کتاب راز نهایی کوین ترودو سطح ۷ -pdf

توضیحات:

طبق روال گذشته دوره سطح ۷ کوین ترودو هم علاوه بر دوبله و زیر نویس به صورت کتاب در این بخش منتشر شد.توجه داشته باشید که این کتاب بر اساس دوره سطح ۷ شبکه جهانی اطلاعات است که به صورت pdf در این بخش قرار گرفته است.

بخشی از کتاب راز نهایی کوین ترودو

کوین ترودو: در درس استاد موفقیت یک لیست از کارهایی وجود دارد که آنها را هم می توانید برای جذف استرس انجام دهید. هر چیزی مثل یوگا، نفس کشیدن، ورزش کردن، قدم زدن و سونا رفتن کارهای زیادی هست که می توانید انجام دهید.
من هم در این دوران به خصوص آنها را انجام داده ام و همه شان خیلی مفید بوده اند ولی یک تکنیک هست که فکر می کنم اصلی ترین باشد،
زیرا این شمایید که دارید انجامش می دهید شما دارید انرژی را پاک می کنید و این کلید است شما باید آن آدم فعال باشید باید از سمت خودتان بیاید نمی توانی بگذاری یک نفر دیگر انرژی ات را پاک کند.

پس به عنوان مثال اگر استرس داری به آن موانع نگاه می کنی و می گویی بگذار آن انرژی را برایت پاک کنم اشکالی ندارد.
ولی اگر خودت انجام ندهی شما خلقش نکرده ای با اینکه انرژی رفته هنوز تاثیر یکسانی ندارد مگر اینکه خودت انجام بدهی این خیلی مهم است که خودت انجامش دهی.
پس این تکنیک که خیلی تکنیک مهمی هست که انجام دهی این است، یکی ازدلایلی که خیلی احساس وحشتناک و بدی دارد به خاطر این است عواقبش را نمی دانی.

شما در حالت نامطمئنی قرار داری یا ندانستن کلیدش این است که بگویی من این را می دانم وقتی ندانی باید با میزان زیادی استرس و فشار دست و پنجه نرم کنی حقیقتی که مه است این است که وقتی بتوانی با ندانستن کنار بیایی و هیچ استرس و فشاری نداشته باشی به مرحله فوق العاده ای می رسی ولی بیا به این حقیقت اعتراف کنیم که ندانستن باعث استرس و فشار زیادی می شود.

پس راهی که ما این را جذف می کنیم این است که شما باید به طور ذهنی با مشکلت و چالشت یا مسئله ای که نگرانش هستی روبه رو شوی. از مثال به خصوص خودم(کوین ترودو) که با آن سر و کار دارم استفاده می کنم:

پس وقتی این فشار دارد زیاد می شود و دولت با همه منابع کاملش سراغ من می آید من می دانستم که این تا حدودی به یک نتیجه ای می رسد و فشار خیلی زیاد می شود من باید بگویم باشد.
بگذار با چیزی که دارد می آید سراغم روبه رو شوم پس شما باید بخواهید که همه چیز را در ذهنتان به روشنی ببینید و به روشنی با آن روبه رو شوید که شرایط چیست؟

این شماره یک: شما باید بخواهید و باید با شرایط به روشنی روبه رو شوید. و این مهم است زیرا بیشتر مردم تمایل ندارند که روبه رو شوند ما همیشه از روبه رو شدن می ترسیم پس ما در ذهنمان به آن نگاه نمی کنیم به آن فکر نمی کنیم در نظر نمی گیریمش در صورتیکه باید با آن روبه رو شوید وقتی با آن روبه رو شوید عملا دارید چراغ را روشن  و روی ان موضوع میتابانید  وقتی بچه بودید و چراغ خاموش می شد می ترسیدید چراغ را روشن می کنید و دیگر نمی ترسید.

از ندانستن به دانستن ، کوین ترودو

کوین ترودو میگوید پس می توانید این را در ذهنتان انجام دهید باید دقیقا با چالش و شرایطی که با آن دست و پنجه نرم می کنید روبه رو شوید.
حالا در مورد به خصوص من، من با آن روبه رو شدم حالا وقتی می گویم روبه رو شدم، بگذارید معنی اش را به شما بگویم.
باید بدانید و به بدترین حالت ممکن فکر کنید روبه رو شدن یعنی این، پس هیچ کس نمی خواهد به بدترین حالت ممکن فکر کند و من دارم دقیقا برعکس را می گویم که کاملا به بدترین حالت ممکن فکر کنید تا جایی که می توانید بد تصورش کنید پس در مورد به خصوص من گفتم بدترین حالت ممکن چیست؟

پس بدترین حالت ممکن چیست ؟ کوین ترودو

پس بدترین حالت ممکن این است که دولت همه چیزم را بگیرد هر چیزی که در دنیا و موجودیم دارم. فقط برایم دو تا چمدان و چند تا لباس باقی می ماند هیچ چیز دیگری نمی ماند هیچ. صفر می شوم. فقط دو تا چمدان برایم می ماند لباس و چمدان ها هیچ جا برای زندگی ندارم نه ماشینی نه شغلی هیچ پولی نخواهم داشت هیچ حساب بانکی ای و هیچ کارت اعتباری همه اش را می گیرند هیچ چیزی در جیبم نخواهم داشت هیچ غذایی نخواهم داشت.

فقط دو تا چمدان دارم در پیاده را می ایستم و می گویم از اینجا کجا بروم؟ هیچ کارتی ندارم غذایی ندارم فقط دو تا چمدان دارم و چند تا لباس در چمدانم دارم بقیه چیزها کامل از بین رفته اند. همه چیز گرفته شده است همه شرکت ها خانه ها آپارتمان ها اثاثیه ها بالش هم ندارم همه چیز رفته است هیچ لحافی ندارم فنجانم دیگر ندارم فنجان مورد علاقه ام هم رفته است.

هیچ چیز همه اش رفته است همه چیز رفته است این شماره یک بود.

تصویری سازی دوم کوین ترودو

و حالا شماره دو: به مدت ده سال من را به زندان می اندازند به علاوه آنها. پس من به بدترین چیزهایی که می تواند در موقعیت من اتفاق بی افتد فکر می کنم پس اینجا با آن رو به رو شدم و وقتی با آن روبه رو می شوی که بدترین حالت ممکن چیست، فکر می کنی حس خوبی داری نه حس بد. و می خواهی که حس بدی داشته باشی می خواهی تا جایی که می توانی حس منفی داشته باشی چرا؟

چون با احساس کردنش آن را از بین می بری. این روبه رو شدن است این کل مفهوم رو به رو شدن است.
این فرایند می تواند یک یا دو دقیقه طول بکشد قرار نیست ده دقیقه طول بکشد قرار نیست آنقدر طولانی باشد واقعا فقط چند دقیقه کوتاه زمان می برد بعد چه کار می کنید؟

این واقعا اولین قدم است. کوین ترودو

می توانید ده دقیقه یا نیم ساعت صبر کنید و بعد دوباره انجامش دهید و سعی کنید از دفعه قبل حس بدتری داشته باشید و به هر حالت بدتری که ممکن است فکر کنید به این فکر کن که چقدر بد می تواند باشد به این فکر کنید که مثلا در مورد به خصوص من، من باید سعی می کردم یک چیزهایی را در ذهنم خلق می کردم مردم چه می گویند؟ رسانه ها چه می گویند؟ آیا قرار است خجالت زده و شرمسار شوم؟

قرار است حس یک بازنده را داشته باشم؟ قرار است آدم ها را ناامید کنم؟ آیا مردم از من عصبانی می شوند؟ زیرا این اتفاق برایم افتاده است آیا مردم راجع توانایی به ظهور رساندنش سردرگم نمی شوند وقتی این اتفاق دارد برای من می افتد؟ چطور این اتفاق برایش افتاده است؟ مثل این می ماند که یک مرد کاملا سالم سرطان بگیرد نه؟ با عقل جور در نمی آید. پس چطور این چیزها جواب می دهد؟

اگر این اتفاق دارد برایش می افتد آیا من از مسیرم منحرف شده ام؟ ما می دانیم که وقتی آن دو تا چیز که الان به شما توضیح دادم اتفاق می افتند شما را به مسیر درست می آورند. ولی ممکن است برای افرادی که آنقدر تحصیل کرده نیستند سوال پیش بیاید و آنها فرایند را متوجه نمی شوند بعضی وقتها باید بپرید وسط آتش تا بتوانید از آن بیایید بیرون و بروید به سرزمین وعده داده شده.

پس اگر من قرار است به مدت ده سال بروم زندان همه این چیزها چطور قرار است باشد؟ قرار است ترسناک باشد؟ قرار است مشکلی به وجود بیاید؟ همه این احساسات منفی چه احساسی دارد وقتی همه متعلقاتت را که در طول سال ها به دست آوردی از دست بدهید. هر چیزی که کل عمرتان به خاطرش زحمت کشیده اید از بین می رود و محو می شود. و سعی می کنید احساس کنید و دوباره می گویم این براساس تجربه خودت از زندگی است. و من تضمین می کنم که اگر چند ثانیه به شرایطی که سپری کردم فکر کنید و حالا به آن چالشی که خودتان درگیرش هستید برگردید.

برایتان سخت است که حس بدی داشته باشید وقتی به چالش هایتان فکر می کنید می گویید من خوش شانسم هستم.

همه اش همین بود!

ولی سعی کنید حس بدی داشته باشید وقتی به چالش های خودتان فکر می کنید، پس اولین چیزی که باید با آن روبه رو شوید این است،
شما به بدترین حالت ممکن فکر می کنید تا جایی که می توانید بد تصورش کنید و احساس بدی پیدا کنید و وقتی این کار را کردید دوباره انجامش دهید.
سعی کنید بدترین حس را داشته باشید و وقتی این کار را کردید دوباره انجامش دهید و این کار را دو بار و سه بار یا پنج بار در روز انجام دهید هر روز پشت سر هم، وقتی این کار را می کنید دنبال یک اتفاق بگردید.

نتیجه این افکار

اتفاق این است اولا: شما مطلقا هیچ مشکلی با روبه رو شدن با بدترین حال ممکن ندارید از اینکه به ان فکر کنید هم حتی نمی ترسید خب نمی خواهم به آن فکر کنم زیرا حس بدی به من می دهد، پس اگر بگویید باشد می خواهم با بدترین حالت ممکن روبه رو شوم دیگر هیچ مشکلی با روبه رو شدن با آن ندارید می گویید مشکلی نیست و دیگر حستان به بدی قبل نیست و سخت و سخت تر و سخت تر می شود که حس وحشتناکی داشته باشید. پس این اتفاق هایی هست که دنبالش می گردید.

یک شما هیچ مشکلی با روبه رو شدن با آن ندارید و دوما وقتی با آن روبه رو شوید دیگر به اندازه قبل حس بدی ندارید کاهش پیدا کرده است لازم نیست حذف شود فقط کاهش پیدا کرده است دیگر آنقدر حس بدی ندارد هر چه بیشتر این را جارا کنید بهتر می شود زیرا انرژی را خارج می کند و یادت باشد وقتی حس خوبی داشته باشید آنجاست که می توانید خلق کنید وقتی چیزهای خوبی در زندگیتان در جریان است آسان تر می توانید حس خوب داشته باشید.

قسمت جادویش اینجاست که وقتی اتفاق خوبی در زندگیت پیش نمی رود حس خوبی داشته باشید. و باز هم حس خوبی داشته باشید این کلید رسیدن به قدرت است می توانید این عبارت را بنویسید قدرت در طول ضعف کامل می شود قدرت در طول ضعف کامل می شود. کوین ترودو

من (کوین ترودو) نمی توانم به شما بگویم که چه خواسته هایی را در طول این سال ها داشته ام و می خواستم به ظهور برسانم ولی می توانم شرایطی را که الان دارم تجربه می کنم را به شما بگویم این دقیقا چیزی است که خلق کرده بودم.
این دقیقا چیزی بود که می خواستم. این دقیقا چیزی است که به آن نیاز داشتم تا من را به جایی که می خواستم بروم برساند. من را به جایی می برد که خودم خواستم باشم من جاده ای را که قرار بود من را به آنجا ببرند می شناسم.

اگر در دوران قدیم می خواستی از اقیانوس اطلس به اقیانوس آرام بروید کانال پاناما وجود نداشت باید از تنگه ماژلان که آن پایین در آمریکای جنوبی قرار دارد رد می شدی که فوق العاده خطرناک است صخره ها و طوفان ها آب و هوا شکستگی کشتی سفر خطرناکی است ولی راه رسیدن به اقیانوس آرام هست این راهش است این راهی هست که باید بروی بعضی وقتها برای رسیدن به سرزمین وعده ها باید از وسط آتش رد شوی و وقتی واردش می شوی  قدرتی که رشد پیدا می کند تو را صد برابر قدرتمندتر از قبل سفر می کند پس باید در ذهنت با آن روبه رو شوی و اجرایش کنی این اولین قدم در این فرایند است.

برای رسیدن به سرزمین وعده ها باید از وسط آتش رد شوی کوین ترودو

قدم بعدی

کوین ترودو: قدم بعدی در این فرایند این است که وقتی دارید به مشکلتان نگاه می کنید فکر کنید به مشکلات بدتری که مردم با آن سر و کار دارند فکر کنید.
اینجاست که من وارد می شوم پس می توانید فقط به من فکر کنید حالا وقتی به چالش های خودم فکر می کنم باید بفهمید که چون من این فرایند را انجام داده ام وقتی که مثلا فکر می کنم فردا منظورم این است که به آن فکر کنید یک لحظه فردا، شما به دادگاه می روید شما را می برند بازداشتگاه و هیچ ایده ای ندارید که چقدر قرار است آنجا بمانید ممکن است یک روز باشد ممکن است هفته ها و ماه ها طول بکشد هیچ اطلاعی ندارید یک اردو یا باشگاه برون شهری نیست شما در مرکز بازپروری هستید و به شما دستبند زده شده است و آن لباس نارنجی را پوشیده اید.

با یک عالم آدم ترسناک که باید آنجا باشند پس به آن فکر کنید و اینکه چه حسی پیدا می کنید حالا بگذارید به شما توضیح دهم وقتی من به آن فکر می کنم می دانید چه حسی دارم؟ از اینکه آنقدر هم بد نیست حس قدردانی و سپاسگذاری دارم زیرا دارم به همه چیزهایی که مردم پشت سرگذاشته اند فکر می کنم که خیلی بدتر است.

می گویم مرد خیلی آسان بود دیگر به چه می توانم فکر کنم؟

داستان ارسطو اوناسیس از زبان کوین ترودو

داشتم به ارسطو اوناسیس فکر می کردم که یک میلیونر بود و یکی از ثروتمندترین آدم های ترکیه و وقتی جنگ جهانی شد او را از خانه اش بیرون کشیدند و کتکش زدند خانه اش را گرفتند شرکت و همه دارایی اش را گرفتند همه چیزش را، او حتی چمدان هم نداشت انداختنش زندان و ماه ها فقط یک دست لباس تنش بود.

کوین ترودو تاکید میکند : من قرار نیست فقط یک دست لباس بپوشم و این یک زندان چندش آور است با بیماری اسهال خونی و کثیفی که هیچ آب یا دستشویی هم ندارد به همه آن مدفوع و ادراری که باید رویشان می خوابید فکر کنید. و طبق یک برنامه مشخصی هم کتکش می زدند و بعد آمد بیرون بدون هیچ او روی یک کشتی کار می کرد تا بتواند به آرژانتین برود و هفت سال بعد تبدیل به یکی از ثروتمند ترین مردهای جهان شد حالا به این فکر کن که مردم چه کشیده اند به مردم در جنگ فکر کنید که شغل و خانه هایشان به خاطر بمب از بین رفته است یا عزیزانشان را از دست داده اند یا عضای بدنشان را از دست داده اند به این فکر کن مردم چه کشیده اند و جان سالم به در برده اند.