اشتراک ویژه ورود / ثبت نام

روانشناسی قدرت اراده و معرفی ۵ روش کاربردی تقویت اراده

روانشناسی قدرت اراده و معرفی ۵ روش کاربردی تقویت اراده

تاریخ انتشار: ۱ بهمن ۱۳۹۸

ما برای ورزش کردن، پیروی از رژیم غذایی، پس انداز کردن، کنار گذاشتن عادت هایی مثل سیگار کشیدن و نوشیدن مشروبات الکلی، غلبه بر عادت و باور های مخرب، غلبه بر پشت گوش انداختن کار ها، و در حالت کلی برای رسیدن به هر هدفی به قدرت اراده اتکا می‌ کنیم.

در حقیقت، قدرت اراده بر تمام جنبه های زندگی ما تأثیر گذار است.
بنابراین تقویت قدرت اراده می تواند عامل مؤثری در بهبود وضعیت فعلی ما باشد.

قدرت اراده موضوع جدیدی نیست، اما بیشتر افراد آگاهی کامل و وافی نسبت به این موضوع ندارند و نمی دانند که چگونه می‌ توانند قدرت اراده شان را تقویت کنند.

رهبر مذهبی مهاتما گاندی قدرت اراده را اینگونه تعریف می کند:

” قدرت از ظرفیت فیزیکی حاصل نمی شود بلکه از اراده سرکش نشأت می گیرد”

بیشتر افراد نسبت به موضوع قدرت اراده درک نسبی دارند اما شناخت علمی دقیقی نسبت به این موضوع ندارند و نمی دانند که چه قدرت عظیمی در ورای قدرت اراده آنها نهفته است.
اما چگونه می توانیم با وجود ماهیت سرکش قدرت اراده، آن را تقویت کنیم؟ یا قدرت اراده به چه معناست؟

برای دریافت پاسخ و از بین بردن ابهامات ذهنی خود در رابطه با قدرت اراده در ادامه با جادوی باور همراه باشید.

قدرت اراده چیست؟

 

برداشت های متعددی در مورد معنی قدرت اراده وجود دارد:
محرک، عظم، تأدیب نفس داشتن، قائم بر ذات بودن، کنترل داشتن و بسیاری برداشت ها و تعاریف دیگر.

اما اگر بخواهیم در حالت کلی آن را بررسی کنیم می توانیم بگوییم قدرت اراده توانایی کنترل خواسته ها و امیال کوتاه مدت برای دستیابی به هدف های بلند مدت است؛ قدرت اراده در واقع منشأ غالب رضایتمندی بلند مدت در مقابل رضایتمندی کوتاه مدت است.

مواردی که در زیر اشاره شده، تعاریفی است که توسط APA (انجمن روانشناسی آمریکا) در مورد قدرت اراده ارائه شده است:

  • تحمل خواسته ها و امیال کوتاه مدت برای رسیدن هدف هایی که در  هدف گذاری های بلند مدت انتخاب کرده ایم.
  • ظرفیت غلبه بر یک تفکر ناخواسته، احساس، یا رفتار های ناگهانی و هیجانی.
  • رعایت نظم فردی به صورت آگاهانه توسط خود و بدون دخالت عوامل خارجی.

وجه مشترکی که بین این تعاریف مشاهده می شود “کنترل درونی” است.

مطالعات نشان می دهند افرادی که از قابلیت کنترل درونی بالایی برخوردار هستند بهتر می توانند بر احساسات و رفتار های ناگهانی و هیجانی خودشان غلبه کنند و به هدف های بلند مدتی که مشخص کرده اند برسند.

بیشتر ما وقتی به قدرت اراده فکر می کنیم ذهنمان به سمت چالش هایی می‌ رود که برای مقابله با وسوسه ها باید با آنها روبرو شویم.
چگونه آن کیک شکلاتی را قبول نمی کنیم، چگونه وارد فروشگاه نمی ‌شویم، چگونه اینترنت را کنار می ‌گذاریم، چگونه سیگار را کنار می گذاریم، چگونه مشروبات الکلی را کنار می گذاریم و …

واقعاً “نه” گفتن کار دشواری است، زمانی که تمام بدن و احساس ما فریاد می زنند “بله”!

کلی مک‌گونیگال یا همان Kelly McGonigal از این حالت با عنوان ” قدرت انجام ندادن ” یاد می کند.
کلی مک‌گونیگال یک روانشناس معروف و یکی از اساتید دانشگاه استنفورد و همچنین نویسنده کتاب ” قدرت اراده ” است.
او در کتابش موضوع کنترل درونی را مورد بررسی قرار می دهد. بنا به نظریه او، ” نه گفتن ” تنها بخشی از قدرت اراده است و یکی از مهم ترین بخش های قدرت اراده در واقع ” بله گفتن ” به چیز هایی است که می دانید شما را به اهداف تان نزدیک‌ تر می ‌کنند؛ قدرت اراده توانایی انجام کار هایی است که باید انجام دهید حتی اگر احساس می کنید نمی توانید این کار ها را انجام دهید یا بخش از وجود شما نمی خواهد آن ها را انجام دهید.

او از این حالت با عنوان ” قدرت انجام دادن ” یاد می کند.

بر اساس نظریه کلی مک‌گونیگال قدرت اراده دارای سه وجه است:

  • قدرت انجام ندادن
  • قدرت انجام دادن
  • قدرت خواستن

ذهن ما ظرفیت پذیرش تمام این قدرت ها را دارد و همانطور که کلی مک‌گونیگالدر کتابش اشاره می کند، این قدرت ها هسته اصلی تمام انسانیت است و پرورش و تقویت آن ها می تواند تأثیر بسزایی در آینده افراد داشته باشد.

چرا تقویت قدرت اراده اهمیت دارد؟

انسان ها در حدود ۱۰۰ هزار سال پیش برای زنده ماندن باید غذا پیدا می‌ کردند، تولید مثل می کردند، و در مقابل حیوانات درنده شکارچی و دشمنان از خودشان محافظت می کردند.

زندگی در قبیله شانس زنده ماندن آنها را افزایش می داد اما زندگی در قبیله نیازمند کنترل درونی بود.

به طور مثال شما نمی توانستید شام و یا همسر فرد دیگر را بدون عواقب جانبی به سرقت ببرید.
بنابراین کنترل درونی لازمه زنده ماندن در آن دوران بود و در تکامل انسان ها تأثیر بسزایی داشته است.

امروزه نیز انسان ها با قدرت اراده به دنیا آمده اند اما برخی از ما به طور مؤثر تری از این قدرت استفاده می کنیم.

در یک مطالعه کلاسیک و شناخته شده،والتر میشل یا همان Walter Mischel یکی از روانشناسان دانشگاه کلمبیا مطالعه ای در مورد کنترل درونی بر روی کودکان انجام داد.

این مطالعه بسیار ساده اما کاربردی بود که امروزه به نام “مطالعه مارشملو” شناخته می شود.

والتر میشل و همکارانش بچه های پیش دبستانی را یک به یک به اتاقی دعوت می کردند که روی میزان این اتاق یک ظرف مارشملو قرار داده شده بود.

به بچه ها گفته می شد پژوهشگر برای چند دقیقه از اتاق خارج می شود و اگر آنها تا زمان برگشتن پژوهشگر صبر کنند می ‌توانند ۲ مارشملو بردارند اما اگر نتوانند صبر کنند می توانند زنگ را به صدا در بیاورند و از پژوهشگر بخواهند وارد اتاق شود اما در این صورت تنها می توانستند ۱ مارشملو بردارند.

۳۰ سال بعد تیم تحقیقاتی والتر میشل متوجه شدند کودکانی که برای مارشملو دوم صبر کرده بودند نمرات اس ای تی دانشگاهی بهتری داشتند و وضعیت بی ام آی و سلامتی آنها بهتر بود.

در واقع هر جایی که نگاه کنیم متوجه می شویم افرادی که قدرت اراده بیشتری دارند:

  • شاد و با نشاط تر  هستند.
  • وضعیت سلامتی بهتری دارند.
  • روابط سالم تر و رضایتبخش تری دارند.
  • از لحاظ ثروت و شغل وضعیت بهتری دارند.
  • در موارد مختلف مدیریت بهتری دارند و تصمیم‌ گیری‌ های آنها غالباً تصمیم گیری های درست و به موقعی است.
  • کنترل بهتری در شرایط خاص مانند شرایط استرس زا، کشمکش ها، و شرایط سخت دارند.

همه ما از قدرت اراده برخورداریم و تا حدودی از آن استفاده می ‌کنیم اما اگر بر تقویت اراده تمرکز بیشتری داشته باشیم به اهداف بلند مدت مان نزدیک تر خواهیم شد.

عصب شناسی قدرت اراده

 

بخش پیش پیشانی کورتکس (PFC) قسمتی از مغز ماست که دقیقاً پشت پیشانی و چشمان ما قرار گرفته است.

در این قسمت مغز فرآیند هایی مثل تفکرات انتزاعی، تجزیه تحلیل افکار، و تصمیم گیری های رفتاری صورت می پذیرد.

وقتی در حال اندیشه و یا تفکر در مورد موضوع خاصی هستید، نتایج تصمیمات تان را در آینده پیش بینی می کنید، و یا بین درست و غلط انتخاب می کنید در واقع از قسمت پیش پیشانی کورتکس در مغز تان استفاده می کنید.

پیش پیشانی کورتکس تمرکز ما را کنترل می کند، چگونگی بروز هویت و شخصیت مان را معین می کند، و اینکه چگونه فکر می کنیم و چه احساسی داریم توسط این قسمت مغز کنترل می شود. به بیان دیگر “شخصیت” ما را کنترل می کند.

بخش پیش پیشانی کورتکس از ابتدای آفرینش انسان ها تاکنون تکامل پیدا کرده است و اندازه آن بزرگتر شده است!

در حالی که مغز انسان در پنج میلیون سال گذشته تقریباً سه برابر شده است، بخش پیش پیشانی کورتکس در همین دوره زمانی چیزی حدود شش برابر بزرگتر شده است.

به عنوان حیوانات اجتماعی این موضوع کاملاً منطقی است. ما توانسته ایم بر اساس آن چیزی که برای تعامل نیاز داشتیم رفتار خودمان را کنترل کنیم.

مطالعات نشان می‌ دهند این قسمت مغز آخرین بخشی از مغز است که به بلوغ می رسد.

رشد و نمو این بخش تا حدود ۲۵ سالگی به کمال نمی رسد، و احتمالاً به همین دلیل است که نوجوانان سنین ۱۳ تا ۱۹ سالگی با اینکه از نتیجه اعمالشان آگاه هستند، بدون در نظر گرفتن نتیجه رفتار های ریسک‌ پذیر و افراطی از خود بروز می دهند.

رابرت ساپولسکی یا همان Robert Sapolsky یکی از عصب شناسان مطرح دانشگاه استنفورد اعتقاد دارد بخش پیش پیشانی کورتکس مغز را به انجام کار های سخت تشویق می کند.
به عنوان مثال، سفارش دادن سالاد به جای استیک، رفتن به باشگاه زمانی که تمام دوستان تان در مهمانی هستند، و …
 

” قدرت انجام ندادن،  قدرت انجام دادن، و  قدرت خواستن” که منشأ آنها قدرت اراده است با بخش پیش پیشانی کورتکس ارتباط معناداری دارند.

داستان فینیاس گِیج (Phineas Gage)

برای اینکه درک بهتری از اهمیت این بخش مغز داشته باشیم، یکی از داستان های کلاسیک روانشناسی در مورد فردی به نام فینیاس گِیج را مطرح می کنیم.

در ۱۳ سپتامبر سال ۱۸۴۸، فینیاس گِیج که ۲۵ سال داشت سرکارگر گروهی بود که مشغول تخریب صخره ها بودند تا مسیری را برای عبور خط آهن باز کنند.

یکی از مسئولیت‌ های فینیاس گِیج این بود که در سوراخی که در صخره ایجاد شده باروت بریزد و فیتیله ای برای منفجر کردن آن در این سوراخ قرار دهد. اما در یک روز بد ناگهان باروت منفجر می شود و جمجمه او را می شکافد و به بخش پیش پیشانی کورتکس او آسیب می رساند.

فینیاس گِیج بعد از چند دقیقه قادر به صحبت کردن بود و بدون کمک می توانست راه برود.

او مسیر چند مایلی به بیمارستان را توانست تحمل کند اما مدتی بعد به دلیل نوعی عفونت به حالت کما رفت.

با این حال او توانست بهبود پیدا کند و تا حدود ۱۲ سال نیز به زندگی خود ادامه داد اما تغییرات بزرگی در شخصیت او حاصل شده بود.

پیش از این اتفاق همکاران و افراد خانواده فینیاس گِیج از او به عنوان یک فرد آرام و جنتلمن قابل احترام یاد می کردند.

پزشک او در گزارشات متعددی بیان کرده است که او هم از لحاظ فیزیکی هم از لحاظ روانی فردی بسیار قدرتمند بوده است.

اما یک میله ۷ اینچی  وارد جمجمه او شده بود و بخش پیش پیشانی کورتکس مغز او را از بین برده بود و حتی وقتی که بهبود پیدا کرد یک تغییر اساسی در او حاصل شده بود به طوری که دوستان و همکارانش می‌ گفتند او دیگر همان فرد سابق نیست!

پزشک او وضعیتش را اینگونه شرح می دهد :

” به نظر می رسد تعادل بین ویژگی های انسانی و حیوانی او کاملاً از بین رفته است.

او دم دمی مزاج است، ادب را رعایت نمی‌ کند، رفتار افراطی نشان می ‌دهد، معمولاً بی تاب است و به سرعت کنترل خود را از دست می ‌دهد و نمی تواند در مقابل امیال و خواسته هایش مقاومت کند …”

به نظر می ‌رسد وقتی فینیاس گِیج بخش پیش پیشانی کورتکس مغز خود را از دست داد، به همراه آن قدرت اراده خود را نیز از دست داده بود.

علیرغم اینکه خطر میله بزرگ آهنی بخش پیش پیشانی کورتکس مغز بیشتر ما را تهدید نمی کند، اما در هر حال شرایطی وجود دارد که می‌ تواند روی این بخش مغز تأثیرگذار باشد.

مست بودن، کم خوابی و در حالت کلی شرایطی که باعث حواس پرتی می شوند، می توانند باعث شوند تمایلات کوتاه‌ مدت ما بر اهداف بلند مدت مان ارجحیت پیدا کنند.

نکته مهمی که می‌ توانیم از این داستان برداشت کنیم اهمیت بخش پیش پیشانی کورتکس مغز و رابطه آن با شخصیت انسان ها است.

داستان فینیاس گِیج (Phineas Gage)تضاد دو سیستم

اگر بخش پیش پیشانی کورتکس مسئول آن بخش از مغز است که باعث می‌ شود از خودمان بپرسیم ” آیا واقعاً به این کفش های گران قیمت نیاز داریم؟” کدام بخش مسئول امیال و خواسته های ناگهانی و کوتاه مدت است؟

برخی از عصب شناسان معتقدند دو فرد در ذهن ما زندگی می کنند.

یکی از آنها لوس است و”هر چیزی که دلش بخواهد را طلب می کند” و دنبال خواسته‌ ها و امیال کوتاه مدت است.
و دیگری معمولاً اهداف بلند مدت را در نظر می گیرد و “آنچه را که منطقی تر است طلب می کند” و سعی می‌ کند در مقابل خواسته ها و امیال کوتاه‌ مدت مقاومت کند و تحمل داشته باشد.

به نظرتان شبیه یک مطالعه معروف روانشناسی نیست؟

درست است، مطالعه مارشملو!

همه ما بین این دو بخش قرار می گیریم و هر بار به یک سمت کشیده می شویم.

آن بخش از مغز که مسئول خواسته ها و امیال کوتاه ‌مدت ما است با عنوان “مغز اولیه” شناخته می شود.

مغز اولیه جایی است که هیپوکمپوس، هیپوتالاموس، و آمیگدال در آنجا قرار دارند.
این قسمت مسئول احساسات،  رفتار، انگیزه‌ ها، محرک ها، و همچنین حافظه بلند مدت است.

وقتی که با یک چالش که مربوط به قدرت اراده است مواجه می شویم، مثل شیرینی ها در مطالعه مارشملو، مغز اولیه وارد عمل می شود و برای همان ۱ شیرینی فریاد می زند. پس از آن بخش پیش پیشانی کورتکس وارد عمل می ‌شود و یادآوری می‌ کند آن چیزی که واقعاً می خواهیم ۲ شیرینی است.

در حقیقت چالش قدرت اراده کشمکش های بین این دو سیستم است، جایی که یکی از این سیستم ها بر سیستم دیگر غلبه پیدا می کند.

والتر میشل پس از مطالعه مارشملو، چهار چوبی به نام سیستم “داغ و خنک” طراحی کرد که در آن سعی داشت توضیحاتی در خصوص قدرت اراده ارائه کند و بیان کند چرا در برخی موارد قدرت اراده پیروز می شود و در برخی موارد شکست می خورد.

سیستم خنک شناختی است، یک سیستم فکری که به ما یادآوری می کند چرا نباید مارشمالو را برداریم.
سیستم داغ هیجانی است و در واقع احساسی محسوب می شود، یک سیستم فکری که مسئول واکنش هایی است که هنگام مواجهه با موارد خاص فعال می شوند.

وقتی قدرت اراده شکست می خورد که یک شیء پر زرق و برق سیستم داغ شما را فعال می ‌کند و سیستم خنک شما را در گوشه ذهن تان به همراه هدف های بلندمدت تان زندانی می کند.

۵ روش کاربردی بارای تقویت اراده

۵ روش تقویت اراده

 

اکنون که ماهیت قدرت اراده را بررسی کردیم بیایید تا با هم روش های تقویت اراده را نیز برسی کنیم.

این جمله ارسطو هسته اصلی تمام روش هایی است که در ادامه مطرح خواهیم کرد:

” شناختن خود، آغاز تمام علوم است”

اگر بتوانیم منبع و ریشه تمام رفتار های مان را شناسایی کنیم، حرکت به سمت اهداف مان ساده تر خواهد بود.

مطالعات تحقیقاتی نشان می‌ دهند تغییرات رفتاری که در ادامه مطرح می کنیم می توانند بر قدرت اراده تأثیر بگذارند.

تمامی این روش ها، به عنوان مثال “بهبود آگاهی فردی” با روانشناسی تفکر مثبت و انجام فعالیت هایی که در این زمینه انجام می شوند رابطه مستقیم دارند.

۱- بهبود آگاهی فردی

آیا می دانید در روز چند بار تصمیمات غذایی می گیرید؟

یک مطالعه نشان می دهد افراد عادی روزانه به طور میانگین تقریباً ۱۴ بار تصمیمات غذایی اتخاذ می کنند.
این میانگین نشان می دهد اکثر مردم حتی از بیشتر تصمیمات غذایی که روزانه اتخاذ می کنند آگاه نیستند.

مدیریت رفتار هایی که به آن آگاهی نداشته باشید قطعاً دشوار تر خواهد بود.

بیشتر تصمیمات ما در حالت “خودکار” و بدون آگاهی از محرک هایی که باعث می شوند این تصمیمات را اتخاذ کنیم صورت می گیرند.
در بیشتر مواقع نمی‌ دانیم این تصمیمات چه تأثیری بر زندگی ما می گذارند.
بنابراین اولین مرحله در تغییرات رفتاری افزایش آگاهی فردی است.

آگاهی فردی یعنی اینکه بدانیم چه کاری انجام می دهیم.

پروسه فکری، احساسات، و دلایلی که باعث می‌ شوند برخی از کار ها را انجام دهیم یک بخش بسیار مهم در تصمیم‌ گیری و اتخاذ تصمیمات درست است.

با توجه به سرعت بالای سبک زندگی این روز ها، حواس پرتی های مختلف و محرک ها، آگاهی فردی چیزی نیست که همه افراد نسبت به آن شناخت کافی داشته باشند.

بابا شیو (Baba Shiv) یکی از پروفسور های دانشگاه استنفورد معتقد است افرادی که در شرایطی قرار دارند که به احتمال زیاد ممکن است دچار حواس پرتی شوند معمولاً تسلیم خواسته ها و امیال کوتاه ‌مدت می شوند.

به عنوان مثال، افراد حواس پرت به احتمال زیاد وقتی وارد فروشگاه می شوند میل زیادی به تهیه محصولات فروش ویژه فروشگاه ها دارند، خرید ها و محصولاتی که قبل از ورود به فروشگاه در لیست خرید آنها نبوده است.

یکی از روش‌ هایی که می‌ تواند به بهبود آگاهی فردی شما کمک کند این است که روزانه تصمیمات خود را تحت نظر بگیرید و آنها را مورد بررسی قرار دهید.

در انتهای روز می ‌توانید تصمیمات تان را آنالیز کنید و ببینید کدام یک از آنها در هدف های بلندمدت شما تأثیرگذار بوده اند و کدام یک از آنها مربوط به خواسته ها و امیال کوتاه‌ مدت شما بوده اند.

۲ – مدیتیشن

برای مدیتیشن نیازی نیست که یک محیط آرام پیدا کنید و روزتان را با مشاهده کردن طلوع خورشید شروع کنید.

مدیتیشن می تواند ساده باشد. ۵ دم و بازدم عمیق می تواند تأثیر بسزایی در سیستم عصبی شما داشته باشد و به آرامش شما کمک کند.

در گذشته تفکر غالب این گونه بوده است که همه انسان ها دارای “مغز مشخص” هستند.
به این معنی که هر فرد با ویژگی‌های خاصی متولد می شود و تا زمان مرگش به همان صورت باقی می ماند.
امروزه این فرضیه به صورت علمی رد شده است.

تحقیقات نشان می دهند مغز با توجه به تجربیاتش واکنش های خاصی نشان می دهد.
این یعنی مغز شما با توجه به کاری که انجام می دهید می تواند تغییر کند.

وقتی رفتار خاصی از خودتان نشان می دهید، در حقیقت اتصال های عصبی را برای آن رفتار مشخص تقویت می کنید، اینکار باعث می شود احتمال برقراری این اتصال عصبی و بروز مجدد این رفتار افزایش پیدا کند.

نگرانی را تمرین کنید تا بیشتر نگران شوید. تمرکز کردن را تمرین کنید تا بتوانید تمرکز بهتری داشته باشید.

مدیتیشن کنید تا کنترل بهتری بر خودتان داشته باشید.

به دلیل اینکه مدیتیشن تأثیر بسزایی در مهارت هایی دارد که مربوط به کنترل درونی می ‌شوند.

  • توجه
  • تمرکز
  • مدیریت استرس
  • کنترل رفتارهای هیجانی
  • آگاهی فردی

وقتی که عمل مدیتیشن را انجام می دهید در واقع بر نکته خاصی تمرکز می کنید (به عنوان مثال تنفس).
توجه دقیقی دارید و تفکرات، احساسات، و رفتار های هیجانی تان را بدون عمل کردن به آنها بررسی می کنید و در واقع چند مهارت مهم را به صورت همزمان تمرین می کنید.
این کار می تواند باعث شود کنترل درونی شما افزایش پیدا کند و بتوانید تصمیمات درستی اتخاذ کنید.

۳- ورزش کنید

برای بیشتر افراد، ورزش کردن چالش بزرگ قدرت اراده است.

اما ورزش کردن یک ابزار بسیار قدرتمند برای تقویت قدرت اراده نیز محسوب می شود.

تحقیقات نشان می دهند افرادی که بیشتر ورزش می کنند:

  • غذا های تنقلاتی کمتری مصرف می کنند.
  • غذا های سالم بیشتری مصرف می کنند.
  • کمتر تلویزیون نگاه می کنند.
  • مطالعات بیشتری دارند.
  • و …

ممکن است از خودتان سؤال کنید چقدر باید ورزش کنید تا بتوانید نتایج مورد نظر را دریافت کنید اما به جای این سؤال بهتر است از خودتان بپرسید چقدر احتمال دارد که ورزش کردن را شروع کنید!

به یاد داشته باشید پیروی کردن از یک برنامه منظم و زمان بندی شده اهمیت بیشتری نسبت به شدت تمرینات ورزشی دارد.
هر چیزی که باعث شود از جای خود بلند شوید و شروع به ورزش کردن کنید می ‌تواند در تقویت قدرت اراده مؤثر باشد.

در صورت امکان سعی کنید در فضای باز ورزش کنید. تحقیقات نشان می دهند “ورزش های سبز” می توانند در کاهش استرس، بهبود روحیه، تمرکز، و کنترل درونی تأثیرگذار باشند.

۴ – غذا های خود را کنترل کنید

روی بامایستر یا همان Roy Baumeister محقق و روانشناس معروف، تحقیقاتی در زمینه قدرت اراده ارائه کرده است.
او بیان می کند، در طول روز، از زمانی که بیدار می شویم تا زمانی که به خواب می رویم دائماً در حال استفاده از قدرت اراده هستیم.
تحقیقات روی بامایستر نشان می دهند مقاومت در برابر وسوسه ها می تواند از لحاظ ذهنی خسته کننده باشد.
تحقیقات دیگری این موضوع را تأیید کرده اند و بیان می کنند ذهن انسان می تواند مانند یک ماهیچه در صورت استفاده زیاد خسته شود و برای اینکه بتواند ریکاوری کند نیازمند انرژی است.
 
گلوکز سوخت بدن برای دریافت انرژی است.
عملکرد های مغز مانند فکر کردن، یاد گرفتن، به خاطر سپردن و … کاملاً به میزان دریافت گلوکز بستگی دارند.
بنابراین برای اینکه قدرت اراده بتواند عملکرد مناسبی داشته باشد به مقدار قابل ملاحظه‌ای انرژی نیاز دارد.
 
با مصرف این انرژی سطح قند خون کاهش پیدا می کند و این کاهش قند خون باعث می شود بد اخلاق و بی ملاحظه شویم و هیجانی عمل کنیم و سراغ شیرینی ها برویم.

 

مطالعات نشان می دهند شکر می تواند باعث افزایش هورمون های استرس زا شود و مشکلاتی مثل اضطراب و افسردگی را به دنبال داشته باشد.

با مصرف منظم غذا های سالم و دوری از غذا های ناسالم مثل شکر، سطح گلوکز در وضعیت مناسبی قرار می‌ گیرد و می تواند انرژی لازم برای تصمیم گیری های ذهنی را برای مغز فراهم کند که در نتیجه باعث می شود قدرت اراده عملکرد مؤثرتری داشته باشد.

۵ – آرام باشید

تغییر سرعت ضربان قلب نشانگر استرس و یا آرامش بدن است.

وقتی که با استرس مواجه می شوید سیستم عصبی شما در حالت “سیستم سمپاتیک” قرار می گیرد و باعث می شود بدنتان به سرعت به خطر ها و یا استرس ها واکنش نشان دهد.

در این حالت ضربان قلب افزایش پیدا می کند و باعث افزایش اضطراب و همچنین افزایش خشم می شود و معمولاً تصمیماتی که در این حالت اتخاذ می کنید تحت کنترل شما نیستند.

اما زمانی که در حالت آرامش هستید “سیستم پاراسمپاتیک” فعال می شود و ضربان قلبتان در حالت نرمال قرار می ‌گیرد.

در حالت آرامش احتمال اینکه بتوانید استرس را کنترل کنید، در مقابل رفتار های هیجانی مقاومت کنید، و کنترل درونی داشته باشید بیشتر است.
در این حالت می توانید تصمیمات بهتری اتخاذ کنید و در واقع قدرت اراده مؤثر تری داشته باشید.

کلام آخر

چالش قدرت اراده کشمکش میان خواسته های کوتاه مدت و اهداف بلند مدت است.

برای اینکه بتوانید تصمیمات بهتری بگیرید و قدرت اراده خود را تقویت کنید باید بتوانید آگاهی فردی داشته باشید و به جای تصمیمات هیجانی ، تصمیمات منطقی و آگاهانه اتخاذ کنید. امیدوارم از این مطالب استفاده کرده باشید و مورد رضایت شما واقع شده باشد.

دیدگاه‌ها

5 پاسخ به “روانشناسی قدرت اراده و معرفی ۵ روش کاربردی تقویت اراده”

  1. کاربر 17787 گفت:

    شناختن خود، آغاز تمام علوم است

  2. Ahoo گفت:

    با درود و تشکر فراوان
    پس با استناد به این مقاله میشه این طور برداشت کرد که احساساتی مثل خواب آلودگی و… که اغلب در زمان ترجیح اهداف بلند مدت بر اهداف کوتاه مدت، بروز پیدا میکنه، به نوعی فرآیند دفاعی “مغز اولیه” برای تامین اهداف کوتاه مدت هست و از اونجایی که این قسمت مسئول احساسات، رفتار، انگیزه‌ ها، محرک ها، و همچنین حافظه بلند مدت است، در واقع یک تیم قوی برای اعمال نفوذ و غلبه بر قسمت پیشپیشانی- که به صورت طبیعی هم دیر تر به تکامل میرسه- داره 🤗🙄
    همونطور که ذکر شده؛ بهبود خود آگاهی و هنجارهای مربوط به اون میتونه راه کار بسیار خوبی برای تقویت قسمت پیش پیشانی و قدرت اراده باشه؛ جالبه مجموع این مطالب و ارجاع اونها به زندگی روزمره ی انسان برای شخص من اهمیت آموزه هایی مثل خویشتن داری، نماز و روزه که الحمدالله هم در فرهنگ ایرانی و هم در دین مبین اسلام و هم سایر مکاتب و دین های الهی بر اونها تاکید شده رو یاد آوری میکنه و به گونه ای برای به جا آوردن و توجه کردن به این آموزه ها ترغیبم میکنه و خداوند رو شکر میکنم که اینقدر حکیم، کریم، رحمان، هادی و رشید هست که راههای هدایت و تکامل انسان رو کاملا منطبق با ویژگی های فطری و نوع آفرینشش بهش نشون داده.
    آموزه هایی مثل نماز و روزه به گونه ای میتونه تمرینی برای مدیریت امیال کوتاه مدت در حین ممارست برای جایگزینی عادات و رفتار بهبود بخش، مثل نظم، مدیتیشن، اعمال اراده در رفع نیازها و… باشه
    در واقع اعمال و رفتار از شکل عادتی و هیجانی به شکل آگاهانه و ارادی دگرگون میشه.
    بسیار زیباست، خدارو شکر
    از شماهم سپاسگزارم.

    AhooAhoo
  3. کاربر 6010 گفت:

    دکمه چاپ نداره

  4. کاربر 4805 گفت:

    بسیار عالی و تاثیر گذار ???

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

2015 © تمامی حقوق این سایت متعلق به جادوی باور است.
Whatsapp
phone