تاریخ انتشار: ۱۸ شهریور ۱۴۰۲
وجود افراد کاربلد و حرفه ای در هر رشته و یا زمینه ای باعث پیشرفت آن رشته می شود و به طبع باعث دیده شدن بیشتر آن رشته در نقاط مختلف دنیا خواهد شد.
از جمله افراد برجسته و حرفه ای در زمینه کارگردانی و تهیه کنندگی که باعث دیده شدن بیشتر صنعت فیلم سازی در دنیا شده اند میتوانیم به استنلی کوبریک اشاره نماییم.
استنلی کوبریک از جمله افراد یهودی ای بود که در این زمینه فعالیت می کرد؛ وی اهل کشور آمریکا بود.
او در ساخت فیلم هایش بسیار دقت داشت و به تمامی جزئیات حتی کوچکترین آن ها اهمیت می داد و به آن ها توجه می نمود.
وی معتقد بود که توجه کردن به این جزئیات است که کیفیت فیلم ها را افزایش می دهد و مخاطب را به تماشا کردن و دیدن آن فیلم تشویق و مشتاق می کند.
فیلم های ساخته شده توسط کوبریک معمولا از آثار ادبی اقتباس شده اند. همین موضوع، باعث محبوبیت بیشتر آن فیلم ها در قشر خاصی از افراد شده است.
تمامی مواردی که استنلی کوبریک به آن ها توجه می کرد باعث شده بود تا فیلم های او نزد منتقدان فیلم ها و سریال ها بسیار محبوب و مورد پسند واقع شود و بتواند نظر تمامی منتقدان را به خود جلب کند و امتیاز هایی بالایی را از آن ها کسب نماید.
زندگی کوبریک دارای داستان هایی است که شنیدن آن ها می تواند برای شما مفید بوده باشد.
در این بخش از زندگینامه افراد موفق قصد داریم زندگینامه استنلی کوبریک را به طور کامل مورد بررسی قرار دهیم، پس در ادامه با ما در سایت جادوی باور همراه باشید.
محتویات
استنلی کوبریک (Stanley Kubrick) در سال ۲۶ ژوئیهٔ ۱۹۲۸ میلادی (۴ مرداد ۱۳۰۷ شمسی) متولد شده است، محل تولد او شهر منهتن نیویورک می باشد.
وی اولین فرزند ژاک کوبریک و همسر عزیزش گرترود می باشد.
پدر و مادر او برای دومین بار در سال ۱۹۳۴ میلادی (۱۳۱۳ شمسی) صاحب فرزند می شوند.
آنها دختری به نام باربارا را به دنیا می آورند که خواهری فوق العاده برای استنلی کوبریک بوده است.
پدربزرگ ها و اجداد وی از جمله افراد یهودی بودند که مهاجرت نموده و به اتریش نقل مکان کردند.
در زندگینامه استنلی کوبریک نوشته شده است که پدر وی یعنی ژاک کوبریک یکی از پزشک های موفق و خوب در زمان خودش بوده است و توانسته بود زندگی خوب و آرامی را برای خانواده اش مهیا کند.
در زمانی که وی می خواست به دنیا بیاید محل زندگی والدین او در یکی از آپارتمان هایی که در خیابان کلینتون ۲۱۶۰ در برانکس قرار داشت.
ژاک استنلی به پسرش علاقه زیادی داشت و او را بسیار مورد لطف، محبت و مهربانی های خودش قرار می داد.
پدرش در سن ۱۲ سالگی استنلی، به او شطرنج بازی کردن و قوانینش را آموزش داد و باعث علاقمند شدن فرزندش به این بازی و ورزش فکری شد.
او به گونه ای به شطرنج علاقه پیدا کرد که حتی در بزرگسالی در اوقات فراغت خود را با آن سرگرم می نمود.
هدیه تولد ۱۳ سالگی استنلی کوبریک یک دوربین عکاسی از طرف خانواده اش بود، این هدیه او را به عکاسی علاقمند کرد.
با خواندن زندگینامه استنلی کوبریک متوجه می شویم که داشتن یک خانواده حامی و فوق العاده در تربیت او و پیشرفت اش تاثیر بسزایی داشته است.
با توجه به موارد بیان شده در زندگینامه استنلی کوبریک او در سال هایی که مشغول عکاسی بود با دختری زیبا و جوان به نام توبا متز آشنا شد و با وی ازدواج کرد.
این زوج تصمیم گرفتند برای شروع زندگی مشترک شان به یکی از دهکده هایی که در نیویورک قرار دارد، نقل مکان کنند و در آنجا به زندگی خود ادامه دهند. نام این دهکده، دهکده گرینویچ بود.
در منابعی که تاکنون درباره زندگینامه استنلی کوبریک نوشته شده است، گفته شده که رابطه استنلی و همسرش توبا بعد از اینکه فیلم هراس و هوس ساخته شد، تنش هایی پیدا کرد.
استنلی تصمیم گرفت که از یکی از بهترین دوست های خود در دوران مدرسه و همسرش جدا شود.
با طلاق گرفتن و جدا شدن از توبا او تصمیم می گیرد با یکی از رقصنده های اتریشی که روت سوبوتکا نام دارد ازدواج کند و زندگی جدیدی را با او تشکیل دهد.
در زندگینامه استنلی کوبریک چیز های زیادی در این باره بیان شده اما گفته شده است که یکی از دلایل ازدواج او با این شخص استفاده از این رقصنده در فیلم بوسه قاتل بوده است.
فیلم بوسه قاتل یکی دیگر از فیلم های کوتاه ساخته شده توسط استنلی کوبریک می باشد که مدت زمان آن کمتر از یک ساعت است.
این فیلم او نیز مورد توجه بینندگان و منتقدیت قرار گرفت و داستان جالبی را روایت کرد و به تصویر کشید.
استنلی کوبریک از همسر دوم اش نیز جدا شد و بعد از آن با زنی مهربان به نام کریستین ازدواج نمود.
حاصل ازدواج استنلی و کریستین فرزندانی به نام انیا کوبریک و ویویان کوبریک می باشد که با فاصله یکسال از یکدیگر متولد شده اند.
در زندگینامه استنلی کوبریک بخش زیادی به دوران فیلمسازی این کارگردان معروف و مشهور اختصاص داده شده و در واقع شروع معروفیت و شهرت او را بیان می کند که می تواند درس های زیادی را برای افراد مختلف داشته باشد.
اما شروع فعالیت استنلی کوبریک با تشویق یکی از دوستانش بود.
الکس سینگر دوست استنلی به او پیشنهاد کرده بود فیلمی کوتاه را برای شرکتی به نام مارچ او تایم بسازد.
وی از این پیشنهاد استقبال می کند و با پول های خودش فیلمی را با نام فیلم روز نبرد می سازد.
با وجود اینکه فیلم وی به طور کامل ساخته شده بود اما پخش کننده فیلم از تصمیم خود منصرف می شود و دیگر همکاری اش را با استنلی کوبریک ادامه نمی دهد.
در واقع هیچوقت فیلم روز نبرد استنلی کوبریک از طریق این پخش کننده پخش نشد.
او در رابطه با این اتفاق اینگونه نوشت که این پیشامد هیچگاه مرا نا امید نکرد، پس از این رخداد من این فیلم را به قیمت ۱۰۰ دلار به شرکت دیگری با نام آرکی او فروختم.
بعد از اتفاقات بیان شده در قسمت های قبلی از زندگینامه استنلی کوبریک، او تصمیم می گیرد تا کار خود را در مجله لوک رها کند و به فیلم سازی بپردازد و فیلم دیگری را بسازد.
تلاش های او به ثمر می رسد و او می تواند دومین فیلم مستند خود را با نام کشیش پرنده بسازد.
این بار تمامی هزینه های فیلمسازی بر عهده شرکت آرکی او بود و وی بابت ساخت این فیلم هیچ هزینه ای را پرداخت نکرد.
او سومین فیلم خود را که اولین فیلم رنگی او پس از ساخت دو فیلم سیاه و سفید بود را با نام دریانوردان ساخت.
در حقیقت این فیلم یکی از فیلم های تبلیغاتی رزومه استنلی کوبریک به شمار می رود که ۳۰ دقیقه مدت زمان فیلم می باشد و برای اتحادیه جهانی ملوانان ساخته شده بود.
استنلی کوبریک فیلم های مستند گونه زیادی ساخته است اما تمامی آن آثار از بین رفته اند و تنها فیلم دریانوردان و چند تا از فیلم های کوتاه دیگرش باقی مانده و امروزه در دسترس است.
نویسندگان زندگینامه استنلی کوبریک اینطور بیان کرده اند که استنلی برای ساخت اولین فیلم داستانی خود هیجان زیادی داشت و مرتباً تمامی کار ها را چک می کرد تا به صورت بی نقص و با برنامه پیش بروند و مشکلی در ساخت این فیلم بوجود نیاید.
نام این فیلم هراس و هوس بود که نویسنده داستان، هوارد ساکلر نام داشت و از دوستان استنلی کوبریک بود.
این نویسنده در ابتدا شهرت چندانی نداشت اما با گذشت زمان و نوشتن داستان هایی فوق العاده به شهرت رسید و در میان همگان معروف شد.
داستان این فیلم، قصه گروهی از سرباز ها را روایت می کرد که در یک جنگ خیالی بودند و در پشت خط های دشمن به دام افتاده بودند و راه فرار نداشتند.
این فیلم در همان زمان مورد توجه و استقبال قرار گرفت اما با وجود تمامی این موارد نتوانست با استقبال تجاری روبه رو شود.
با پیشرفت وی و مطرح شدن نام او به عنوان یکی از کارگردانان بزرگ، این فیلم دوباره به نمایش درآمد ولی او این فیلم را اثر یک تازه کار معرفی نمود.
در زندگینامه استنلی کوبریک اینگونه بیان شده است که شخصی به نام الکس سینگر که از سبک فیلم های وی خوشش می آمد و از طرفداران او بود، او را به یکی از تهیه کنندگان جوان معرفی می کند.
آشنایی استنلی کوبریک با این تهیه کننده جوان که جیمز بی هریس نام داشت، باعث خلق آثار زیبایی می شود.
این دو شخص بعد از آشنایی پیوند دوستی در بین شان ایجاد شده و تا پایان حیات شان، این ارتباط قوی و دوستانه به پایان نرسید و قطع نشد.
آنها شرکتی را به نام هریس کوبریک تشکیل دادند و این شرکت تهیه کننده ۳ فیلم بعدی استنلی کوبریک را بر عهده داشت.
این دو دوست، حقوق کتاب شکست اثر لیونل وایت را به طور کامل خریداری کردند. سپس فیلمی با اقتباس از آن ساختند.
در زندگینامه استنلی کوبریک نوشته شده است که وی به همراه جیم تامپسون این کتاب را به داستانی جالب تبدیل کردند.
آن ها این داستان را اینگونه نوشتند که یک مسابقه در حال برگزاری است و سرقتی از آن صورت می گیرد و پایان وحشتناک و غم انگیزی را برای آن در نظر گرفتند و نوشتند.
اولین فیلم حرفه ای استنلی کوبریک فیلم کشتن بود که به خوبی اهداف استنلی را دنبال کرد و بازیگران حرفه ای به خوبی در آن بازی کردند و داستانی را به صورت غیر خطی اجرا نمودند.
تولید و تهیه کنندگی چنین فیلمی باعث شد تا منتقدان نظرشان نسبت به این فیلم جلب شود.
با توجه به موارد نوشته شده در زندگینامه استنلی کوبریک، او پس از اینکه فیلم کشتن را ساخت و مورد توجه همه به ویژه منتقدان قرار گرفت، استودیویی به نام مترو گلدوین مایر به استنلی کوبریک پیشنهاد داد تا یکی از دو فیلم پیشنهادی شان را بسازد.
از میان این دو داستان، او داستان راز های آشکار را انتخاب کرد.
این داستان نوشته یکی از نویسنده های آلمانی بود اما کوبریک و این استودیو قبل از ساختن فیلم باهم به نتیجه نرسیدند.
استنلی کوبریک به علت ساخت فیلم هایی فوق العاده در دوران کاریش جوایزی زیادی را بدست آورد که در ادامه آن ها را برای شما بیان می کنیم.
این موارد از جمله جوایزی هستند که در کارنامه کاری استنلی کوبریک ثبت و یادداشت شده است.
در منابعی که زندگینامه استنلی کوبریک را بیان کرده اند درباره فوت استنلی اینطور نوشته اند که او در سن ۷۰ سالگی پس از فعالیت های زیاد و ساخت فیلم های فراوان در اثر ایست قلبی در کشور انگلستان از دنیا رفت و در سال ۱۹۹۹ میلادی (۱۳۷۸ شمسی) خانواده اش را برای همیشه ترک نمود.
نکات دیگری که در زندگینامه استنلی کوبریک در خصوص علاقمندی ها و زندگی او نوشته شده است به شرح زیر است:
استنلی کوبریک زمانی که نوجوان بود و در حال و هوای آن دوران به سر می برد، علاقه زیادی به موسیقی جاز پیدا نمود. این نوع موسیقی جزو موسیقی های دوست داشتنی و سرگرم کننده برای وی بود.
استنلی دوران کوتاهی را به نوازندگی موسیقی درام مشغول شد.در آن دوران، وی با نواختن موسیقی درام از زندگی خود لذت می برد.
در زندگینامه استنلی کوبریک در رابطه با دوران نوجوانی لش اینگونه نوشته شده است که، هدیه تولد پدرش به استنلی در ۱۳ سالگی عاملی برای پیشرفت پسرش شد و او را به عکاسی رسمی مدرسه در دوران دبیرستان تبدیل کرد.
او با دوربین خود به دبیرستان وارد شد و از مدرسه شروع به عکاسی کردن نمود.
همین موضوع باعث تشویق وی از سوی مدیران و معاونان دبیرستان از او بابت انجام این کار شد و لقب عکاس رسمی مدرسه را به او دادند.
با پایان دوران تحصیل استنلی و فارغ التحصیلی، او تعدادی از عکس هایی را که تا آن زمان با دوربینش گرفته بود را برای مجله ای نیویورکی به نام لوک ارسال نمود.
او در همین حین که عکس های خود را برای مجله لوک ارسال می کرد به بازی کردن شطرنج به صورت حرفه ای نیز مشغول بود.
فروش و ارسال عکس هایش برای مجله لوک او را به یکی از خبرنگاران تمام وقت این مجله تبدیل نمود.
استنلی کوبریک به مدت ۶ سال در این مجله کار کرد.
با عکاسی بی نظیر خود عکس های زیادی را از منظره ها و وقایعی که در آمریکا رخ می داد، ثبت کرد.
در این مقاله تلاش کردیم تا اطلاعاتی را در خصوص زندگینامه استنلی کوبریک برای شما بیان کنیم و شما را با زندگی این کارگردان آمریکایی یهودی آشنا نماییم.
در صورتی که نظری در خصوص بهتر شدن کیفیت و سبک نوشته های مقالات دارید، آن ها را در قسمت های پایینی سایت و در کادری تحت عنوان نظرات کاربران یادداشت کنید.
دیدگاه‌ها