تاریخ انتشار: ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۱
کریشنا مورتی (جی کریشنامورتی) متولد ۱۲ مه ۱۸۹۵ در شهر ماداناپله ایالت آندرا پرادش هندوستان است.
او یکی از مهمترین نویسندگان و سخنرانان هندوستان بود که در زمینههای خودشناسی و روانشناختی، کمکهای بسیاری از طریق آثار خود به مردم کرد.
همچنین در مسائل فلسفی آثار خوبی بر جای گذاشته است. موضوعات مورد علاقه او که در آثارش هم دیده میشود عبارتند از: شرطی شدگی ذهن، وابستگی، ترسهای روانی، مراقبه، طبیعت ذهن، آزادی و استقلال فردی، روابط انسانی، آموزش و یادگیری.
کریشنا مورتی در آثار خود سعی میکرد تا خودشناسی و بهبود خویشتن را در مردم نهادینه کند. او همیشه به مخاطبانش گوشزد میکرد که تنها عامل تغییر دهنده انسان خود اوست و دیگران نمیتوانند انقلاب درونی در خود ایجاد کنند.
در دورانی که کریشنا مورتی متولد شد، هندوستان مستعمره بریتانیا بود.
او که در خانوادهای «تلوگو برهمن» به دنیا آمد، تحت تاثیر تعصبات شدید پدرش «ناریانا» قرار داشت. عقاید متعصبانه برهمنی موجود در خانواده آنها به شدت زیاد بود؛ به طوری که حتی نام کریشنا مورتی را بر حسب عقاید هندوستانیشان انتخاب کردند.
آنان خوام خوارانی متعصب بودند که حتی از خوردن تخم مرغ نیز پرهیز میکردند.
پدرکریشنامورتی ابتدا کارمند اداره مالیات حکومتی بریتانیا بود و سپس به عنوان حسابرسی مالیاتی منطقه فعالیت میکرد. مادرش «جیدو سن جی واما» نام داشت و فعالیتهایی مانند احضار روح انجام میداد. پدر و مادر کریشنا مورتی ۱۱ فرزند داشتند که کریشنامورتی فرزند هشتم آنها بود.
درحالی که کریشنا مورتی کودکی بیش نبود، همراه با خانواده در سال ۱۹۰۳ به کوداپا مهاجرت کرد و اتفاقاتی عجیب در زندگیاش رخ داد. در آنجا کریشنامورتی به بیماری مالاریا که رایجترین بیماری آن زمان بود مبتلا شد و تا درمان کامل، مدت زمان زیادی آنرا تحمل کرد.
خواهر بزرگ کریشنا مورتی که ۲۰ سال داشت نیز به این بیماری مبتلا شد و در سال ۱۹۰۴ از دنیا رفت. کریشنا مورتی در زمان مرگ خواهرش تنها ۹ سال داشت.
در حالی که ۱۰ ساله بود، مادرش نیز به این بیماری دچار شد و سرانجام در سال ۱۹۰۵، مادرش را هم از دست داد. او طی خاطراتی از خود میگوید که پس از مرگ مادرش، روح او را میدیده و توانایی ارتباط با او را داشته است.
در اوایل دوران نوجوانی، کریشنا مورتی توانست تا یکی از اعضای عالی رتبه انجمن تئوسوفی که «چارلز وبستر لیدبیتر» نام داشت را از نزدیک ببیند. «لیدبیتر» درباره کریشنا مورتی میگوید: «این پسر بچه عشق و فروتنی ذاتی در خود دارد.» لیدبیتر و آنی بسامت معتقد بودند که کریشنا مورتی در آینده معلمی خواهد شد که جهان در انتظار اوست. پس از این ملاقات، کریشنا مورتی توانست به همراه برادرش و تحت سرپرستی «آنی بسانت» و «لیدبیتر» به بریتانیا برود.
کریشنا مورتی در سال ۱۹۰۹ و هنگامی که ۱۴ ساله بود عضو رسمی فرقهی T.S شد که بعدها کریشنا مورتی این عضویت را «یک انتخاب بزرگ» عنوان کرد. او به همراه برادرش در این فرقه تحصیل کردند و مطالب بسیار زیادی از مدرسان آنها آموختند.
پس از عضویت در فرقهی T.S، آموزشهای کریشنا مورتی شروع شد.
او توانست از این آموزشها برداشت صحیحی داشته باشد. آموزشهایی که او دید سبب شد تا قالب گیری ذهنی در او انجام شده و عوامل شرطی کننده ذهنی بر او اثر بگذارد.
این آموزشها با شخصیت خالص وی ترکیب شد. دستمزدهای هنگفت، مداهنه و تمجید، تئوسوفی و مکاتب دیگر نتوانست شخصیت او را تغییر دهد؛ به طوری که کریشنا مورتی صاحب شخصیتی اصیل شد.
در سال ۱۹۱۱ انجمن ستاره شرق به ریاست کریشنا مورتی بنیان نهاده شد.
این انجمن کسانی را که دنبال معلم یا منجی در زندگی خود هستند را دور هم جمع میکرد. این انجمن تا سال ۱۹۲۱ به خوبی کار میکرد اما در ذهن کریشنا مورتی نا آرامیهایی بود. این آشوب ذهنی در کریشنا مورتی سبب شد تا او در سال ۱۹۲۹ و در حضور خانم آنی بسانت و بیش از سه هزار عضو، این انجمن را منحل اعلام کند.
از آنجایی که کریشنا مورتی به همراه برادر کوچکترش «نی تیا» راهی بریتانیا شده بود، به او وابستگی بسیاری داشت. آن دو همیشه با هم بودند و کنار هم به مکتب میرفتند.
زمانی که «نی تیا» ۲۷ ساله بود، در ۱۱ نوامبر ۱۹۲۵ به بیماری سل دچار شد و چندی بعد در گذشت. این واقعه آن چنان روی کریشنا مورتی تاثیر گذاشت که بعضی از تحلیلگران معتقدند اندیشههای او بر اثر همین واقعه در متحول شدند و از آن به عنوان واقعهای که سبب تزلزل تمام تفکرات و اندیشههای کریشنا مورتی شد، یاد میکنند.
پس از اعلام انحلال انجمن ستاره شرق، او اعلام کرد که پیرو هیچ مذهب، ملیت، طبقه یا فلسفهای نیست و میخواهد به طور مستقل و کاملاً آزاد فعالیت کند. این چنین شد که بقیه عمر خود را به صحبت و بحث با گروههای بزرگ و کوچک و سفر به بخشهای مختلف جهان گذراند.
پس از آن جیدو کریشنا مورتی به تالیف کتابهای گوناگونی پرداخت که هر کدام به بیان موضوعاتی ژرف میپرداختند. معروفترین کتابهایی که در بیوگرافی کریشنا مورتی وجود دارند، عبارتند از:
کریشنا مورتی سر انجام در تاریخ ۱۷ فوریه ۱۹۸۶ در اوهای کالیفرنیا آمریکا به اتمام رسید؛ اما هیچ یک از آثار او تکراری یا قدیمی نشد و حتی امروزه هم از مطالب شگفت انگیز کتابهایش بهره برده میشود.
من سالها پیش
سیاوشسیاوشکتابی از کریشنا خواندم
درباره تکرارکارها و عادات بدون حضورذهن بود
درباره سیگارکشیدن
گفته بود و راهکاری داشت که:
وقتی سیگارمیکشید
حواستون به کشیدن و بیرون دادن دود و بقیه کنش تدخین باشه
فرق میکنه و از عادت خارج میشه….
من ضربه مغزی شدم و حافظه ام را از دست دادم…
رسیدم به اینجا
به ذهنم رسید
از بقیه بپرسم
در کدام کتاب
کریشنا
این مسئله را بررسی میکنه….
امیدوارم کسی
جواب بده .
وقت بخیر.
حضور در هستی فوق العاده هست.
سپاسگزارم از جادوی باور عزیز 🌷🙏
بسیار جالب بود و ممنونم از سایت جادوی باور