زندگینامه ارسطو اوناسیس کشتی دار معروف یونانی + عکس

تاریخ انتشار: ۱۶ تیر ۱۴۰۱

ارسطو اوناسیس یکی از بزرگترین کشتی داران قرن ۱۹ میلادی بوده که با فعالیت های مختلف و بزرگ خود توانست نام خود را در میان ثروتمند ترین افراد دنیا جای دهد.

در این بخش از زندگینامه افراد موفق، قصد داریم زندگینامه ارسطو اوناسیس را به طور کامل مورد بررسی قرار دهیم؛ پس در ادامه با ما در سایت جادوی باور همراه باشید.

تولد و جوانی ارسطو اوناسیس

اریستوتل ارسطو اوناسیس ملقب به “اَری” در تاریخ ۲۰ ژانویه سال ۱۹۰۶ میلادی (۳۰ دی ۱۲۸۴ شمسی) در یک محله به نام “کارتاش” که در حومه شهر سمورنا (ازمیر کنونی) قرار داشت، به دنیا آمد.

ارسطو فرزند مرد و زنی به نام های “سقراط اوناسیس” و “پنه لوپه” بود.

اَری در ۱۶ سالگی یعنی در سال ۱۹۲۲ میلادی در جریان “فاجعه سمورنا” مجبور شد تا همراه خانواده اش به کشور یونان مهاجرت کند.

سقراط اوناسیس در آن زمان به تجارت تنباکو مشغول بود.

اَری در سال ۱۹۲۳، به علت درگیری های متعدد بر سر مرز های بین یونان و حکومت عثمانی مجبور شد تا به کشور آرژانتین مهاجرت کند.

وی در کشور ارژانتین، مانند پدرش به تجارت توتون و تنباکو مشغول شد و در حین جنگ جهانی دوم، اولین فعالیت های کشتی داری خود را آغاز کرد.

ارسطو با مهاجرت به کشور “موناکو”، با شاهزاده “رینیر سوم” بر سر کنترل اقتصادی کشور از طریق مالکیت بر “SBI” و کازینوی مونت کارلو، به رقابت پرداخت.

وی در دهه ۵۰ میلادی در تلاش بود تا قرار دادی با کشور عربستان سعودی بر سر حمل نقل مواد نفتی ببندد. او همچنین در تجارت شکار نهنگ نیز فعالیت هایی انجام داد.

زندگی ارسطو اوناسیس در آناتولی (یونان)

در جریان مرگ مادر ارسطو و ازدواج دوباره پدرش، وی دارای دو خواهر ناتنی به نام های “کالیروی” و “مروپ”، و یک خواهر تنی به نام “آرتمیس” شد.

در دوره کودکی و نوجوانی ارسطو، پدرش به یک کارآفرین بسیار موفق در زمینه کشتی داری تبدیل شد، به همین دلیل پدر او توانست فرزندان خود را به مدرسه ای معتبر در یونان بفرستد.

بعد از گذشت چند سال، ارسطو از مدرسه “انجیلی” در سن ۱۶ سالگی فارق التحصیل شد. وی بعد از فارق التحصیل شدن میتوانست به چهار زبانِ یونانی، ترکی، اسپانیایی و انگلیسی صحبت کند.

در طی جریان پیروزی متفقین در جنگ جهانی اول و تضعیف حکومت عثمانی، شهر سمورنا توسط حکومت یونان اداره شد و به عبارتی سمورنا عضوی از کشور یونان بود.

این حاکمیت بر سمورنا زیاد ادامه نداشت چون در طی جنگ یونان و ترکیه، این شهر از حکومت یونان جدا شد.

این جنگ ها و درگیری ها بر زندگی ارسطو بسیار تاثیر داشتند زیرا در این جریان ها، دارایی های خانواده اوناسیس نابود، دزدیده و یا به تصاحب حکومت ها در آمدند.

زندگی ارسطو اوناسیس در آرژانتین

ارسطو در سال ۱۹۲۳ میلادی به شهر “بوئنوس آیرس” که پایتخت کشور آرژانتین است رسید و در آنجا زندگی نو و جدید برای خود ساخت.

وی تصمیم گرفت تا به عنوان اولین شغل خود در شرکت تلفنی “British United River Plate” در جایگاه یک اپراتور تلفن مشغول به کار شود.

ارسطو برای کسب تجربه و تلاش برای رسیدن به آرزو و هدف های خود در کنار شغلش، به تحصیل رشته مدیریت بازرگانی مشغول بود.

با گذشت چند سال، او اولین حرکت بزرگ خود را آغاز کرد و تبدیل به یک کار آفرین بزرگ شد. ارسطو اوناسیس با کوشش های بسیار خود موفق شد که یک شرکت واردات صادرات در آرژانتین تاسیس کند، یکی از بزرگ ترین کالا های وارداتی شرکتش، تنباکوی انگلیسی-ترکی بود که با وارد کردن این تنباکو به آرژانتین به ثروت و دارایی های بزرگی رسید.

بالاخره، اَری اولین شرکت تجاری کشتی داری خود را در شهر “وئنوس آیرس” تاسیس کرد.

بعد از رسیدن به سرمایه و دارایی های بیشتر، او کسب و کار خود را جهانی کرد و تجارت خود را به آمریکا انتقال داد. از اینجا بود که تمام دنیا اریستوتل سقراط اوناسیس را شناختند و فهمیدند که او به جمع ثروتمندان دنیا اضافه شده است.

تجارت و کسب و کار

جالب است که بدانیم یکی از قانون های شغلی اریستوتل این بود که هیچ وقت چیزی را نمیفروخت، بلکه همیشه خریدار بود و با دارایی هایش، کارش را توسعه میداد.

۱. تجارت در موناکو

ارسطو در سال ۱۹۵۳ به کشور “موناکو” رفت و با فعالیت های قدرتمندش، اقتصاد آن کشور را در دستان خود گرفت.

او با استفاده از شرکت های صوری “پاناما” خود را از پرداخت مالیات مرخص کرد و از طریق سرمایه جمع شده، مقدار بسیار زیادی از سهام شرکت ملی “SBM” که اصلی ترین شرکت موناکو بود را خریداری کرد.

حاکم موناکو “رینر سوم”، از این سرمایه گزاری بزرگ خبر دار شد و تلاش کرد ارتباط دوستانه ای را با اسطو برقرار کند. ارسطو در تابستان همان سال کنترل ارگان های دولتی و غیر دولتی این کشور را به دست گرفت.

بعد از گذشت مدتی، دولت فرانسه تصمیم گرفت تا موناکو را تحریم کند، این تحریم ها باعث شد تا زمینه “مالیات گریزی” در موناکو از بین برود. (گریزگاه مالیاتی کشوری است که سرمایه گزاران بر بانک ها و شرکت ها کنترل دارند و از مالیات خود را مرخص میکنند.)

در طی این تحریم ها، ارسطو قصد داشت تا با تحریم ها مبارزه کند و کشور را دوباره به یک کشور گریزگاه مالیاتی تبدیل کند ولی رینر سوم قصد داشت تا اقامتگاه و هتل بسازد تا موناکو را تبدیل به یک کشور توریست محور کند.

این اختلاف نظر، دشمنی این دو مرد را در پی داشت، در تنیجه این اخلاف نظر، رینر سوم تصمیم گرفت تعداد سهم های شرکت “SMB” را افزایش دهد تا درصد مالکیت اوناسیس از این شرکت کم شود.

نقشه رینر موفقیت آمیز بود و باعث شد تا اوناسیس کنترل خود را بر موناکو از دست بدهد و این کشور را در سال ۱۹۶۷ میلادی ترک کند.

۲. تجارت در عربستان

در دهه ۵۰ میلادی که میزان اکتشاف و مصرف نفت به بالاترین میزان خود رسیده بود و به عبارتی تجارت نفت بسیار رونق داشت، ارسطو اوناسیس تصمیم گرفت تا با کشور نفت خیز عربستان سعودی قرار دادی برای حمل و نقل نفت کش ها ببنند.

ارسطو اوناسیس در مراحل آخریه برای ثبت قرار داد بود که دولت آمریکا از این قرار داد با خبر شد.

از نظر دولت آمریکا این قرار داد باعث لطمه خوردن به اقتصاد آمریکا میشد. به همین دلیل در سال ۱۹۵۴ آمریکا قانون خاصی در مورد زخایر نفتی عربستان سعودی صادر کرد، در پی این قوانین جدید، قرار داد اوناسیس با شاه عربستان بر به ثبت نرسید.

در نتیجه این اتفاقات آمریکا اریستوتل را به تهمت دزدی از دولت آمریکا در دادگاه خواست و ارسطو مجبور به پرداخت ۷ میلیون دلار خصارت شد.

۳. تجارت شکار نهنگ

یکی از تجارت های بزرک اوناسیس نیز شکار نهنگ بود، در بین سال های ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۶ میلادی اوناسیس ۴.۵ میلیون دلار سود خالصانه از شکار نهنگ به دست آورد.

دولت ها تصمیم گرفته بودند که بر سر تجارت پر سود شکار نهنگ محدودیت هایی قرار دهند تا به محیط زیست آسیبی نرسد. متاسفانه این محدودیت ها و قرار داد ها به نظر ارسطو و هم پیمانانش بی ارزش به نظر می آمد و به آنها توجهی نمیکردند پس به شکار بی رویه خود ادامه دادند.

سرانجام نیروی دریایی کشور “پرو” به کشتی های بزرگ شکاری شک میکنند، در نتیجه نیرو دریایی و هوایی با اجازه از دولت های اصلی، به کشتی های شکاری حمله میکنند و این تجارت میلیون دلاری را از بین میبرند.

ارسطو اوناسیس مجبور شد تا تجارت و دارایی های شکار نهنگ خود را به قیمت ۸.۵ میلیون دلار بفروشد تا خصارت هایی که به دولت ها وارد کرده بود را پرداخت کند.

زندگی خانوادگی ارسطو اوناسیس

اَری دو همسر با نام های “تینا اوناسیس” و “ژاکلین کندی” داشت. ژاکلین همسر سابق رییس جمهور آمریکا “جان اف کندی” بود که بعد از ترور جان، وی با ارسطو اوناسیس ازدواج کرد.

این پیوند بین ژاکلین و ارسطو توجه و دقت بی پایان رسانه ها و مطبوعات را به دنبال داشت، به عبارتی یکی از بزرگ ترین دلیل های معروفیت ارسطو اوناسیس ازدواج او با همسر سابق رییس جمهور آمریکا بود.

یکی دیگر از روابط خاص ارسطو، رابطه اش با خواننده افسانه ای اپرا “ماریا کالاس” بود.

هنگامی که پسر ۲۴ ساله ارسطو در سانحه هوایی جان خود را از دست داد، ارسطو در غم و اندوه بی حد و اندازه ای فرو رفت، در حدی که این غم بر زندگی اقتصادی او هم نیز تاثیر گذاشت.

۱. آتینا لیوانوس

آتینا یا تینا اولین معشوق ارسطو بود. بعد از مدتی رابطه دوستانه آنها تصمیم گرفتند که رابطه خودشان را مستحکم کنند. آنها در تاریخ ۲۸ دسامبر سال ۱۹۴۶ میلادی با یکدیگر پیوند ازدواج  را برقرار کردند. جالب است که بدانید در تاریخ ازدواج، تینا فقط ۱۷ سال داشت و ارسطو ۴۰ سالش بود.

در نتیجه این ازدواج ارسطو صاحب دو فرزند با نام های “اسکندر” و “کریستینا” شد، او به قدری فرزندان خود را دوست داشت که نام دخترش را بر روی کشتی سوپر لوکس خود گذاشت.

تینا این ازدواج را نتیجه حماقت و سنت های قدیمی یونان میدانست و علاقه ای در این رابطه به ارسطو اوناسیس نشان نمیداد. همانطور که پیش بینی میشد این ازدواج مستمر باقی نماند و در ماه ژون سال ۱۹۶۰ میلادی، ارسطو و تینا از هم جدا شدند.

۲. ماریا کالاس

ماریا کالاس یکی از برترین و شناخته شده ترین خواننده های سبک اپرا بود که ملیتی یونانی-آمریکایی داشت.

اونایس و ماری با اینکه هر دو متاهل بودند، رابطه ای طولانی با یکدیگر برقرار کرده بودند و این رابطه سال ها ادامه داشت. اولین ملاقات آنها در سال ۱۹۵۷ میلاد در کشور زیبای ونیز رقم خورد. آنها رابطه ای عاشقانه برای چندین سال با یکدیگر داشتند ولی هیج وقت باهم ازدواج نکردند.

هردوی آنها دو فرد نام دار یونانی تبار بودند. به عبارتی دلیل این رابطه خاص بین آنها معروفیت هردوی آنها بود.

۳. ژاکلین کندی اوناسیس

ژکلین کندی، همسر سابق رییس جمهور آمریکا “جان اف کندی” بود که قبل از ترور همسرش با اوناسیس رابطه ای دوستانه داشت. بعد از مرگ جان، ژکلین تبدیل به زنی بیوه شد و اوناسیس از این فرصت استفاده کرد و او را به همسر خود برگزید.

این پیوند بین ارسطو و ژاکلین، انتقاد و مخالفت بسیار زیاد رسانه ها را به دنبال داشت. این توجه بی حد و اندازه رسانه ها باعث شد که ارسطو به نهایت شهرت برسد. کل دنیا او را به نام مردی که با زن رییس جمهور آمریکا ازدواج کرده بود میشناختند.

البته این ازدواج برای دختر اوناسیس “کریستینا” خیلی نیکو نبود. کریسنیتا از همان اول رابطه، دشمنی خودش را به ژکلین ثابت کرده بود.

بعد از مرگ پسر اوناسیس “اسکندر”، دشمنی کریستینا با ژکلین به حداکثر خود رسید، زیرا کریستینا معتقد بود که ژکلین زنی نحس است که با وارد شدنش به هر خانواده ای، بد شانسی را وارد آن خاندان میکند.

ارث و مرگ اریستوتل اوناسیس

بالاخره بیماری گریبان گیر این مرد قدرتمند شد و او را شکست داد.

وی سال های آخر عمرش به بیماری تنفسی دچار شده بود. در نهایت، اریستوتل اوناسیس در سن ۶۹ سالگی در تاریخ ۱۵ مارسِ سال ۱۹۷۵ میلادی (۲۴ اسفند ۱۳۵۳) در محله اعیان نشین “نویی سور سن” که در شهر پاریس واقع شده بود در گذشت. 

وی در جزیره شخصی خود کنار قبر فرزندش دفن شد. جالب است بدانید ارسطو اوناسیس بعد از مرگ پسرش سازمان خیریه را به اسم پسرش راه اندازی کرد.

بعد از مرگ وی ۴۵ درصد از کل دارایی های اریستوتل به دخترش کریستینا رسید و ثروتی به اندازه ۱۰ میلیون دلار به همسر آخرش ژکلین کندی اوناسیس رسید.