هر سفر پیشاهنگی اش آن را همراهی می کرد.
اسپیلبرگ در ۱۳ سالگی یک فیلم جنگی ۴۰ دقیقه ای با عنوان فرار به ناکجاآباد با گروهی از همکلاسی های مدرسه اش ساخت.
این فیلم در یک رقابت سراسری برنده جایزه اول فیلم های نوجوانان شد.
اسپیلبرگ در طول دوران نوجوانی خود و پس از ورود به دبیرستان، حدود پانزده تا بیست فیلم “ماجراجویی” کوتاه ساخت.
در فونیکس، اسپیلبرگ هر شنبه در تئاتر محلی فیلم تماشا می کرد. برخی از فیلم هایی که روی فیلم های استیون اسپیلبرگ اثر گذار بود عبارت اند از:
او اولین فیلم مستقل خود را در سال ۱۹۶۳ میلادی (۱۳۴۲ شمسی) با نام چراغ آتش (Firelight) به مدت ۱۴۰ دقیقه با ژانر ماجراجویی، علمی و تخیلی نوشت و کارگردانی کرد.
هزینه های این فیلم عمدتاً توسط پدرش تأمین می شد که بودجه آن کمتر از ۶۰۰ دلار بود و برای یک شب در یک تئاتر محلی نمایش داده شد.
در تابستان ۱۹۶۴ میلادی (۱۳۴۳ شمسی)، او به عنوان دستیار بدون دستمزد در بخش تحریریه یونیورسال استودیو کار کرد.
استیون اسپیلبرگ علاقه ای به دانشگاه نداشت. او آرزو داشت که فقط یک فیلمساز باشد.
استیون اسپیلبرگ برای مدرسه فیلم دانشگاه کالیفرنیای جنوبی درخواست داد اما به دلیل نمرات متوسطش رد شد.
او پس از رد درخواستش در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا، لانگ بیچ ثبت نام کرد.
اولین کار حرفه ای اسپیلبرگ زمانی اتفاق افتاد که او برای کارگردانی یکی از بخش های قسمت آزمایشی گالری شب در سال ۱۹۶۹ میلادی (۱۳۴۸ شمسی)، نوشته راد سرلینگ و با بازی جوآن کرافورد، استخدام شد.
کرافورد از این فکر که یک تازه وارد جوان و بی تجربه او را کارگردانی می کند، نگران و خشمگین و سپس وحشت زده بود.
اسپیلبرگ سعی کرد همکارانش را با دوربین های فانتزی تحت تاثیر قرار دهد.
اما مشارکت و عملکردش به خوبی مورد استقبال قرار نگرفت، بنابراین اسپیلبرگ یک استراحت کوتاه از استودیو گرفت.
او به همراه نویسندگان دیگر به نوشتن فیلمنامه و سپس کارگردانی اپیزودهای تلویزیونی روی آورد.
از جمله این مجموعه ها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
اگرچه اسپیلبرگ از این کار راضی نبود، اما از این فرصت استفاده کرد تا تکنیک های خود را آزمایش کند و در مورد فیلمسازی بیشتر بیاموزد.
او نقدهای خوبی به دست آورد و تهیه کنندگان را تحت تاثیر قرار داد.
استیون اسپیلبرگ درآمد ثابتی کسب می کرد و به لورل کانیون، لس آنجلس نقل مکان کرد.
یونیورسال بر اساس فیلم های استیون اسپیلبرگ، برای ساخت چهار فیلم تلویزیونی با اسپیلبرگ قرارداد امضا کرد.
اولین مورد فیلم دوئل (Duel) در سال ۱۹۷۱ میلادی (۱۳۵۰ شمسی) بود که از داستان کوتاه ریچارد متسون به همین نام اقتباس شده بود.
داستان فیلم دوئل درباره یک راننده کامیون روانی است که فروشنده ای (دنیس ویور) را در بزرگراه تعقیب می کند.
مدیران اجرایی که تحت تاثیر این فیلم قرار گرفتند تصمیم گرفتند فیلم را در تلویزیون تبلیغ کنند.
نقد ها عمدتاً مثبت بود و یونیورسال از اسپیلبرگ خواست صحنه های بیشتری فیلمبرداری کند تا دوئل بتواند به بازارهای بینالمللی عرضه شود.
چند فیلم دیگر به سرعت به او سپرده شد که عبارت اند از:
از میان فیلم های استیون اسپیلبرگ آرواره ها (Jaws) در سال ۱۹۷۵ میلادی (۱۳۵۴ شمسی)، او را به عنوان یک کارگردان برجسته معرفی کرد و یکی از پردرآمدترین فیلم های تاریخ او بود.
داستان فیلم آرواره ها از این قرار است که یک مبارز روی شیدر به عنوان رئیس پلیس یک شهر تفریحی با کوسه سفید انسان خوار به جدال میپردازد.
ریچارد دریفوس به عنوان زیست شناس دریایی و رابرت شاو به عنوان شکارچی کوسه به او می پیوندند.
این فیلم بسیار مهیج با تحسین روبه رو شد و نامزد جایزه اسکار بهترین فیلم را دریافت کرد همچنین موسیقی متن آن نیز توسط جان ویلیامز برنده اسکار شد.
اسپیلبرگ سپس داستان عرفانی، علمی و تخیلی فیلم برخورد نزدیک از نوع سوم (Close Encounters of the Third Kind ) را در سال ۱۹۷۷ میلادی (۱۳۵۶ شمسی) را نوشت و کارگردانی کرد.
دریفوس به عنوان نقش اصلی این فیلم انتخاب شد و او یکی از بهترین بازی های دوران حرفه ای خود را ارائه کرد.
او به عنوان یک خطدار تلفن که با یک شی پرنده ناشناس روبرو می شود و متعاقباً شیفته یوفو ها می شود ایفای نقش کرد.
برای این فیلم، اسپیلبرگ اولین نامزدی اسکار خود را برای بهترین کارگردانی دریافت کرد.
فیلمبرداری ویلموس زیگموند تنها اسکار این فیلم را به ارمغان آورد،
اگرچه جلوه های ویژه آن نیز مورد تحسین قرار گرفت. اسپیلبرگ به دومین کارگردان تاریخ تبدیل شد که به طور متوالی ۱۰۰ میلیون دلار فروش داشته است.
این کارگردان بزرگ در طول دوران حرفه ای اش علاوه بر نویسندگی و کارگردانی تهیه کنندگی نیز کرده است. در زیر لیستی از فیلم های استیون اسپیلبرگ را می بینید.
استیون اسپیلبرگ در سال ۱۹۸۵ میلادی (۱۳۶۴ شمسی) با مدل و بازیگر آمریکایی با نام ایمی دیویس اروینگ ازدواج کرد.
حاصل این ازدواج یک فرزند دختر با نام ساشا بود که در ۱۴ مه ۱۹۹۰ میلادی (۵۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۹ شمسی) متولد شد. البته ناگفته نماند هنگامیکه ایمی دیویس اروینگ حامله بود از استیون اسپیلبرگ در سال ۱۹۸۹ میلادی (۱۳۶۸ شمسی) جدا شد.
اروینگ ۱۰۰ میلیون دلار هنگام جدایی از استیون اسپیلبرگ دریافت نمود.
استیون اسپیلبرگ در سال ۱۹۹۱ میلادی (۱۳۷۰ شمسی) با کاتلین سو هنزپیشه آمریکایی ازدواج کرد و ازدواج آنان تا امروز ادامه دار بوده است.
The fabelmans زندگی خود را به تصویر کشیده حتماً ببینید
رامین مبینرامین مبینآقای استیون اسپیلبرگ یک اسطوره به تمام معنا در دنیای سینماست، واقعا آثار فوق العاده ای دارند.
نجات سرباز رایان و اگه میتونی منو بگیر از بهترین فیلم هایی بوده که در زندگیم دیدم و این را مدیون ایشون هستم.
جالب بود خصوصا که من آشنایی با این کارگردان نداشتم به اطلاعاتم افزوده شد سپاسسسسسسسسس