به مناسبت فرا رسیدن نوروز باستانی، با استفاده از کد eyd از 25% تخفیف بهرمند شوید. نورزتان پیروز

اشتراک ویژه ورود / ثبت نام

زندگینامه پائولو کوئیلو نویسنده کیمیاگر

زندگینامه پائولو کوئیلو نویسنده کیمیاگر

تاریخ انتشار: ۲۲ دی ۱۴۰۱

پائولو کوئیلو متولد ۲۴ اوت ۱۹۴۷ در ریو دو ژانیرو، مرد ۷۱ ساله نویسندگی برزیل است.

رمان‌هایی که پائولو کوئیلو نوشته است، نه تنها در بین مردم برزیل بلکه میان جهانیان معروف است.
او از سال ۲۰۰۷ به عنوان سفیر صلح سازمان ملل در موضوع فقر و گفت‌و‌گوی بین فرهنگی است.

پائولو در بین مردم از محبوبیت بسیاری برخوردار است. مخاطبان او از ۱۵۰ کشور مختلف جهان، کتاب‌های شگفت انگیز او را مانند کتاب کیمیاگر می‌خوانند و سخنانش را دنبال می‌کنند؛
کتاب‌های نوشته شده به دست پائولو کوئیلو همواره جزو پرفروش‌ترین‌ها بوده‌اند به طوری که تا کنون به ۵۶ زبان مختلف جهان ترجمه شده‌اند.

در جوانی آنگاه که رویاهایمان با تمام قدرت در ما شعله ورند، خیلی شجاعیم، اما هنوز راه مبارزه را نمی دانیم. وقتی پس از زحمات فراوان مبارزه را می آموزیم، دیگر شجاعت آن را نداریم.

زندگی شخصی پائولو کوئیلو

زندگی شخصی پائولو کوئیلو

 

خانواده‌ای که پائولو{ Paulo Coelho}در آن متولد شد از طبقه متوسط بود.

پدرو به عنوان پدر خانواده کوئیلو مهندس و مادرش خانه‌دار بود. اولین جرقه‌ی علاقه به نویسندگی پائولو کوئیلو در دوران مدرسه شکل گرفت؛ زمانی که در مدرسه «مسیحی‌های سن ایگناسیو» در رویو دو ژانیرو تحصیل می‌کرد و در میان آموزش‌های سخت و خشک مذهبی، علاقه‌ای به نویسندگی پیدا کرد.

او در مسابقه شعر مدرسه شرکت کرد و اولین جایزه خود را در صنعت ادبی بدست آورد. پس از مدتی پائولو کوئیلو با کتاب «مدار راس السرطان» هنری میلر آشنا شد. این کتاب علاقه او به نویسندگی و نگارش را به شدت بالا برد. خانواده او دوست داشتند که پائولو کوئیلو مهندس شود و سعی می‌کردند تا علاقه وی به نویسندگی را از بین ببرند؛ در اینجا بود که پائولو کوئیلو شروع به شکستن هنجارهای خانوادگی کرد.

 

هنجارشکنی پائولو کوئیلو باعث شد تا پدرش او را به بیمارستان روانی بسپارد. او تا ۱۷ سالگی دو بار به بیمارستان روانی منتقل شد؛ به طوری که درمان‌های الکترو شوک انجام شده روی او، تاثیرات مخربی بر بدن وی گذاشت. پس از مدتی از بیمارستان مرخص شد و پدر و مادر پائولو کوئیلو قول دادند که دیگر او را به بیمارستان روانی نخواهند فرستاد.

 

در این هنگام که به روزنامه‌نگاری مشغول بود، با یک گروه تئاتر آشنا شد. متاسفانه در آن زمان مردم عادی و طبقه متوسط جامعه، تئاتر را به عنوان سرچشمه فساد اخلاقی می‌شمردند؛ همین امر سبب شد تا خانواده‌اش به این بهانه، پائولو کوئیلو را برای بار سوم به بیمارستان روانی بفرستد. پائولو برای بار سوم از بیمارستان مرخص شد اما به شدت تغییر کرده بود و سرگشته‌تر از همیشه، در خود فرو رفته بود.

 

زندگی حرفه‌ای پائولو کوئیلو

Paulo-Coelho-and-Oprah-Gail-Winfrey
Paulo-Coelho-and-Oprah-Gail-Winfrey

پائولو در سال ۱۹۸۷ کتاب «خاطرات یک مغ» را نوشت. این کتاب حاوی خاطرات پائولو از سفر زیارتی اش به جاده سانتیاگو بود و اشاره به اتفاقاتی داشت که در طول سفر و زندگی ممکن است برای هر کسی رخ دهد. این کتاب فروش معمولی داشت اما قابل قبول بود. یک سال بعد نیز کتاب «کیمیاگر» را نوشت اما مورد توجه واقع نشد و ناشر، امتیاز این کتاب را به پائولو کوئیلو برگرداند.

 

پائولو کوئیلو از تلاش دست نکشید و سراغ ناشر دیگری رفت. در سال ۱۹۹۰ کتاب «بریدا» را منتشر کرد که با استقبال بسیار خوبی مواجه شد. این کتاب سبب شد تا دو کتاب «کیمیاگر» و «خاطرات یک مغ» مورد توجه قرار گیرند. این موفقیت باعث شد که هر سه کتاب پائولو کوئیلو در لیست پرفروش‌ترین کتاب‌های برزیل قرار گیرند. حتی تا جایی که پیش رفت که کتاب «کیمیاگر» رکورد فروش تمام کتاب‌های تاریخ برزیل را شکست و نامش در کتاب گینس ثبت شد.

 

در ماه مه ۱۹۹۳، انتشارات هارپر کالینز کتاب کیمیاگر را با تیراژ ۵۰۰۰۰ نسخه منتشر کرد. این تعداد به طرز باور نکردنی فروش رفت و بارها و بارها تجدید چاپ شد. ده سال بعد، مدیر این انتشارات به پائولو کوئیلو نوشت: «کتاب کیمیاگر به یکی از مهمترین کتاب‌های تاریخ نشر ما تبدیل شده است.»

 

پس از مدتی، کتاب کیمیاگر در سطح بین المللی ظاهر شد و نخست در آمریکا بر سر زبانها افتاد. شرکت برادران وارنر در سال ۱۹۹۳ امتیاز ساخت فیلم از روی این کتاب را خرید و باعث افزایش اعتبار بیوگرافی پائولو کوئیلو شد. در سپتامبر همین سال، کتاب کیمیاگر رتبه نخست پرفروش‌ترین کتاب‌های موفقیت استرالیا را کسب کرد. در آپریل سال ۱۹۹۴ این کتاب در فرانسه چاپ شد و محبوبیت زیادی کسب کرد؛ به طوری که در لیست پرفروش ترین‌های این کشور قرار گرفت.

 

در سال ۱۹۹۴ کتاب دیگری از وی با نام «کنار رود پیدرا نشستم و گریستم» موفقیت وی را در سطح بین المللی افزایش داد و زندگینامه پائولو کوئیلو تغییر کرد. یک سال بعد کتاب کیمیاگر در ایتالیا منتشر شد و فروش بسیار خوبی پیدا کرد. یک سال بعد، دو جایزه مهم ادبی ایتالیا از آن پائولو کوئیلو و کتاب کیمیاگر شد. همچنین جایزه بهترین کتاب سوپر گرینزا کاور و جایزه بین المللی فلایانو نیز نصیب وی شد.

 

در سال ۱۹۹۷ کتاب «راهنمای رزم آور» از او منتشر شد. این کتاب حاوی نکاتی فلسفی برخاسته از افکار پائولو است که به یافتن رزم آور نو درون هر انسان کمک می‌کند. این کتاب نیز تاکنون موفقیت زیادی کسب کرد و میلیون‌ها خواننده را در سرتاسر جهان راهنمایی کرده است.

 

پس از گذشت سی سال از حوادث تلخ زندگی، پائولو در سال ۱۹۹۸ کتاب «ورونیکا تصمیم می‌گیرد بمیرد» را نوشت. مضمون این کتاب به نوعی سرگذشت زندگی خود نویسنده بود و به موضوع آسیب‌های بستری کردن افراد در بیمارستان‌های روانی اشاره داشت. در ۲۲ ژانویه سال بعد از انتشار این کتاب، سناتور «ادواردو سوپلیسی» بخش‌های از این کتاب را در کنگره خواند و قانون «جلوگیری از پذیرش بی‌رویه‌ی بیماران در بیمارستان‌های روانی» تصویب شد. این قانون به مدت ده سال در کنگره ماند.

 

دیدگاه‌ها

6 پاسخ به “زندگینامه پائولو کوئیلو نویسنده کیمیاگر”

  1. مژگان گفت:

    بهترین چیزی که از این نویسنده آموختم این بود که:
    « مردم نه دشمن تو بلکه معلم تو هستند!»

    یعنی به دیده دشمن به دیگران ننگرید بلکه به دیده معلم به او نگاه کنید زیرا بهر حال چیزی برای یاد دادن به تو دارد!

  2. محمد فولادوند گفت:

    درود
    ممنون از شرح زندگی این نویسنده بزرگ.
    در توانمندی این نویسنده بزرگ شکی نیست، من چند کتاب از جمله کیمیاگر را خوانده‌ام که بسیار جذاب و آموزنده هست. البته لازم است همگی بدانند داستان کیمیاگر برگرفته از مثنوی می‌باشد. این داستان بصورت خیلی خلاصه در مثنوی، دفتر ششم وجود دارد.

  3. کاربر 25777 گفت:

    کتاب کیمیاگر بی شک یکی از بهترین کتابهایی بود که خوانده ام و اثر بسیار ژرف در قلب و ذهن من ایجاد کرد با این نویسنده وزندگینامه اش آشنایی نداشتم ممنونم که این اطلاعات رو در اختیارمون گذاشتید نمیدونستم خانواده اش باهاش چنین کاری کردند با این حال به همه ثابت کرده که خواستن توانستنه

  4. کاربر 17787 گفت:

    در جوانی آنگاه که رویاهایمان با تمام قدرت در ما شعله ورند، خیلی شجاعیم، اما هنوز راه مبارزه را نمی دانیم. وقتی پس از زحمات فراوان مبارزه را می آموزیم، دیگر شجاعت آن را نداریم.

  5. کاربر 16585 گفت:

    این جمله رو باید با طلا نوشت: در جوانی آنگاه که رویاهایمان با تمام قدرت در ما شعله ورند، خیلی شجاعیم، اما هنوز راه مبارزه را نمی دانیم. وقتی پس از زحمات فراوان مبارزه را می آموزیم، دیگر شجاعت آن را نداریم.
    من با کتاب مکتوب به همراه عطیه برتر پائولو کتابخون شدم کیمیاگر و رزم آور نور هم عالین ♥

  6. کاربر 16772 گفت:

    خیلی عالی بود زندگی نامه ی بسیار تاثیر گذاری ارائه شد و خیلی متشکرم از سایت جادوی باور

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

2015 © تمامی حقوق این سایت متعلق به جادوی باور است.
Whatsapp
phone