تاریخ انتشار: ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱
چارلز داروین یک زیستشناس و زمینشناس انگلیسی بود. نظریات او در دانش فرگشت یا تکامل باعث شد تا او به دوران اوج خود برسد و مکتبی به اسم داروین راه اندازی شود.
نظریه های او امروزه توسط دانشمندان پذیرفته شده است و یکی از مفاهیم بنیادی دانش به شمار میآید.
در سال ۱۸۳۱ چارلز داروین سفر ۵ ساله و ماجراجویانه ای با کشتی HMS که به نیروی دریایی بریتانیا تعلق داشت تجربه نمود.
او پس از مطالعه و تحقیقات بسیاری که بر روی انواع گونه های حیوانات انجام داد در سال ۱۸۵۹ بالاخره یک کتاب با نام “خاستگاه گونه ها” منتشر نمود.
در این بخش از سایت جادوی باور قصد داریم زندگینامه چارلز داروین را به طور کامل مورد بررسی قرار دهیم.
محتویات
چارلز داروین با نام کامل چارلز رابرت داروین (Charles Robert Darwin) در شهر شروزبری انگلیس در خانواده ای ثروتمند در ۱۲ فوریه ۱۸۰۹ (۲۳ بهمن سال ۱۱۸۷ شمسی) به دنیا آمد.
خانواده داروین صاحب ۶ فرزند بودند که چارلز پنجمین فرزند آنها بود.
زمانی که چارلز تنها ۸ سال سن داشت مادرش (سوزانا وِجوُود داروین) چشم از دنیا فرو بست.
پدر چارلز دکتر رابرت داروین یک پزشک بود و پدربزرگش یک گیاه شناس معروف به نام دکتر اراسموس داروین بود.
هر دو پدربزرگ چارلز داروین از شخصیت های خیلی مهم مدافع لغو برده داری بودند، اراسموس داروین از طرف پدر و جوزایا وجوُود از مادرش بود.
تا حدود زیادی خانواده های داروین و وجوُود مسیحی یونیتارین بودند، با اینکه انگلیکان ها (انگلیکانیسم شاخهای از مسیحیت با مرجعیت کلیسای انگلیس است) را وجوُودها در بین خود پذیرفته بودند.
رابرت داروین، که انسانی آزاد اندیش و متفکر بود، در نوامبر ۱۸۰۹ فرزندش چارلز را به “کلیسای چادانگلیکان”، شورشبری برای غسل تعمید برد ولی چارلز و برادران و خواهرانش به همراه مادرشان برای دعا به کلیسای یونیتارین (یونیتارینیسم یا توحیدگرائی یکی از جنبشهای مذاهب مسیحیت است) می رفتند.
چارلز در سن ۸ سالگی پیش از پیوستن به مدرسه روزانه در سال ۱۸۱۷ که توسط واعظ کلیسا اداره می شد، علاقه بسیاری به تاریخ طبیعی و گردآوری مطالبی در این مورد داشت.
چارلز، مادرش را در ژوئیه همان سال از دست داد.
او نزد برادرش اراسموس که در سپتامبر ۱۸۱۸ برای تحصیل در مدرسه شبانه روزی انگلیس شروزبری شهر مجاور قرار داشت رفت.
چارلز داروین و برادرش اراسموس پس از گذراندن یک سال کارآموزی در نزد پدرشان، برای ادامه تحصیل در رشته پزشکی به “دانشکده پزشکی ادینبرو” رفتند.
دانشگاه ادینبرو یکی از بهترین دانشگاه های انگلستان در آن زمان بود. او به خاطر اینکه تحمل دیدن عمل جراحی را نداشت تحصیل در رشته پزشکی را رها نمود.
چارلز داروین برای آموختن نحوه ساخت تاکسیدرمی در نزد جان ادمونستون (برده سیاه پوست آزاد شده ای که در جنگل های آمازون در آمریکای جنوبی زندگی میکرد) رفت. او روزانه به مدت یک ساعت در ۴۰ جلسه شروع به یادگیری ساخت تاکسیدرمی کرد.
چارلز داروین در سال دوم دانشگاه به “انجمن پلینیان” پیوست، آن ها یک گروه دانشجویی تاریخ طبیعی بودند.
این گروه رادیکال دموکرات دانشجویی که دیدگاه ماتریالیستی داشتند، مفاهیم و معانی مذهبی متداول از علم را به چالش می کشیدند.
چارلز داروین در پژوهش ها کالبد شناسی و چرخه زندگی بی مهرگان دریایی به رابرت ادموند در خور فورث کمک کرد.
پدر داروین همیشه می گفت:
چارلز جز به اسب سواری، تیراندازی، موش ها و سگ ها، اهمیتی به چیز های دیگر نمی دهد، او باعث سرافکندگی خانواده و خودش است.
رابرت داروین بعد از انصراف پسرش چارلز از ادامه تحصیل در رشته پزشکی بسیار ناراحت شد، چارلز را به دانشگاه کمبریج فرستاد تا لیسانسش را به عنوان یه کشیش محلی انگلیکن بگیرد.
به دلیل اینکه داروین در امتحانات پایانی نمرات لازم برای دوره تخصصی را کسب نکرد او را فاقد صلاحیت لازم دانستند. در ماه ژانویه ۱۹۲۸ برای ادامه تحصیل چارلز را به دوره عادی فرستادند.
داروین از سوارکاری و تیراندازی بیشتر از مطالعه لذت می برد و آن ها را بیشتر ترجیح می داد. ویلیام داروین پسر عمویش، چارلز را با نام عاشق دیوانه معرفی کرد.
داروین علاقه زیادی به جمع آوری سوسک داشت. او با شور و اشتیاق این کار انجام می داد، برخی از یافته های او در “کتاب نقاشی های جیمز فرانسیس” که مربوط به حشرات بریتانیا است، چاپ شده اند.
زمانی که چارلز داروین مشغول تحصیل در کالج مسیح بود، پروفسور جان استیونس هنسلو استاد گیاه شناسی به عنوان استاد راهنمایش ظاهر شد.
پروفسور هنسلو، پس از فارغ تحصیلی داروین در سال ۱۸۳۱ به او پیشنهاد داد به کشتی ام اچ اس بی گل در مقام طبیعت شناس ملحق شود.
چارلز داروین سفر ۵ ساله خود به همرا ناخدا رابرت فیتزروی با کشتی ام اچ اس بی گل که به نیروی دریایی بریتانیا تعلق داشت را تجربه کرد.
داروین در طی این سفر دریایی، گونه های مختلفی از جمله گیاهان، پرندگان و فسیل ها را گردآوری و مورد تحقیق و بررسی قرار داد. یکی از اهداف مهم داروین تهیه نقشه های خطوط ساحلی در آمریکای جنوبی و دیگر نقاط اقیانوس آرام بود.
در سال ۱۸۳۶ چارلز داروین پس برگشتن به انگلستان، یافته های خود را تحت عنوان ” ژورنال تحقیقات” به رشته تحریر درآورد.
این سفر موجب شد که دیدگاه داروین نسبت به تاریخ طبیعی متحول شود. این عامل باعث شد داروین نظریه ی انقلابی خود درباره مبدا پیدایش را ارائه کند. نظریه او به طور کلی با دیدگاه غالب آن زمان در تضاد بود.
چارلز داروین با اِما وجوُود دختر خاله اش ازدواج کرد و حاصل این ازدواج ۱۰ فرزند بود. که بعضی از فرزندان آن ها در دوران کودکی جان سپردند.
چارلز داروین درباره نظریه فوق العاده رادیکالش نگران پذیرش عمومی و کلیسا بود. او ۲۰ سال منتظر ماند تا کتاب معروف خود درباره” فرگشت یا تکامل” را به چاپ برساند.
چارلز داروین سرانجام تصمیم به مطرح کردن اثر مشهور خود گرفت و نظریه خود را در سال ۱۸۵۸ در این خصوص در یک گردهمایی با عنوان “نظریه تکامل” قرائت کرد.
سپس “کتاب خاستگاه گونه ها” را در سال ۱۸۵۹ که شرح کاملی از نظریه تکامل در اثر فرآیند انتخاب طبیعی به حساب می آید را منتشر کرد.
عجیب آن بود زمانی که داروین این نظریه را ارائه کرد مورد توجه قرار نگرفت تا زمانی که او کتاب “اصل گونه ها” را منتشر کرد.
در محافل علمی انگلستان انتشار این کتاب باعث برانگیخته شدن خشم و عصبانیت آنها شد.
آثار داروین در واقع (اصل گونه ها به وسیله انتخاب طبیعی) و (حفظ گونه برتر در جنگ بقا) در بین مردم عادی و دانشمندان با گستردگی بسیار زیاد مورد تبادل نظر و بحث قرارگرفت که تا کنون در مورد هیچ اثر منتشر شده علمی نظیر و مانندی نداشته است.
چارلز داروین در این نظریه، تکامل را شرح می دهد که از طریق یک فرآیند با نام (انتخاب طبیعی) گونه ها و موجودات به بقا و زندگی خود ادامه می دهند.
هر کدام از این گونه ها که به بهترین طرز ممکن رشد کرده باشند و با محیط اطراف، خود را تطبیق دهند برای بقا شانس بیشتری دارند.
در سمت دیگر، گونه هایی که نتوانند با محیط اطراف و ساختار طبیعی، خود را مطابقت دهند برای بقا از شانس بسیار پایینی برخوردار هستند و نسلشان منقرض خواهد شد.
انسان نیز نوع تکامل یافته ای از جانوران تک سلولی اولیه می باشد.
در ۱۹ آوریل ۱۸۸۲ چارلز رابرت داروین در داون هاوس انگلستان درگذشت.
علت مرگ داروین را پزشکان نارسایی قلبی و آنژین صدری تشخیص دادند.
اما برخی علت مرگ داروین را بیماری مزمن شاگاس می دانند. زیرا او زمانی که از سفر طولانی خود بازگشت، سردرد و تپش قلب، علائمی از خستگی و اگزما و تهوع داشت که تا آخر عمر همراهش بودند.
بیماری شاگاس یک نوع بیماری انگلی می باشد که نهایتا به نارسایی قلبی منجر می شود.
خانواده داروین تصمیم داشتند، که پس از مرگش او را در روستایی دفن کنند که ۴۰ سال آخر عمرش را در آنجا سپری کرده بود.
ولی کمپینی توسط همکاران و دوستانش تشکیل شد تا مجوزی برای تدفین او در کلیسای وست مینستر لندن بگیرند.
رئیس کلیسا ابتدا مخالفت کرد اما زمانی که مردم و روزنامه ها به این کمپین پیوستند او نیز پذیرفت که داروین را در این کلیسا به خاک بسپارند.
جنازه داروین یک هفته پس از مرگش، در کنار دانشمندان بزرگی نظیر “آیزاک نیوتن و جان هرشل” به خاک سپرده شد.
خب ؛ می دونی _ حداقل عقلش رسیده
......تو چطور ؟
سلام به همه عزیزان
دکتر رامتیندکتر رامتینبعنوان یک متخصص روانشناسی بالینی و معنویت پژوه یقین دارم داروین وتمامی دانشمند ان از انسانها برتر هستند
چون هرگاه انسان اراده کند برای کشف اسرار خلقت و کمک به بشریت تلاش مداوم کند این تصمیم وی موجب خلاقیت و شکوفایی ذهنی و روانی وی میشود و چون در واقع عالم خلقت تابلویی زیبا از آثار خالق هستی هست در نتیجه چنین انسان های کامل انتخاب شدگانالهی و پیام آوران قدرت پروردگار و کاشف اسرار عالم خلقت در تمام اعصار هستند و خوبه
به مقام ارزشمند دانشمندان با ادای احترام رفتار کنیمو
سلام و عرض ادب در واقع داروین یه دیوانه بود که یه سنگ به چاه انداخت که ۱۰۰ تا دانشمندم نتونستن از چاه سنگ رو در بیارن و همه نژاد پرستی و ظلم به آفریقایی ها و جنگ جهانی دوم که با حمله آلمان به لهستان شروع شد همش از زیر سر نظریه داروین درباره قوم برتر شروع میشه
آروینآروینای کاش دنیا هزار تا چارلز داروین داشت😍
بِتُچِفُوضُولبِتُچِفُوضُول