تاریخ انتشار: ۴ اردیبهشت ۱۴۰۰
محتویات
لوییز هی یکی از نویسندگان و سخنرانان انگیزشی مطرح آمریکایی است که متولد ۸ اکتبر ۱۹۲۶ در لس آنجلس ایالت کالیفرنیا آمریکاست. او هم اکنون در قید حیات نیست اما آثاری که از وی بر جا مانده است، جزو درخشان ترینها هستند. کتابهای معروف وی در زمینه نو اندیشی و خودیاری هستند و به افزایش کارایی شخصی و بهبود سبک زندگی کمک میکنند.
لوییز هی از آن دسته کسانی است که در کودکی و نوجوانی زندگی بسیار سخت و مشقت باری داشتهاند. ۱۸ ماهش بود که پدر و مادرش از هم جدا شدند و مادرش او را در پانسیون گذاشت. او در نبود مادر همواره گریه میکرد و سختیهای زیادی کشید. پس از سه هفته، مادرش او را از پانسیون خارج کرد و پیش خود نگه داشت.
مادرش با مردی ازدواج کرد و لوییز هی صاحب ناپدری شد؛ اما ناپدری او فردی بسیار خشن بود که در فرهنگ خشن آلمانی بزرگ شده بود و در اداره خانواده، خشونت را به بالاترین حد خود میرساند. در سال ۱۹۳۰ که لوییز هی تنها ۵ سال داشت، قحطی کشور را فرا گرفت. در آن زمان، پیرمردی به لوییز تجاوز کرد و روحیه او به سختی تخریب شد.
اگرچه دادگاه پیرمرد را به ۱۵ سال زندان محکوم کرد، اما تمام دوران کودکی لوییز هی با این وحشت گذشت که مبادا پس از آزادی پیرمرد، دوباره مورد آزار و اذیت وی قرار گیرد. افکار کودکانه لوییز هی به کلی تخریب شد و همچنان او بود که مورد آزار و اذیتهای جسمی، جنسی و روحی قرار گرفت.
احساس حقارت تمام کودکی لوییز هی را فرا گرفته بود به طوری که اعتماد به نفس انجام کوچکترین کارها را نداشت. میان هم سالانش در مدرسه به دلیل نداشتن لباس و کفش مناسب تحقیر میشد.
وقتی که لوییز هی ۱۵ ساله شد، دیگر نتوانست احساس حقارت و سوء استفادههای جنسی را تحمل کند. از خانه و مدرسه فرار کرد و در رستورانی به عنوان پیشخدمت مشغول به کار شد. ۱۶ ساله بود که حامله شد و دختری به دنیا آورد اما نتوانست از او نگهداری کند. خانوادهای بی فرزند یافت و دخترش را به آنها سپرد تا از او نگهداری کنند.
پس از سپردن کودک پنج روزه خود به آن خانواده، به همراه دوستش به شیکاگو رفت تا برای یک ماه سفری داشته باشد. این سفر سی سال طول کشید و او طی این مدت در شیکاگو ماند. در آنجا تمرینهایی برای افزایش احساس خوب و انرژی مثبت انجام داد تا اندیشههای خوب را جایگزین حس حقارت و تجربههای بد کودکی خود کند.
لوییز هی سالها در شغل مدلینگ با یک مرد انگلیسی کار میکرد و طی این مدت، از آن مرد خوشش آمد. پذیرش ازدواج برای لوییز هی سخت بود و دائم تفکرات قدیمی سراغش میآمدند؛ اما اولین ازدواج او با آن مرد انگلیسی شکل گرفت. آنها سفرهای زیادی با هم رفتند و زندگی نسبتاً خوبی با هم داشتند.
در چهاردهمین سال زندگی مشترک، همسر لوییز هی اعلام کرد که زنی دیگر را دوست دارد و میخواهد با او ازدواج کند. پس از جدایی، لوییز هی به یکی از کلیساهای علوم دینی نیویورک رفت و به سخنرانیهایش گوش داد. این موضوع به تدریج لوییز هی را تبدیل به دانشجویی حریص در آموختن علم شفا و معنویات کرد. سه سال بعد به عنوان مشاور کلیسا استخدام شد و نقش درمانگر را در آنجا ایفا میکرد.
در سال ۱۹۷۲ کتاب «شفای تن» را نوشت که یکی از بهترین کتابهایش است. این کتاب که به ۲۵ زبان در سراسر دنیا ترجمه شده است، محبوبیت او را افزایش داد و اثری پرفروش را به بیوگرافی لوییز هی اضافه کرد. در سال ۱۹۸۴ کتاب «شفای زندگی» را نوشت و نظریهای مهم را مبنی بر اینکه «این خود ما هستیم که باعث بیماریهای روحی، عاطفی، جسمی در خود میشویم.» بیان کرد. او در این کتاب راههایی برای تغییر طرز فکر و رسیدن به سلامت همه جانبه بیان کرده است.
او موسسهای قدرتمند به نام Hay House را تاسیس کرد که امروزه محبوبیت بسیار زیادی بین مردم دارد؛ همچنین آثاری از خود بر جای گذاشت که لیست آنرا در زیر مشاهده میکنید:
لیست کتاب های موفقیت
لوییز هی با بر جای گذاشتن آثاری ارزشمند و درسهایی آموختنی برای آیندگان، در ۳۰ اوت ۲۰۱۷ چشم از جهان فرو بست و زندگینامه لوییز هی پایان پذیرفت.
عالی بود. کتاب شفای زنگی رو توصیه میکنم با ترجمه خانم گیتی خوشدل مطالعه کنید.
مشایخیمشایخیبه نظرم محتوای کتابش اشتباهه در دین اسلام و حدیث حضرت علی علیه سلام و حضرت محمد گفته شده کسی سردرد داشت یا بیماری داشت کفاره گناهانش هستش که داره از گناه پاک میشه
ghazalghazalچه زندگی سختی رو گذرونده جالبه که هرکی تو زندگیش سختی میکشه اگه گاه بشه موفقیت رو در پیش رو داره و اگه بدونه که رنج برای درد کشیدن نیست بلکه رنج برای اینه که تو آگاهتر بشی و رنجت رو بپذیری درواقع این رنجها روزنه هایی است برای تابیدن نور به قلب آدمی
من در استرالیا به سختی ترجمه کتاب شفای زندگی رو پیدا کردم و خوندم.
شهرزادشهرزاداین کتاب معجزه ای در زندگی من بود .. در واقع بعد از خوندن این کتاب زندگی من کاملا متحول شد.
اگر دچار انواع دردهای عصبی معده درد سردرد درد عصلات و … هستید این کتاب رو بخونید و به دستوراتش عمل کنید تا شاهد معجزه ای در ذهن و جسم خود باشید.
زندگی هر روز یه روی دارد. خود را از آن محروم نکنید هر روز به امید روزی بهتر به زندگی خود ادامه دهید هیچ چیز قابل پیش بینی نیست پس روز خود را خراب نکنید با افکار منفی .
حامد رمضانیحامد رمضانیزندگی هر روز یه روی دارد خود را از آن محروم نکنید هر روز به امید روزی بهتر به زندگی خود ادامه دهید هیچ چیز قابل پیش بینی نیست پس روز خود را خراب نکنید با افکار منفی
حامد رمضانیحامد رمضانیزندگینامه ها فوق العاده بهمون کمک میکنن
روحش شاد♥♥♥
بسیار زندگی نامه ی با ارزشی بود و ممنونم از سایت با ارزشه جادوی باور
همیشه. در زندگی رنج ها و نداشتن اعتماد بنفس در گذشته ها باعث میشود که انسان تغییر کند ،و بخودش اهمیت بدهد در واقع رنج و ملال است که انسان را می سازد ،غروهای دیگران،بچشم نیامدن خود ،خود رو دوست نداشتن ،ولی وقتی درون خودت رو کشف میکنی ،
اقدس ضرغامي ملقب به افسانهاقدس ضرغامي ملقب به افسانهو میدانی که نزدیکترین ،فرد به انسان خداوند است
که بدون هیچ توقع ای دوستت دارد، و زندگی رو جور دیگری می بینی و می خواهی بخوانی و بنویسی ،
برای هر کسی یک سن ای است من از ۵۵سالگی خودم رو پیدا کردم و ۷۰ سال دارم ولی جسم سالمی دارم و مشتاق به زندگی و بیشتر وقتم رو می نویسم و کتاب و مطالب می خوانم ،هفت دفتر نوشته دارم ولی باز هم مینویسم ،دلم می خواهد از خودم ،یه انسان آگاه برای
بچه هام و دیکران باشم، نیلوفر آبی در آبهای لجن زار
به گلی زیبا تبدیل میشود.