عید سعید غدیر خم مبارک، با کد ghadir از 25 درصد تخفیف بهرمند شوید.
تاریخ انتشار: ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
هاوارد شولتز کارآفرینی آمریکایی تبار می‌باشد که بیش از همه با دوره‌های فعالیتش در سمت‌های مدیریتی استارباکس در کشور آمریکا و در جهان شناخته می‌شود.
وی در گذشته مالک سیاتل سوپرسونیکس (Seattle SuperSonics) بود. در همان مقطع در هیئت مدیره‌ی اسکوئر (Square) نیز فعالیت می‌نمود.
در سال ۱۹۹۸ میلادی (۱۳۷۶ شمسی) هاوارد شولتز با همکاری دن لویتان شرکتی سرمایه گذاری به نام ماورن (Maveron) را تأسیس نمود.
مجموعه‌ی فعالیت‌های این کارآفرین بزرگ و مشهور را در فهرست ثروتمند‌ترین شهروندان کشور آمریکا نیز قرار داد که البته، با سرمایه‌ای نزدیک به سه میلیارد دلار فاصله‌ی بسیاری با بزرگانی از جمله جف بزوس دارد.
هاوارد شولتز توانست در دو دوره در مقام رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل استارباکس فعالیت کند.
دوره‌ی اول او از سال ۱۹۸۶ تا ۲۰۰۰ میلادی ( ۱۳۷۸ الی ۱۳۶۴ شمسی) دوره‌ی بعدی او از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۸ میلادی (۱۳۹۶ الی ۱۳۹۵ شمسی) طول کشید.
در ژوئن سال ۲۰۱۸ میلادی (۱۳۹۷ شمسی) هاوارد شولتز بالاخره با سمت ریاست هیئت مدیره بازنشسته شد.
او در کنار کارآفرینی و تجارت، فعالیت‌های سیاسی متعددی نیز انجام می‌داد و اخیرا هم اعلام کرده است که برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ میلادی (۱۳۹۸ شمسی) آمریکا نیز قصد دارد کاندید شود.
در این بخش از زندگینامه افراد موفق قصد داریم توضیحات گسترده‌تری را در رابطه با زندگینامه هاوارد شولتز برای شما مخاطبان و علاقه‌مندان عزیز شرح دهیم. پس در ادامه با ما در سایت جادوی باور همراه باشید.
محتویات
هاوارد شولتز (Howard Schultz) در ۱۹ ژوئن ۱۹۵۳ میلادی (۲۹ خرداد ۱۳۳۲ شمسی) در شهر بروکلین نیویورک چشم به جهان گشود.
پدر هاوارد، فِرِد شولتز، سربازی بازنشسته بود که بعد از گذشت مدتی به رانندگی ماشین سنگین و کامیون روی آورد.
مادر هاوارد، الین نام داشت؛ با وجود اینکه وی پا به پای همسرش مشغول به کار بود اما خانواده هاروارد از نظر مالی تحت فشار بودند.
آنها دارای سه فرزند بودند و تمامی تلاششان را می‌کردند تا آینده‌ای روشن و مناسب برای فرزندانشان رقم بزنند.
شاید پدر مادر او هیچ وقت تصور نمی‌کردند که یکی از پسرانشان به کارآفرینی بزرگ در کشور آمریکا تبدیل شود.
هاوارد شولتز کودکی‌اش را در مناطق فقیرنشین شهر نیویورک گذراند.
در این محلات، امکاناتی به جز زمین‌های بازی بسکتبال وجود نداشت.
خانواده‌های که در آن مناطق زندگی می‌کردند بسیار فقیر و تنگدست بودند و آینده‌ی روشنی برای فرزندانشان وجود نداشت.
هاوارد شولتز همیشه می‌دانست که شکستن باور فقر و رسیدن به موفقیت‌های او، چه سختی‌هایی برای خود و خانواده‌اش دارد.
به هر حال، رؤیای ثروتمند شدن او برایش همیشه قوی‌تر از هر چیزی بود که مانع‌اش می‌شد.
یکی از دیگر دلایل مهمی که موجب شد تا هاوارد شولتز با دید بهتر و دیگری به زندگی خود نگاه کند شرایط پدرش بود.
چراکه هاوارد وقتی پدرش را می‌دید که برای داشتن یک شغل باید چه سختی و مشکلاتی را تحمل کند همیشه به فکر این می‌افتاد تا خودش بتواند با تلاش خود این شرایط سخت را برای خود و خانواده‌اش تغییر دهد.
وقتی که وی هفت ساله بود پدر او بر اثر سانحه تصادفی بد و وحشتناک پایش دچار شکستگی شد.
به این دلیل خانواده او که بیمه درمانی و تکمیلی معتبری نیز نداشتند نتوانستند پدرشان را به دکتر ببرند.
اتفاقاتی که برای او و خانواده‌اش پیش آمد تاثیر بسیار زیادی بر روی روحیه هاوارد شولتز گذاشت به طوری که او در دفتر خاطرات خود درباره این بخش از زمان زندگی خود می‌نویسد که پدرم را مشاهده می‌کردم که اعتماد به نفس و کرامت انسانی خود را از دست می‌دهد.
به احتمال زیاد دلیل اصلی آن رفتارهای دیگران است.
آنان با پدرم همچون کارگری عادی رفتار می‌کردند.
هاوارد شولتز برای تامین هزینه‌های زندگی خانواده و خود از همان کودکی‌اش وارد چرخه کار زندگی شد.
او در سن ۱۲ سالگی‌اش در یک روزنامه فروشی کار کرد و بعد از گذشت مدتی آن را رها نمود و در یک کافه مشغول به کار شد تا بتواند هزینه‌های متنوع زندگی خود و خانواده‌اش را تامین کند.
همچنین هاوارد شولتز در سن ۱۶ سالگی برای داشتن پول بیشتر و کسب درآمد زیاد در یک فروشگاه خز و چرم به کارگری پذیرفته شد.
کار کردن با خز و چرم برای او بسیار دشوار بود. او این مسئولیت مشکل و سخت را بر عهده گرفت و توانست به خوبی کار خود را در این حیطه انجام دهد و توانست معنای واقعی مسئولیت پذیری را در خانواده و خود درک کند.
البته همین سختی‌های کار و زندکی او بودند که موجب شدند تا هاوارد شولتز به دنبال رسیدن به موفقیت‌های بزرگ در زندگی شود.
همگی این سختی‌های کاری که هاوارد شولتز در زندگی شخصی‌اش تحمل می‌کرد، چه از لحاظ فیزیکی و چه از لحظه جسمی و بدنی بر روی او و روحیاتش تاثیر گذاشته بود.
به همین دلیل هاوارد شولتز دارای بدنی ورزیده و خوب بود.
او به علت اینکه در ورزش‌هایی همچون ورزش بسکتبال و فوتبال استعداد درخشانی داشت بود موفق شد از طریق ورزش، بورسیه دانشگاه میشیگان (Norther Michigan) را کسب کند و در آنجا به باقی تحصیل خود ادامه دهد.
او با موفقیتی کامل توانست در سال ۱۹۷۵ میلادی (۱۳۵۳ شمسی) از همین دانشگاه مدرک کارشناسی ارتباطات را دریافت کند.
به دلیل کار و تحصیل همزمان در زندگینامه هاوارد شولتز، در جهان او را همواره مردی با موفقیت و پشتکار بسیار یاد می‌کنند.
او با ورودش به دنیای تخصص‌اش، موفقیت بزرگی را برای خود و خانواده‌اش رقم زد.
هاوارد بعد از اینکه از دانشگاه میشیگان فارغ‌التحصیل شد، به عنوان یک مدیر فروش در شرکتی به نام زیراکس مشغول به کار شد.
وی بعد از گذشت مدتی این کار را بنا به دلایلی که خود می‌دانست کنار گذاشت و به عنوان یک فروشنده در شرکتی به نام Homaplast شروع به کار کرد.
این شرکت سوئدی در زمینه فروش لوازم خانگی فعالیت می‌نمود اما هاوارد شولتز توانست با استعداد و لیاقت خود خیلی زود خود را در این شرکت نشان دهد و موفقیت خود را برای آنها به نمایش بگذارد.
هاوارد بعد از گذشت مدت کوتاهی به عنوان یک مدیر فروش در این شرکت منتخب شد که می‌توان این مرحله را در زندگینامه هاوارد شولتز از مهم‌ترین قسمت‌های آن دانست که موحب شد آینده وی تغییر کند.
هاوارد شولتز در این میان متوجه شد که استارباکس که یک شرکت طبخ قهوه است، آسیاب‌های خود را از این شرکت تهیه و خریداری می‌کند.
هاوارد شولتز در این بین دانست که استار باکس با اینکه یک شرکت کوچک در سیاتل محسوب می‌شود اما هر ماه و هر روز نیاز به تعداد خرید‌های دستگاه آسیاب خود از این شرکت بیشتر می‌شود.
به همین دلیل او برای دیدار مدیران شرکت استار باکس که زو سیگل، جری بالدوین و گوردون بوکر بودند، به سیاتل رفت.
البته در این میان وی متوجه شد صاحبان شرکت استار باکس در سیاتل دوستان قدیمی او نیز در دانشگاه بودند.
به همین علت هاوارد توانست به سهولت زمان ملاقات خود را با آنان مشخص نماید.
وی در تعریف خاطرات خود این گونه می‌گوید که هیچ وقت زمانی را که برای اولین بار برای دیدار با استار باکس به سیاتل رفتم را فراموش نخواهم کرد. درست وقتی که این شرکت به مدت ۱۰ سال سابقه فعالیت داشت و خارج از سیاتل نیز شعبات دیگر نداشت.
در قسمت زندگینامه هاوارد شولتز درباره اولین دیدار خود با استار باکس این گونه بیان کرده است که هنگامی که برای بار اول وارد فروشگاه استار باکس شدم، انگار در خانه‌ی شخصی خودم بودم.
توضیحش بسیار سخت است، اما من می دانستم که در مکانی خاصی قرار گرفته‌ام، محصول آنها به طوری با من صحبت می کرد که من خود را جزئی از آنها می‌دانستم.
من در طول زندگی‌ام هیچوقت یک فنجان قهوه خوب و مناسب نخورده بودم.
در ملاقاتی که با بنیان گذاران شرکت استار باکس داشتم، برای اولین بار طعم واقعی یک قهوه خوب و مناسب را چشیدم.
من بعد از بیرون آمدن از شرکت استار باکس به خود گفتم که باید به هر قیمتی که هست من نیز جزئی از کارکنان این شرکت شوم، چرا که من موفقیت و پیشرفت را در آینده آن مشاهده کردم.
درست بعد از گذشت یک سال از بازدید هاوارد شولتز از استار باکس و تماس‌های متعدد و مکرر آن با مدیران این شرکت و ثابت کردن اینکه او می‌تواند از راه‌های متفاوت به رشد و پیشرفت این شرکت قهوه کمک کند و کسب و کار آنها را تا حد زیادی پر رونق کند، توانست نظر مثبت مدیران این شرکت قهوه را به خود جلب کند و به کار کردن در این شرکت مشغول شود.
هاوارد شولتز هنگامی که در این شرکت قهوه مشغول به کار کردن شد حقوقی برابر نصف حقوق قبلی خود را از مدیران دریافت می‌کرد.
اما نگرش و نیز همچنین ذهنیت آن که می‌تواند در این کار موفق شود دلیل خوبی برای آن بود تا در این شرکت کار کند.
سفری هاوارد در سال ۱۹۸۳ میلادی (۱۳۶۱ شمسی) به شهر میلان را می‌توان از مهم‌ترین اتفاق کاری او در شرکت استار باکس دانست.
این امر سبب تغییر نگرش هاوارد شولتز نسبت به صنعت قهوه و نیز همچنین راه‌های کسب درآمد بیشتر و زیاد از آن شد.
او هنگامی که در کشور ایتالیا بود فهمید که کافی شاپ‌های این کشور علاوه بر فروش قهوه به ارائه انواع نوشیدنی‌های دیگر از خانواده قهوه نیز می‌پردازند.
وی دید که در کشور ایتالیا حدود ۲ هزار کافی‌شاپ وجود دارد که در آنها نیز مکان‌های مخصوص و ویژه‌ای برای استراحت و ملاقات‌های خانوادگی و دوستانه هستند.
به همین دلیل این ایده به ذهن هاوارد خطور کرد که شرکت استار باکس باید علاوه بر فروش قهوه، دست به ارائه انواع نوشیدنی‌های دیگر نیز بزند تا بتواند از این روش به سود بیشتر و زیادتری دست پیدا کند.
هاوارد بعد از سفر یک هفته‌ای خود از کشور ایتالیا به شرکت استار باکس بازگشت و ایده سرو انواع نوشیدنی‌های متنوع به غیر از قهوه را با مدیران آن شرکت در بازگو کرد.
این ایده او چندان با خواسته آنها مطابقت نداشت به همین خاطر آنها ایده گسترش کار خود را توسط هاوارد رد کردند.
اما با اصرار‌های هاوارد شولتز مدیران این شرکت تصمیم گرفتند تا یک کافی‌شاپ مدرن را با سرو انواع نوشیدنی‌های دیگر تاسیس کنند.
به این دلیل آنها در همان سال اول با موفقیت توانستند که با استفاده از دستور ساخت لاته و کاپوچینو که هاوارد شولتز از سفر خود به ایتالیا همراه خود آورده بود به سود سه برابری خود از این طریق دست پیدا کنند.
اما هاوارد شولتز به دنبال تحقق رویای بزرگ خود نیز بود تا بتواند به عرضه قهوه فروشگاهی با کیفیت بالا و ارزان به همگی مردم بپردازد به این خاطر او این کار خود را کنار گذاشت.
از دیگر قسمت موفقیت و زندگینامه هاوارد شولتز می‌توان به همکاری بیل گیتس با او پرداخت.
بیل گیتس موسس مایکروسافت است. او را می‌توان اولین سرمایه گذاری دانست که در این راه توانست به هاوارد شولتز کمک کند، تا او بتواند به هدف خود برسد.
از اولین اقدام او می‌توان به کافی شاپ‌های استار باکس پرداخت که موجب تغییر جایگاه باریستا‌هایی شد که به طبخ و دم کردن قهوه تازه، برای مشتریان مشغول بودند.
او برای انجام این کار به کشور ایتالیا رفت و از چگونگی رفتار باریستاهای ایتالیایی با مشتریان خود ویدئو گرفت.
هاوارد شولتز این فیلم‌ها را به کارمندان خود نشان داد تا آنها بتوانند با الگو برداری از باریستاهای ایتالیایی بتوانند بهترین خدمات ممکن را به مشتریان خود ارائه دهند.
وی بعد از تغییرات اساسی و مهمی که در استار باکس‌ها به وجود آورد در سال ۲۰۰۰ میلادی (۱۳۷۸ شمسی) از کار خود یعنی مدیر ارشد اجرایی این شرکت استعفا داد.
اما در سال ۲۰۰۸ میلادی (۱۳۸۶ شمسی) به علت مشکلات اقتصادی که در شرکت استار باکس پدید آمد دوباره به عنوان رئیس آن منتخب شد و تا سال ۲۰۱۸ (۱۳۹۸ شمسی) این مسئولیت مهم را بر عهده گرفت و بعد از گذشت مدتی از آن خود را بازنشسته اعلام کرد.
دیدگاه‌ها